Dictiornary-Farsi | قابلیت عبور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (11 milliseconds)

English	Persian
fordability	قابلیت عبور
practicableness	قابلیت عبور
trafficability	قابلیت عبور


Search result with all words

gradeability	قابلیت عبور خودرو از شیبها
impassablility	امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
permeability	قابلیت عبور دادن رطوبت
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
trafficability	قابلیت عبور ومرور
Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
wading crossing	عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
traffic post	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
abilities	قابلیت
skill	قابلیت
qualification	قابلیت
credential	قابلیت
competence	قابلیت
susceptibility	قابلیت
contemptibility	قابلیت
ability	قابلیت
competence	قابلیت
habilitation	قابلیت
solubility	قابلیت حل
adaptability	قابلیت
fitness	قابلیت
capability	قابلیت
capacity	قابلیت
eligibility	قابلیت
capacities	قابلیت
solvability	قابلیت حل
toll	حق عبور
alpha canis majoris	عبور
passage of lines	عبور از خط
transmittance	عبور
transmission	عبور
transmittal	عبور
crossing	عبور
tolls	حق عبور
tolling	حق عبور
transmissions	عبور
rights of way	حق عبور
right of way	حق عبور
cross-Channel	عبور
road haulage	حق عبور
transit	عبور
transmittancy	عبور
right of passage	حق عبور
fording	عبور از اب
passages	حق عبور
passages	عبور
passage	حق عبور
passage	عبور
habitability	قابلیت سکنی
emissivity	قابلیت نشر
habitableness	قابلیت سکونت
retractility	قابلیت انقباض
emissivity	قابلیت انتشار
serviceability	قابلیت تعمیر
serviceability	قابلیت استفاده
exchangeability	قابلیت معاوضه
serializability	قابلیت تسلسل
resilience	قابلیت ارتجاع
vendibility	قابلیت فروش
visibility	قابلیت رویت
salability	قابلیت فروش
erectility	قابلیت نعوظ
visibility	قابلیت دید
hardenability	قابلیت سختی
ignitibility	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت احتراق
digestibility	قابلیت هضم
ignitability	قابلیت اشتعال
dis qualified	فاقد قابلیت
dissolubility	قابلیت انحلال
distensibility	قابلیت انبساط
divisibility	قابلیت تقسیم
absorptivity	قابلیت جذب
edibility	قابلیت خوردن
absorbency	قابلیت جذب
reliableness	قابلیت اعتماد
renewability	قابلیت تجدید
repeatability	قابلیت تکرار
reflectance	قابلیت انعکاس
reproducibility	قابلیت تکثیر
resectability	قابلیت برش
excitability	قابلیت تحریک
flammability	قابلیت اشتعال
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
flexility	قابلیت تغییر
survivability	قابلیت باززیستی
adaptability	قابلیت انطباق
swivelling feature	قابلیت نوسان
productivity	قابلیت تولید
tactility	قابلیت لمس
tensibility	قابلیت کشش
tensility	قابلیت کشش
tempering quality	قابلیت بهبود
fusibility	قابلیت ذوب
fungibility	قابلیت تعویض
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
stickability	قابلیت محافظت
stickability	قابلیت مقاومت
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
severability	قابلیت سواشدن
severability	قابلیت تقسیم
expandability	قابلیت انبساط
solubility	قابلیت انحلال
expandability	قابلیت توسعه
expansibility	قابلیت انبساط
explosiveness	قابلیت انفجار
extensibility	قابلیت تمدید
extensibility	قابلیت کشش
fusibility	قابلیت گداز
fermentability	قابلیت تخمیر
calculability	قابلیت شمارش
fissility	قابلیت انشقاق
comparability	قابلیت قیاس
forgeability	قابلیت اهنگری
interchangeability	قابلیت تعویض
combustibility	قابلیت سوزش
combustibility	قابلیت اشتعال
corruptibility	قابلیت فساد
inheritability	قابلیت توارث
convertibility	قابلیت تبدیل
conversableness	قابلیت معاشرت
intelligibility	قابلیت فهم
combinability	قابلیت ترکیب
malleability	قابلیت انعطاف
navigability	قابلیت کشتیرانی
moveability	قابلیت حرکت
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
motor ability	قابلیت حرکت
coagulability	قابلیت انعقاد
meltability	قابلیت گداختن
maneuverability	قابلیت مانور
manageability	قابلیت اداره
combustiblity	قابلیت احتراق
combustiblity	قابلیت انفجار
machinability	قابلیت تراش
conductibility	قابلیت هدایت
conductivity	قابلیت هدایت
interpretability	قابلیت توجیه
interpretability	قابلیت تفسیر
controllability	قابلیت کنترل
conceivability	قابلیت تصور
computability	قابلیت محاسبه
combustiblity	قابلیت تراکم
interchangeability	قابلیت تبادل
communicability	قابلیت ارتباط
compactibility	قابلیت تراکم
comparableness	قابلیت مقایسه
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
comprehensibility	قابلیت درک
compressibility	قابلیت فشردگی
pourability	قابلیت ریزش
castability	قابلیت ریزش
preventability	قابلیت جلوگیری
imitability	قابلیت تقلید
presentability	قابلیت ارائه
erodibility	قابلیت فرسایش
pregnability	قابلیت تسخیر
predicability	قابلیت اسناد
imputability	قابلیت اسناد
culpability	قابلیت مجازات
punishability	قابلیت مجازات
quench aging property	قابلیت بهسازی
adaptableness	قابلیت توافق
addibility	قابلیت افزایش
adhesiveness	قابلیت چسبندگی
adjusability	قابلیت تطبیق
adjusability	قابلیت تنظیم
readability	قابلیت خواندن
dependability	قابلیت اطمینان
dependability	قابلیت اعتماد
inaptly	با عدم قابلیت
alterability	قابلیت تغییر
portability	قابلیت ترابری
pliability	قابلیت خمیدگی
permeability	قابلیت تراوایی
perceptibility	قابلیت درک
penetrability	قابلیت نفوذ
brushability	قابلیت رنگرزی
inflammability	قابلیت اشتعال
opposability	قابلیت تقابل
portability	قابلیت حمل
audibility	قابلیت استماع
appealability	قابلیت استیناف
potability	قابلیت حمل
applicability	قابلیت اجراء
approachability	قابلیت تقرب
potability	قابلیت شرب
portability	قابلیت انتقال
attainability	قابلیت حصول
destructibility	قابلیت انهدام
versatility	قابلیت تغییر