Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
ascender
قسمت بالای حروف کوچک
Other Matches
desender
قسمت پایین حروف کوچک
normalising
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
flews
قسمت اویخته لب بالای سگ
macron
علامت "-" که بالای حروف صدادار گذارده میشود تاصدای ان بلندتر شود
space above property
فضای قسمت بالای ملک
up stream
بالارود در قسمت بالای نهر
calipash
قسمت بالای کاسه لاک پشت
topsides
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
cartop
حمل قایق کوچک بالای اتومبیل
lower case
حروف کوچک
penoncel
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
pennoncel
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
small letters
حروف کوچک چون bوa
lasers
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
laser
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
case
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
cases
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
descender
قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
subscript
حرف کوچک که زیر خط بقیه حروف چاپ میشود.
modicum
مقدار یا قسمت کوچک
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
loculus
محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
printed
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
ball printer
چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
pile
گوشت فرش
[قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
salachak
فرش محرابی یموتی
[این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
fraction
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
readout
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
separate
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
monotype
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
figural rug
[pictorial]
فرش تصویری
[در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
graphics
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
typed
حروف چاپی حروف چاپ
type
حروف چاپی حروف چاپ
cases
حروف بزرگ یا حروف معمولی
case
حروف بزرگ یا حروف معمولی
types
حروف چاپی حروف چاپ
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
non destructive cursor
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
NDR
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
italic
حروف یک وری حروف کج
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
syllabary
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
upped
بالای
at the top of
در بالای
upping
بالای
above
بالای
up
بالای
atop of
بالای
atop of
در بالای
overhead
در بالای سر
into the bargain
بالای ان
oer
بالای
overhead
بالای سر
above
بالای سر
outreach
بالای سر
over
بالای
over-
بالای سر
over
بالای سر
over-
بالای
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
fanlight
پنجره بالای در
upstream
بالای رودخانه
fanlights
پنجره بالای در
fan light
پنجره بالای در
ridge piece
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
ridge pole
کش بالای شیروانی
roof tree
کش بالای شیروانی
on
بالای در باره
run over
<idiom>
حرکت از بالای
plunging fire
اتش بالای سر
overhead backhand
بک هند از بالای سر
over the horizon
از بالای افق
overhead cover
حفاظ بالای سر
overhead stroke
ضربه از بالای سر
oer
بالای سر روی سر
up the street
بالای خیابان
mean high water
اب بالای میانگین
mantel board
در بالای بخاری
in
بالای روی
in-
بالای روی
knap
بالای تپه
rooftop
بالای بام
rooftops
بالای بام
over the horizon
بالای افق
crown
بالای هرچیزی
above the earth
بالای زمین
overhead forehand
فورهند از بالای سر
aloft
در بالای زمین
crowns
بالای هرچیزی
uptown
بالای شهر
crow's nest
بالای بلندی
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
overhead pass
پاس با دو دست از بالای سر
truck
کلاهک بالای دکل
aboveground
در بالای سطح زمین
superlunary
واقع بر بالای ماه
aloft
سطوح بالا در بالای
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
intercepting ditch
ابرو بالای خاکبرداری
pulpit
بالای منبر رفتن
pulpits
بالای منبر رفتن
tree house
خانه بالای درخت
trucks
کلاهک بالای دکل
headlines
در بالای صفحه ریسمان
on station
پروازهواپیما بالای هدف
overwrite
بالای محلی نوشتن
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
headline
در بالای صفحه ریسمان
trucked
کلاهک بالای دکل
trucking
کلاهک بالای دکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com