Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
miscibility
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
Other Matches
roadmix
اختلاط در سر راه امیختن در راه
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
permeability
قابلیت عبور دادن رطوبت
interoperability
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
electromagnetic compatability
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
accession
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
run on
ادامه دادن متن بدون توقف
let (something) ride
<idiom>
ادامه دادن بدون عوض شدن شرایط
ductility
قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
loose ends
<idiom>
بدون کار معلوم وروشنی برای انجام دادن
bunt
ضربه زدن به توپ بدون تاب دادن چوب
carry one's bat
تا پایان بازی ادامه دادن کارتوپزن بدون سوختن
bunter
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
colligation
اختلاط
mixture
اختلاط
mixtures
اختلاط
melange
اختلاط
merger
اختلاط
welter
اختلاط
mergers
اختلاط
mix
اختلاط
mixes
اختلاط
intermixture
اختلاط
brew
اختلاط
alloy
اختلاط
alloys
اختلاط
consolidation
اختلاط
commixture
اختلاط
brewed
اختلاط
liquation
اختلاط
medley
اختلاط
alloyage
اختلاط
medleys
اختلاط
brews
اختلاط
conglomerates
اختلاط
glomeration
اختلاط
macedoine
اختلاط
mixedness
اختلاط
conglomerate
اختلاط
strain hardenability
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
warm start
شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
attributes
خواص
properties
خواص
attributing
خواص
attribute
خواص
instruction mix
اختلاط دستورالعمل
conglomerations
اختلاط شرکتها
mixing coefficient
ضریب اختلاط
insalivation
اختلاط با بزاق
mixing in place
اختلاط غر سر کار
immiscibility
غیرقابلیت اختلاط
consolute
اختلاط پذیری
mix design
طرح اختلاط
conglomeration
اختلاط شرکتها
synthesis
هم گذاری اختلاط
immixture
اختلاط و امتزاج
syntheses
هم گذاری اختلاط
etherization
اختلاط با اتر
mixing valve
دریچه اختلاط
mixture temperature
دمای اختلاط
plant mixing
اختلاط در کارخانه
intrinsic properties
خواص ذاتی
attributing
صفت خواص
attributes
صفت خواص
elastic properties
خواص ارتجاعی
bulk properties
خواص گروهی
mechanical properties
خواص مکانیکی
chemical properties
خواص شیمیایی
property list
سیاهه خواص
collective properties
خواص کولیگاتیو
intensive properties
خواص شدتی
attribute
صفت خواص
hydrological
وابسته به خواص اب
product capabilities
خواص محصول
central mixing plant
مرکز اختلاط بتن
amalgamation
ادغام یا اختلاط شرکتها
glomerate
اختلاط کلوخه شده
mix design
تعیین نسبتهای اختلاط
alligation
قائده اختلاط و امتزاج
miscible
قابل اختلاط حل پذیر
demo
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
papaverous
دارای خواص خشخاش
amphoteric
دارای خواص متضاد
adhesion agent
ماده تشدیدکننده خواص
oleaginous
دارای خواص روغن
acoustics
خواص صوتی ساختمان
electro magnetism
برق و خواص مغناطیسی
magnetics
علم خواص مغناطیسی
partial molar properties
خواص جزیی مولی
general properties of bodies
خواص عمومی اجسام
properties of section
خواص مقاطع تیرها
dissonance
اختلاط اصوات و اهنگهای ناموزون
unsex
از خواص جنسی محروم کردن
optics
علم مطالعه در خواص نور
propertied
متمکن دارای خواص معین
hydraulic
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electronography
ثبت خواص الکتریسته ساکن
electrokinetics
علم خواص برق متحرک
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
pneumatics
علم خواص هوا و گاز
to turn something
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
electro statics
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
isotropic
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinology
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
physicochemical
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
pneumatology
روح شناسی علم خواص هواو گازها
axiology
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
actinic
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
metamerism
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
gyromagnetic
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
integrates
یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
incross
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
integrating
یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrate
یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
admix
امیختن
amalgamated
امیختن
combining
امیختن
amalgamating
امیختن
intermingling
با هم امیختن
intermingles
با هم امیختن
blends
امیختن
combines
امیختن
combine
امیختن
amalgamates
امیختن
mell
امیختن
synthesised
امیختن
interblend
در هم امیختن
synthesising
امیختن
immix
در هم امیختن
interblend
امیختن
incorporating
امیختن
mix
امیختن
mixes
امیختن
inosculate
امیختن
amalgamate
امیختن
to alloy gold with copper
امیختن
synthesize
امیختن
synthesized
امیختن
incorporates
امیختن
synthesizes
امیختن
synthesizing
امیختن
fuse
امیختن
synthetize
امیختن
incorporate
امیختن
brews
امیختن
brew
امیختن
brewed
امیختن
synthesises
امیختن
mingle
امیختن
intermixing
در هم امیختن
meddles
امیختن
fused
امیختن
to stir up
امیختن
intermingled
با هم امیختن
blend
امیختن
intermingle
با هم امیختن
interlard
امیختن
mingling
امیختن
mingles
امیختن
mingled
امیختن
meddled
امیختن
meddle
امیختن
lossless compression
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
platinum metal
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
oxygenating
اکسیژن امیختن
shuffling
بهم امیختن
sulfurate
با گوگرد امیختن
fused
فیوزدارکردن امیختن
sulfuret
با گوگرد امیختن
scrambling
درهم امیختن
sentimentalize
با احساسات امیختن
scrambles
درهم امیختن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com