English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
Other Matches
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
coeducation اموزش وپرورش مختلط
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
tutelage للگی
tutorship للگی
tutorage للگی
tutoship للگی
tutoring للگی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
culturist فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
bantling کودک
tyke کودک
child کودک
kinchin کودک
tike کودک
babies کودک
chit کودک
toddlers کودک نو پا
it ان کودک
baby کودک
infant کودک
infants کودک
chits کودک
toddler کودک نو پا
child study کودک پژوهی
suckle کودک شیرخوار
suckled کودک شیرخوار
suckles کودک شیرخوار
kindergarten باغ کودک
kindergartens باغ کودک
suckling کودک شیرخواره
nursery مهد کودک
child centered کودک محور
child development رشد کودک
child law حقوق کودک
child psychiatry روانپزشکی کودک
child psychology روانشناسی کودک
kidded کودک بچه
kid کودک بچه
puerilism کودک منشی
puerilism کودک خویی
rejected child کودک مطرود
babyish کودک مانند
kidding کودک بچه
carrycot صندلی کودک
carrycots صندلی کودک
childproof کودک ایمن
schoolchild کودک دبستانی
schoolchildren کودک دبستانی
day care center مهد کودک
pedology کودک شناسی
infanticide کودک کشی
nurseries مهد کودک
pediatrics پزشکی کودک
feral child کودک وحشی
infantilism کودک ماندگی
eros صورت کودک بالدار
enelicomorphism بزرگسال انگاری کودک
pedometer رشد سنج کودک
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
suckling کودک شیر خوار
child guidance clinic درمانگاه راهنمایی کودک
child abuse بهره کشی از کودک
wolf child کودک گرگ پرورده
pedimeter رشد سنج کودک
problem child کودک مشکل افرین
backward child کودک عقب مانده
toddled کودک تازه براه افتاده
toddlers کودک تازه براه افتاده
toddles کودک تازه براه افتاده
toddling کودک تازه براه افتاده
babe کودک شخص ساده و معصوم
babes کودک شخص ساده و معصوم
toddler کودک تازه براه افتاده
weanling کودک تازه از شیر گرفته
toddle کودک تازه براه افتاده
dewy-eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
dewy eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
childlike ساده وبی الایش کودک مانند
nurser شیشه درجه دار برای شیردادن کودک
training اموزش
tutorial اموزش
tutorials اموزش
instruction اموزش
instructions اموزش
education اموزش
lore اموزش
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal. مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger. من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
mass education اموزش جمعی
education center مرکز اموزش
moral education اموزش اخلاقی
military training اموزش نظامی
mass education اموزش همگانی
life long education اموزش مداوم
learning curve منحنی اموزش
formal education اموزش رسمی
elementary education اموزش ابتدایی
general education اموزش عمومی
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
individualized instruction اموزش انفرادی
trains اموزش دادن
informal education اموزش غیررسمی
integrated training اموزش توام
job training اموزش شغلی
education اموزش و پرورش
primary education اموزش ابتدایی
personnel training اموزش کارکنان
technical teaching اموزش فنی
training circular نشریه اموزش
training cycle مرحله اموزش
training program برنامه اموزش
transfer of training انتقال اموزش
unit training اموزش یکان
vocational education اموزش حرفهای
voluntary training اموزش داوطلبانه
trained اموزش دادن
technical education اموزش فنی
teaching machine ماشین اموزش
secondary education اموزش متوسطه
professional education اموزش تخصصی
program of instruction برنامه اموزش
programmed instruction اموزش برنامهای
reeducation باز اموزش
religious instruction اموزش دینی
remedial instruction اموزش ترمیمی
reward training اموزش با پاداش
school center مرکز اموزش
training center مرکز اموزش
train اموزش دادن
educable اموزش پذیر
computerized instruction اموزش کامپیوتری
annual training اموزش سالیانه
unit training اموزش یکانی
compulsory education اموزش اجباری
basic training اموزش مقدماتی
bowel training اموزش دفع
coeducation اموزش مختلط
training اموزش دادن
concurrent training اموزش همزمان
tutoring اموزش تک شاگردی
sex education اموزش جنسی
curriculums اموزش برنامه
curriculum اموزش برنامه
higher education اموزش عالی
educability اموزش پذیری
audio visual اموزش سمعی وبصری
school مرکز اموزش نظامی
project method روش اموزش طرحی
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
special education اموزش و پرورش استثنایی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
reserve center مرکز اموزش احتیاط
audio-visual اموزش سمعی وبصری
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
refresher course دوره اموزش یک ماهه
pamphlet نشریه اموزش و فنی
pamphlets نشریه اموزش و فنی
active duty for training اموزش زیر پرچم
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
educational مربوط به اموزش و پرورش
schools مرکز اموزش نظامی
army training program برنامه اموزش نظامی
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical وابسته بعلم اموزش
in serving training اموزش ضمن خدمت
educationists متخصص اموزش و پرورش
combat development پیشرفت اموزش رزمی
code training set دستگاه اموزش مرس
pedagogically مطابق علم اموزش
graduate education اموزش بعد از لیسانس
nonformal education اموزش غیر رسمی
educationists کارشناس اموزش و پرورش
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
on the job training اموزش ضمن کار
educationist متخصص اموزش و پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
formal discipline اموزش صورت گرا
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
course مسیر مسابقه دوره اموزش
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
beatification اموزش عمل تبرک کردن
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com