Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
current
فعلی اخرین اطلاعات
currents
فعلی اخرین اطلاعات
Other Matches
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
up-to-date
حاوی اخرین اطلاعات
up to date
حاوی اخرین اطلاعات
DSW
کلمه داده که از وسیلهای که حاوی اطلاعات وضعیت فعلی اش است ارسال میشود
currency
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
last in , first out
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
Lilos
اخرین صادره از اخرین وارده
Lilo
اخرین صادره از اخرین وارده
closing date
اخرین روز اخرین فرصت
assumed position
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
bell lap
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
final protective line
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
actuals
فعلی
present-day
فعلی
actual
فعلی
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
status quo
وضع فعلی
current ratio
وضعیت فعلی
nonce
مقصود فعلی
celestial gion
کره فعلی
capital value
ارزش فعلی
actual state of affairs
وضع فعلی
acceptance by conduct
قبول فعلی
very
واقعی فعلی
present conditions
شرایط فعلی
present value
ارزش فعلی
present value
ارزش فعلی
current graph
نمودار فعلی
present worth
ارزش فعلی
net present value
ارزش فعلی خالص
current location counter
شمارنده مکان فعلی
current directory
دایرکتوری جاری یا فعلی
current purchasing power
قدرت خرید فعلی
verbal
فعلی تحت اللفظی
for the nonce
برای مقصود فعلی
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
alien
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
physical
ترتیب فعلی کابلها در شبکه
aliens
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
an inceptive
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
cumulative preferential
سود پس افتاده و فعلی سهام ممتازه
an inceptive verb
فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
discounted cash flow
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
up to d.
تمام شده تا تاریخ فعلی تازه جدید
do
[verb]
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
To preserve the status quo .
وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
an infinite verb
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
input/output
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
finals
اخرین
last a
اخرین
final
اخرین
to the last
تا اخرین دم
lastmentioned
اخرین
bottommost
اخرین
deadline
اخرین مهلت
parthian glance
اخرین نگاه
match point
اخرین امتیاز
match points
اخرین امتیاز
upshot
اخرین شماره
set point
اخرین امتیاز
reserve price
اخرین بها
nightcap
اخرین مسابقه
pis aller
اخرین چاره
last
اخرین اخیر
final price
اخرین قیمت
final coordination line
اخرین خط هماهنگیها
deadlines
اخرین مهلت
bitter end
اخرین پریشانی
the very last drop
اخرین قطره
inextremis
در اخرین مرحله
topnotch
اخرین نقطه
lasts
اخرین اخیر
lasted
اخرین اخیر
tag end
اخرین قسمت
the last two
اخرین دوتا
to the bitters end
تا اخرین دم یاحد
nightcaps
اخرین مسابقه
stoppress
اخرین خبر
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
an impersonal verb
فعلی که فاعل معینی ندارد و جز سوم شخص مفرد است
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
operand
عدد یا آدرس فعلی که به جای برچسب یا محل اش استفاده شود
ultimatum
اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween
اخرین شب ماه اکتبر
set point
اخرین امتیاز بازی
up-to-date
مطابق اخرین طرز
deadline
سررسید اخرین فرصت
up to date
مطابق اخرین طرز
last but not least
اخرین ولی نه کمترین
ultimata
اخرین پیشنهاد قطعی
surrebutter
اخرین پاسخ خواهان
pis aller
اخرین پناه چاره
final protective fires
اخرین اتشهای حفافتی
ultimatums
اخرین پیشنهاد قطعی
no wind position
اخرین محل هواپیما
deadlines
سررسید اخرین فرصت
bell lap
اخرین دور مسابقه
ended
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
end
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ends
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
closing prices
اخرین قیمت معامله شده
i am nat my last shifts
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
isaid in my last
در اخرین نامه خود گفتم
her last was a son
اخرین بچهای که زایید پسربود
omega
اخرین حرف الفبای یونانی
lifo last in first out
اولین صادره از اخرین وارده
filo
اخرین صادره از اولین وارده
rear point
اخرین قسمت عقب دار
gun lap
شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
faena
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
devices
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
autumns
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
what is the latest
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
autumn
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
thule
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
home hole
اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
break ball
اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
all the way
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
target approach point
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
last supper
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
previous spot
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
z
بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
orphaned
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
traces
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
maximises
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximised
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
plotter
رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotters
رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
resumes
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
incremental computer
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
dress rehearsals
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
restatement of the law
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
ctrl break
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
dress rehearsal
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
chalked
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
parting injuncyions
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
incremental computer
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com