Dictiornary-Farsi | فیلم معکوس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
reversal film	فیلم معکوس


Other Matches

cassettes	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pancromic	فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reeled	قرقره فیلم حلقه فیلم
reel	قرقره فیلم حلقه فیلم
reels	قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling	قرقره فیلم حلقه فیلم
filmstrip	نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
film	فیلم
filmed	فیلم
film leader	فیلم
load	فیلم
loads	فیلم
converses	:معکوس
reversing	معکوس
converses	معکوس
conversing	:معکوس
conversing	معکوس
obverse	معکوس
reversed	معکوس
reverses	معکوس
inverse	معکوس
contrary	معکوس
reversible	معکوس
reverse	معکوس
negative	معکوس
convert	معکوس
reversal	معکوس
counter	معکوس
reversion	معکوس
countering	معکوس
conversed	:معکوس
countered	معکوس
reciprocal	معکوس
reversals	معکوس
negatives	معکوس
converted	معکوس
upside down	معکوس
conversely	معکوس
converts	معکوس
vice versa	معکوس
converse	:معکوس
converse	معکوس
converting	معکوس
conversed	معکوس
talkies	فیلم ناطق
instruction film	فیلم درسی
film	فیلم سینما
talkie	فیلم ناطق
acetate film	فیلم استاتی
advertising spot	فیلم تبلیغاتی
filmed	فیلم عکاسی
filmed	فیلم سینما
filmstrip	فیلم سینمایی
as good as a play <idiom>	مثل فیلم
film recorder	فیلم نگار
film	فیلم عکاسی
instruction film	فیلم اموزشی
film recorder	ضباط فیلم
film reader	فیلم خوان
film developer	سازنده فیلم
cinematograph	اپارات فیلم
negative film	فیلم منفی
peepshow	فیلم شهوانی
filmier	فیلم مانند
filmiest	فیلم مانند
filmy	فیلم مانند
x ray film	فیلم رونتگن
telefilm	فیلم تلویزیونی
moving picture	فیلم سینما
positive film	فیلم مثبت
picturize	فیلم برداشتن از
peepshows	فیلم شهوانی
phonofilm	فیلم صدادار
phonofilm	فیلم سخنگو
microfilm	میکرو فیلم
microfilmed	ریز فیلم
microfilmed	میکرو فیلم
microfilming	ریز فیلم
microfilming	میکرو فیلم
film-strip	نوار فیلم
microfilm	ریز فیلم
microfilms	ریز فیلم
film strip	نوار فیلم
film-strips	نوار فیلم
microfilms	میکرو فیلم
inverted structure	ساختار معکوس
obversion	استنتاج معکوس
inverted opening	گشایش معکوس
invert suger	قند معکوس
back conductance	برقرسانایی معکوس
reversal process	جریان معکوس
negative correlation	همبستگی معکوس
draw back	کشیدن معکوس
negative caster	گردش معکوس
inverted file	فایل معکوس
backset	معکوس وارونه
lateral inversion	معکوس جانبی
back resistance	مقاومت معکوس
back formation	اشتقاق معکوس
inverse ratio or proportion	نسبت معکوس
obcordate	قلبی معکوس
back splice	پیوند معکوس
dis-	معکوس کردن
negative relation	رابطه معکوس
reverse pitch	گام معکوس
invert matrix	ماتریس معکوس
reverse osmosis	اسمز معکوس
reverse current	جریان معکوس
reverse control	کنترل معکوس
reverse bias	تغذیه معکوس
reverse bias	پیشقدر معکوس
inverse ratio	نسبت معکوس
inverse relationship	ارتباط معکوس
retroaction	عمل معکوس
inverse function	تابع معکوس
inverse feedback	واخوراند معکوس
invertible	معکوس شدنی
switcheroo	عمل معکوس
indian in reverse	هندی معکوس
set back	معکوس پس زدن
reverse video	ویدئوی معکوس
reverse thrust	تراست معکوس
reverse speed	سرعت معکوس
reverse slope	شیب معکوس
inverter	معکوس کننده
reverse polarity	پلاریته معکوس
inverse voltage	ولتاژ معکوس
reciprocal	متقابل معکوس
reverse gears	دنده معکوس
reversing	معکوس کننده
feedback	تزویج معکوس
inverse	واژگونه معکوس
reverses	معکوس کننده
opposite	روبرو معکوس
opposites	روبرو معکوس
reversed	معکوس کردن
reversed	معکوس کننده
reverse	معکوس کننده
reverses	معکوس کردن
reverse gear	دنده معکوس
reversing	معکوس کردن
back-up	معکوس ریختن
reverse	معکوس کردن
reciprocal	معکوس دوجانبه
reversion	معکوس کردن
mirroring	معکوس نمودن
conversely	بطور معکوس
countdown	شمارش معکوس
countdowns	شمارش معکوس
back up	معکوس ریختن
magnetic film memory	حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic film	لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film storage	ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic thin film	فیلم نازک مغناطیسی
technicolour	روش فیلم رنگی
playoffs	نشان دادن فیلم
Color films(T. V).	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
rerun	نمایش مجدد فیلم
Make three copies of each film.	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
fast-forward	جلو زدن فیلم
dub	فیلم را دوبله کردن
dubbed	فیلم را دوبله کردن
dubs	فیلم را دوبله کردن
metol	دوای فهور فیلم
playoff	نشان دادن فیلم
talkie	صنعت فیلم ناطق
geneva stop	سیستم نگهدارنده فیلم
scenario	متن فیلم سینمایی
filmstrip	فیلم عکاسی 53 میلمتری
talkies	صنعت فیلم ناطق
camera magazine	کاست فیلم دوربین
cinematograph	دوبین فیلم برداری
film badge	برگ شناسایی فیلم
false colour	فیلم رنگی مصنوعی
image format	اندازه فیلم عکاسی
back titration	تیتر کردن معکوس
inverse function	تابع معکوس [ریاضی]
shift the rudder	معکوس کردن سکان
one's complement	معکوس یک عدد دودویی
obvert	نتیجه معکوس گرفتن از
complement	معکوس یک عدد دودویی
complemented	معکوس یک عدد دودویی
retroact	عمل معکوس کردن
reversed battery plate	صفحه باتری معکوس
reverse current circuit breaker	مدارشکن جریان معکوس
back turns of armature	سیمپیچی معکوس ارمیچر
reverse flow regin	ناحیه جریان معکوس
What invert sugar	قند معکوس چیست
de-	معکوس عمل کردن
reverse video	صفحه نمایش معکوس
inverse	تابع معکوس [ریاضی]
complementing	معکوس یک عدد دودویی
couple back	معکوس تزویج شدن
backfiring	نتیجه معکوس گرفتن
backfire	نتیجه معکوس گرفتن
retrogressing	ترقی معکوس کردن
retrogresses	ترقی معکوس کردن
inverting circuit	مدار معکوس کننده