English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
null hypothesis فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
Other Matches
active stock موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
monofuel سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
boost charge ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
army classification battery test ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
head piece سر هر التی که روی سر قرارمیگیرد
torsel تیکه چوب در دیوارکه سرتیرروی ان قرارمیگیرد
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
keel area ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
refereeing در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
hypothesis فرضیه
postulation فرضیه
accidentalism فرضیه
hypotheses فرضیه
Q.E.D فرضیه
theory فرضیه
theories فرضیه
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
relativity فرضیه نسبی
presupposed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
drainage hypothesis فرضیه زهکشی
whorf's hypothesis فرضیه وورف
presumed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
premised <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
voluntarism فرضیه ارادی
validation of a hypothesis اعتبار یک فرضیه
design assumption فرضیه حساب
evolution فرضیه سیرتکامل
alternative hypothesis فرضیه مقابل
theory نگره فرضیه
assumed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
theories نگره فرضیه
contraction hypothesis فرضیه انقباض
approximate assumption فرضیه تقریب
hypothesis testing فرضیه ازمایی
null hypothesis فرضیه صفر
preconditioned <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
theories فرضیه علمی تعلیم
sciametry فرضیه کسوف وخسوف
prerecognition hypothesis فرضیه پیش شناخت
planetesimal hypothesis فرضیه ذرات سیارهای
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
natural rate hypothesis فرضیه نرخ طبیعی
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
validation of a hypothesis تحقق پذیری یک فرضیه
continuum hypothesis [CH] فرضیه پیوستار [ریاضی]
theory فرضیه علمی تعلیم
evolutionist معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
premisses فرض قبلی فرضیه مقدم
premised فرض قبلی فرضیه مقدم
polygenism فرضیه تحد دمبدا بشر
legal fiction فرض قانونی فرضیه حقوقی
premise فرض قبلی فرضیه مقدم
to collapse موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse بهم خوردن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse درهم شکستن [مذاکره یا فرضیه]
coherence فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
permanent income hypothesis فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
theorised فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorized فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
what is فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
stagnation thesis فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
experiences ازمون
examination ازمون
examinations ازمون
chi square test ازمون "چی دو "
t test ازمون تی
experiencing ازمون
post test پس ازمون
shibboleths ازمون
shibboleth ازمون
z test ازمون " زی "
u test ازمون یو
tests ازمون
tested ازمون
experience ازمون
f test ازمون اف
aptitude test ازمون استعداد
aptitude tests ازمون شایستگی
aptitude test ازمون شایستگی
aptitude tests ازمون استعداد
test reliability پایایی ازمون
performance test ازمون عملکردی
literacy test ازمون سواد
power test ازمون قدرت
marginal test ازمون مرزی
matching test ازمون همتایابی
test of independence ازمون ناوابستگی
test of significance ازمون معناداری
test paper ازمون برگ
test profile نیمرخ ازمون
behn rorschach test ازمون بن- رورشاخ
test score نمره ازمون
two tailed test ازمون دو دامنه
two tailes test ازمون دو دامنهای
one sided test ازمون یکسویه
one tailed test ازمون یک دامنه
verbal test ازمون کلامی
vigotsky test ازمون ویگوتسکی
oral test ازمون شفاهی
vision test ازمون بینایی
oseretsky test ازمون اوزرتسکی
paper pencil test ازمون نوشتاری
examining ازمون کردن
examines ازمون کردن
examined ازمون کردن
examine ازمون کردن
performance test ازمون عملی
vocabulary test ازمون واژگان
try ازمون کوشش
triaxial test ازمون سه اسهای
trial and error ازمون و خطا
test value نمره ازمون
test validity اعتبار ازمون
test wise ازمون اشنا
testable ازمون پذیر
mental test ازمون روانی
testing load بار ازمون
testing time دوره ازمون
psychological test ازمون روانی
mosaic test ازمون موزائیکها
benton test ازمون بنتون
nonverbal test ازمون غیرکلامی
objective test ازمون عینی
personality test ازمون شخصیت
occupational test ازمون شغلی
tollen's test ازمون تولن
omnibus test ازمون مختلط
total test variance پراکنش کل ازمون
tries ازمون کوشش
repeated test ازمون دوباره
copying test ازمون رونویسی
geophysical test ازمون ژئوفیزیک
similarities test ازمون شباهتها
completion test ازمون تکمیلی
spiral test ازمون مارپیچ
coding test ازمون رمزگردانی
checkout test ازمون وارسی
stilling test ازمون استیلینگ
cancellation test ازمون حذف
subjective test ازمون غیرعینی
recognition test ازمون بازشناسی
group test ازمون گروهی
bending test ازمون تاشوندگی
bending test ازمون خمش
bartlett test ازمون بارتلت
sign test ازمون علامتها
shearing test ازمون برشی
friedman test ازمون فریدمن
responsions ازمون مقدماتی
dynamic test ازمون پویا
duncan test ازمون دانکن
draw a man test ازمون گودایناف
fatigue test ازمون خستگی
rorschach test ازمون رورشاخ
directions test ازمون دستورها
float test ازمون شناور
diagnostic test ازمون تشخیصی
dexterity test ازمون چالاکی
sampling test ازمون نمونهای
formboard test ازمون جااندازی
pegboard test ازمون جااندازی
shareware ازمون- افزار
barany test ازمون بارانی
ball test ازمون ساچمهای
baeyer test ازمون بایر
progressive education ازمون پیشرو
acrolein test ازمون اکرولئین
t data دادههای ازمون
life test ازمون حیات
tensile test ازمون کششی
test battery مجموعه ازمون
test bias سوداری ازمون
test construction ازمون سازی
test economy اقتصاد ازمون
test item ماده ازمون
test norm هنجار ازمون
liquid limit test ازمون حد روانی
proofer ازمون کننده
szondi test ازمون زوندی
intelligence test ازمون هوش
attitude test ازمون نگرش
recall test ازمون یاداوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com