English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
voucher register قسمت یا دفتر ثبت اسناد یااسناد هزینه
Other Matches
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
notary سر دفتر اسناد رسمی
notary public's office دفتر اسناد رسمی
registry دفتر ثبت اسناد
registries دفتر ثبت اسناد
notary public دفتر اسناد رسمی
notaries سر دفتر اسناد رسمی
notarial وابسته به دفتر اسناد رسمی
natarize دفتر اسناد رسمی را اداره کردن
ration return اسناد هزینه جیره
suspension of vouchers برگرداندن اسناد هزینه
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
voucher دفتر هزینه ضامن
vouchers دفتر هزینه ضامن
book cost هزینه ثبت شده در دفتر
installation property book دفتر دارایی قسمت یا یکان
blotter دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotters دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
induction station دفتر استخدام دفتر پذیرش
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
journalize در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
duty roster دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
chain of authorities of a tradition اسناد
delation اسناد
material اسناد
materials اسناد
documents اسناد
attribution اسناد
predication اسناد
records اسناد
imputation اسناد
ascription اسناد
assignment واگذاری اسناد
assignment تخصیص اسناد
registration of documents ثبت اسناد
s.i اسناد قانونی
secret papers اسناد سری
document file پرونده اسناد
documentary collection وصولی اسناد
assignments تخصیص اسناد
assignments واگذاری اسناد
predicable قابل اسناد
predicability قابلیت اسناد
property voucher اسناد داراییی
Br اسناد دریافتنی
misapplication اسناد غلط
credit instrument اسناد اعتباری
turnaround documents اسناد برگشت
negotiable instrument اسناد بهادار
documentation center مرکز اسناد
ship papers اسناد کشتی
identity paper اسناد هویت
treasury bill اسناد خزانه
treasury securities اسناد خزانه
treasury bills اسناد خزانه
title deed اسناد مالکیت
ascribing اسناد کردن
ascribes اسناد کردن
ascribed اسناد کردن
ascribe اسناد کردن
imputability قابلیت اسناد
liability اسناد دیونی
ship's papers اسناد حمل
shipping documents اسناد حمل
forgeries جعل اسناد
forgery جعل اسناد
liabilities اسناد دیونی
writing obligatory اسناد تعهداور
treasury bonds اسناد خزانه
attributable قابل اسناد
briefcases کیف اسناد
promissory note اسناد اعتباری
commerical papers اسناد تجارتی
promissory notes اسناد اعتباری
briefcase کیف اسناد
attribute اسناد کردن
attributes اسناد کردن
attributing اسناد کردن
ascribable قابل اسناد
aircraft records اسناد هواپیما
export documents اسناد صادرات
inquiry documents اسناد بازرسی
import documents اسناد واردات
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
imputatively از راه اسناد یا اتهام
cash items اسناد تنخواه گردان
cash against documents پول در مقابل اسناد
imputably بطور قابل اسناد
ascribe اسناد دادن دانستن
ascribing اسناد دادن دانستن
documentation ارائه اسناد یا مدارک
ascribed اسناد دادن دانستن
ascribes اسناد دادن دانستن
documentation مدرک یا مدارک اسناد
bearer stock اسناد در وجه حامل
suspension of vouchers معلق کردن اسناد
payment against documents پرداخت در برابر اسناد
notary سردفتر اسناد رسمی
notaries سردفتر اسناد رسمی
extension تمدید اسناد تجاری
extensions تمدید اسناد تجاری
registration code قانون ثبت اسناد
notary public سردفتر اسناد رسمی
documents against payment اسناد در مقابل پرداخت
negotiable instruments اسناد قابل معامله
release documents against واگذاری اسناد در مقابل
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
international acts اسناد بین المللی
precontract preparations تهیه اسناد قرارداد
document file پرونده اسناد یکان
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
documents پرونده ها [اسناد] [اوراق]
despatch documents اسناد ارسال کالا
document of identity اسناد سجل و احوال
documents of indentity اسناد سجل احوال
lost documents اسناد و مدارک گم شده
instruments of ratification اسناد دال بر تصویب و تصدیق
portfolio اسناد بهادارجمع اوری شده
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
portfolios اسناد بهادارجمع اوری شده
deposit of instrument of ratification ایداع اسناد دال بر تصویب
imputable اسناد دادنی سزاوار سرزنش
administrative crypto account نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
specialty debt تعهدات مستند به اسناد رسمی
confirmed by documents <adj.> تایید شده توسط اسناد
surplusage حشو و زوائد در اسناد نوشتن
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
negotiating bank بانکی که اسناد را معامله میکند
burnbag سطل سوزاندن اسناد باطله
archive ضبط اسناد و اوراق بایگانی
registration of documents and lands اداره ثبت اسناد و املاک
authenticator تایید کننده اعتبار اسناد
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
throttles عبور قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
documents aganist acceptance تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
bill falls due on تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
attache case چمدان یا جامه دان مخصوص حمل اسناد
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
procuration fee حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
d/a acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
authentication تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
disposal انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
notary public office دفتر
ledger دفتر کل
ledgers دفتر کل
office دفتر
cahier دفتر
offices دفتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com