English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (3 milliseconds)
English Persian
toll باج
toll باج راه
toll راهداری نواقل
toll عوارض
toll هزینه
toll تحمل خسارت
toll تعداد تلفات جنگی ضایعه
toll صدای طنین زنگ یاناقوس
toll طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll عوارض عبور عوارض راهداری
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll حق راهداری
toll حق عبور
toll عوارض راهداری
toll عوارض عبور
Other Matches
to toll up گلوله شدن
to take toll of any one تلفات زیادبرکسی وارد اوردن
to take toll of any one حق کسی رادرکفش گذاشتن
to toll up گرد شدن
to toll up روی هم رفتن
to toll up زیاد شدن
toll thorough وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
take its toll <idiom> باعث ویرانی
toll-free تلفنرایگان
death toll سانحهجانیوحشتناک
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
toll steel فولاد ابزار
toll rest ابزارگاه
toll house مامورزنجیر
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
toll bar زنجیر
toll charge باج
toll exchange مرکز تلفن
toll house راهدار خانه
toll house جایگاه
automatic toll exchange مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com