Dictiornary-Farsi | فرزند ازاد مرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
freeborn	فرزند ازاد مرد


Other Matches

glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
free gyroscope	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
filicide	فرزند کش
scion	فرزند
gets	فرزند
get	فرزند
bairns	فرزند
impignorate	فرزند
getting	فرزند
only child	تک فرزند
sonship	فرزند
sonless	بی فرزند
scions	فرزند
child	فرزند
progeniture	فرزند
progency	فرزند
breed	فرزند
breeds	فرزند
bairn	فرزند
offspring	فرزند
sons	فرزند
son	فرزند
progeny	فرزند
frying	فرزند
fry	فرزند
fries	فرزند
godchildren	فرزند خوانده
adoption	فرزند خواندگی
Paris	فرزند " پریام "
polynices	فرزند ادیپوس
sonnish	فرزند وار
stepsons	فرزند خوانده
stepson	فرزند خوانده
orestes	فرزند اگاممنون
fosterling	فرزند رضاعی
foster child	فرزند خوانده
sonny	فرزند جان
hagseed	فرزند زن ساحره
godchild	فرزند خوانده
stepchildren	فرزند خوانده
firstborn	فرزند ارشد
stepchild	فرزند خوانده
nurse child	فرزند رضائی
nurse child	فرزند خوانده
filicide	فرزند کشی
adopted child	فرزند خوانده
to berave of ason	بی فرزند کردن
child adoption	فرزند خواندگی
whoreson	فرزند فاحشه
he is my only child	فرزند یگانه من است
fruit	فرزند میوه دادن
problem child	فرزند مسئله دار
judah	یهودا فرزند یعقوب
the losser of a child	فقدان یا داغ فرزند
fruits	فرزند میوه دادن
sole offspring	فرزند منحصر بفرد
medea complex	عقده فرزند کشی
macs	پیشوندی بمعنی " فرزند"
mac	پیشوندی بمعنی " فرزند"
ishmael	اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
hagborn	شیطان زاده فرزند ساحره
ancestral file	که فرزند فایل جاری است
levi	لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
abel	فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
parenting	پس انداختن و بار آوردن فرزند
japheth	یافث فرزند نوح پیامبر
isaac	اسحق فرزند حضرت ابراهیم
adoptionist	معتقد به فرزند خواندگی عیسی
fosterling	طفل شیرخوار فرزند خوانده
thyestes	فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
high sea	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
shem	سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
primogeniture	حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
ultimogeniture	اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
jonathan	یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
aegisthus	فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
free enterprise	اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
jus sanguinis	قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
grandfather file	سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
recaption	مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
parent program	در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
loosest	ول ازاد
free	ازاد
immune	ازاد
self-service	ازاد
looser	ول ازاد
self service	ازاد
loose	ول ازاد
free play	ازاد
absolutes	ازاد
open	ازاد
go as you please	ازاد
opens	ازاد
freeing	ازاد
opened	ازاد
freed	ازاد
idle line	خط ازاد
disengaged	ازاد
absolute	ازاد
immundity	ازاد
frees	ازاد
sweeper	بک ازاد
degage	ازاد
suspended floor	کف ازاد
stand easel	ازاد
stand at ease	ازاد
self administered	ازاد
footloose	ازاد
unrestrained	ازاد
unihibited	ازاد
unihibit	ازاد
sweep back	بک ازاد
sweepers	بک ازاد
slack water	اب ازاد
fetterless	ازاد
freeman	ازاد
exempted	ازاد
freemen	ازاد
unattached	ازاد
exempt	ازاد
exempting	ازاد
exempts	ازاد
at ease	ازاد
free electron	الکترون ازاد
free competition	رقابت ازاد
free energy	انرژی ازاد
free economy	اقتصاد ازاد
free gyro	ژایرو ازاد
free line signal	سیگنال خط ازاد
free format	در قالب ازاد
free flow	جریان ازاد
free enthalpy	انتالپی ازاد
clear span	دهانه ازاد
free hit	ضربه ازاد
free in trade	تجارت ازاد
free flight	موشک ازاد
free float	فرجه ازاد
free flight	پرواز ازاد
charity shot	پرتاب ازاد
free expansion	انبساط ازاد
clearance angle	زاویه ازاد
free atmosphere	اتمسفر ازاد
free association	تداعی ازاد
free aqifer	سفره ازاد
foul line	خط پرتاب ازاد
dialing tone	بوق ازاد
emancipator	ازاد کننده
enfranchize	ازاد کردن
extrication	ازاد کردن
free field	حوزه ازاد
cantilever	تیر سر ازاد
drifting mine	مین ازاد
fingerling	ماهی ازاد
cantilever beam	تیر ازاد
carbon free	کربن ازاد
deallocation	ازاد سازی
cut clear	ازاد بریدن
cut free	ازاد بریدن
datum level	سطح اب ازاد
free climbing	صعود ازاد
boosted rocket	موشک ازاد
deallocate	ازاد کردن
sharity stripe	خط پرتاب ازاد
charity line	خط پرتاب ازاد
catch as catch can	کشتی ازاد
cast loose	ازاد کردن
carbon free	ذغال ازاد
floating ribs	دندههای ازاد
free maneuver	مانور ازاد
liberal socialism	سوسیالیسم ازاد
open space	گردشگاه ازاد
open trade	تجارت ازاد
out of door	فضای ازاد
out of door	در هوای ازاد
outworker	کارگر ازاد
parade rest	فرمان ازاد
penalty hit	ضربه ازاد
planer tree	درخت ازاد
relief angle	زاویه ازاد
open hospital	بیمارستان ازاد
open area	فضای ازاد
open shot	با کارکرد ازاد
liberalizer	ازاد کننده
liberaltranstation	ترجمه ازاد
line clear signal	سیگنال ازاد
line clear signal	علامت ازاد
manumission	ازاد سازی
natural vibration	نوسان ازاد
off time	وقت ازاد
open purchase	خرید ازاد
open shop	با کارکرد ازاد
sailing free	باد ازاد
salmon trout	ماهی ازاد
to set at large	ازاد کردن
to set at liberty	ازاد کردن
total freeboard	عمق ازاد
tramp steamer	کشتی ازاد
tramp vessel	کشتی ازاد
uncage	ازاد کردن
unfix	ازاد کردن