Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
dramaturgy
فن درام نویسی
Other Matches
dramas
درام
drama
درام
magnetic drum
درام مغناطیسی
dramaturge
درام نویس
drummed
درام سیلندر استوانه
magnetic drum memory
حافظه با درام مغناطیسی
tetralogy
چهار درام یاتراژدی
drum
درام سیلندر استوانه
adrama in acts
درام درپنج پرده
magnetic drum system
سیستم درام مغناطیسی
donnee
موضوع داستان یا درام
drum controller
کنترل کننده درام
dramatized
بشکل درام یا نمایش دراوردن
magnetic drum
طبلک مغناطیسی درام حافظه
dramatize
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatizing
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatised
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatises
بشکل درام یا نمایش دراوردن
vaudeville
درام دارای رقص و اواز
dramatising
بشکل درام یا نمایش دراوردن
magnetic drum file memory
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
dramatizes
بشکل درام یا نمایش دراوردن
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
pascal
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
leitmotif
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotive
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography
خط نویسی
entered
نام نویسی
annotation
فهر نویسی
precipitousness work
خلاصه نویسی
enters
نام نویسی
palingraphia
وارونه نویسی
mirror writing
وارونه نویسی
microprogramming
ریزبرنامه نویسی
enter
نام نویسی
brachygraphy
تند نویسی
annotations
فهر نویسی
annotations
حاشیه نویسی
pindaric
مغلق نویسی
enlistment
نام نویسی
enlistments
نام نویسی
rewrite
دوباره نویسی
rewrites
دوباره نویسی
rewriting
دوباره نویسی
rewritten
دوباره نویسی
rewrote
دوباره نویسی
note paper
کاغذ نویسی
mythography
افسانه نویسی
annotation
حاشیه نویسی
prescriptions
نسخه نویسی
prescription
نسخه نویسی
brachygraphy
مختصر نویسی
enrollment
اسم نویسی
commentation
تقریظ نویسی
allegorization
تمثیل نویسی
macrography
درشت نویسی
acceeptance
قبولی نویسی
microcoding
ریزبرنامه نویسی
callings
خوش نویسی
calligraphy
خوش نویسی
letter paper
کاغذ نویسی
automatic writing
ناهشیار نویسی
graphorrhea
بی ربط نویسی
grandiloquence
قلنبه نویسی
dactyliography
نگین نویسی
cryptography
رمز نویسی
codification
قانون نویسی
indorsement
فهر نویسی
laconicism
کوته نویسی
laconism
کوته نویسی
leetter writing
کاغذ نویسی
endorsements
پشت نویسی
coding
برنامه نویسی
typing
ماشین نویسی
lexicography
فرهنگ نویسی
lexicography
لغت نویسی
countersigns
فهر نویسی
countersigning
فهر نویسی
countersigned
فهر نویسی
countersign
فهر نویسی
shorthand
مختصر نویسی
subscription
پذیره نویسی
endorsements
فهر نویسی
endorsement
پشت نویسی
endorsement
فهر نویسی
subscriptions
پذیره نویسی
shorthand
تند نویسی
stenography
تند نویسی
prolixity
دراز نویسی
prosaism
مبتذل نویسی
prosaism
نثر نویسی
listing
اسم نویسی
conveyancing
قباله نویسی
synonymy
مترادف نویسی
registration
نام نویسی
orthography
درست نویسی
listings
فهرست نویسی
report writer
گزارش نویسی
tachygraphy
تند نویسی
listing
فهرست نویسی
duplication
دونسخه نویسی
listings
اسم نویسی
programming
برنامه نویسی
endorsement
فهر نویسی جیرو
applicant
داوطلب نام نویسی
endorsements
فهر نویسی جیرو
longhand
دستینه تمام نویسی
to take notes of
خلاصه نویسی کردن از
type write
ماشین نویسی کردن
doublet
رمز نویسی دوبله
script assistant
معاون برنامه نویسی
doublets
رمز نویسی دوبله
lexical
وابسته به فرهنگ نویسی
applicants
داوطلب نام نویسی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
essay
تالیف مقاله نویسی
essays
تالیف مقاله نویسی
modular coding
برنامه نویسی پیمانهای
symbolic coding
برنامه نویسی نمادی
symbolic programing
برنامه نویسی نمادی
microprograming
ریز برنامه نویسی
micrograph
الت ریز نویسی
microcoding device
دستگاه ریزبرنامه نویسی
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
prospectus
آگهی پذیره نویسی
system programming
برنامه نویسی سیستم
registers
اسم نویسی کردن
registering
اسم نویسی کردن
register
اسم نویسی کردن
enlists
نام نویسی کردن
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
indorsation
پشت نویسی کردن
indorse
پشت نویسی کردن
indorse
فهر نویسی کردن
coding form
فرم برنامه نویسی
coding form
ورقه برنامه نویسی
chief programmer
سازمان برنامه نویسی
impanel
نام نویسی کردن
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
endorsement in full
فهر نویسی کامل
enroll
اسم نویسی کردن
functional programming
برنامه نویسی تابعی
digraphic substitution
رمز نویسی عددی
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
graphic arts
هنر خط نویسی و طراحی
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
interlinear
دارای میان نویسی
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
interlineation
در میان سطر نویسی
annotation symbol
علامت حاشیه نویسی
logic programming
برنامه نویسی منطقی
macroprogramming
درشت برنامه نویسی
acceptance duty
الزام به قبولی نویسی
absolute coding
برنامه نویسی مطلق
absolute code
برنامه نویسی مطلق
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
linear programming
برنامه نویسی خطی
itemization
جزء بجزء نویسی
land sturm
نام نویسی همگانی
leetter writing
نامه نویسی انشا
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
automatic coing
برنامه نویسی خودکار
lexicographic order
ترتیب لغت نویسی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
lexicographical
مربوط به لغت نویسی
verbosity
دراز نویسی پرگویی
enlisting
نام نویسی کردن
programming aids
کمک برنامه نویسی
backs
پشت نویسی کردن
back
پشت نویسی کردن
purism
لفظ قلم نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
endorse
پشت نویسی کردن
endorse
فهر نویسی کردن
endorsed
پشت نویسی کردن
endorsed
فهر نویسی کردن
endorses
پشت نویسی کردن
endorsing
پشت نویسی کردن
qualified endorsement
پشت نویسی مقید
tot
سرجمع حاشیه نویسی
enter
نام نویسی کردن
entered
نام نویسی کردن
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
enters
نام نویسی کردن
programming aids
ادوات برنامه نویسی
program language
زبان برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming team
تیم برنامه نویسی
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...