English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
quotation قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotations قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
Other Matches
pegging تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
securities اوراق بهادار
bonds اوراق بهادار
negotiable instruments اوراق بهادار
negotiable papers اوراق بهادار
papers اوراق بهادار
paper اوراق بهادار
papered اوراق بهادار
drafts اوراق بهادار
draft اوراق بهادار
drafted اوراق بهادار
papering اوراق بهادار
brokers دلال اوراق بهادار
security market بازار اوراق بهادار
bearer securities اوراق بهادار بی نام
stock exchange بورس اوراق بهادار
stock exchanges بورس اوراق بهادار
brokering دلال اوراق بهادار
brokered دلال اوراق بهادار
broker دلال اوراق بهادار
securities department اداره اوراق بهادار
assumed portfolio اوراق بهادار مفروض
government securities اوراق بهادار دولتی
securities market بازار اوراق بهادار
stock exchange بورس اوراق بهادار
portfolios موجودی اوراق بهادار
portfolio موجودی اوراق بهادار
registered securities اوراق بهادار با نام
bourse [in a non-English-speaking country] بورس اوراق بهادار
ceded portfolio اوراق بهادار واگذار شده
redemption مبادله اوراق بهادار با پول
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
issue [of something] [ID card or check] انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
transferable securities اوراق بهادار قابل انتقال
marketable securities اوراق بهادار قابل معامله
rpo تقاضای مظنه قیمت
request for price quotation درخواست مظنه قیمت
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
re issuable notes اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
current maturity قیمت دفتری دارایی در موقع فروش یا تبدیل مظنه روز نرخ روز
specialties سهام با قیمت ویژه
break in share prices کاهش قیمت سهام
competitive price قیمت جاری
current price قیمت جاری
closing prices قیمت سهام درپایان روز
currency depreciation race تجدید نظر در قیمت پول جاری
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
deferred share سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
bull گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bulls گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
close price دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
capital stock عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
stop loss order دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
stock dividend سهام صادره بابت سود سهام
stoporder دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
drivel اب دهان جاری ساختن از دهن یا بینی جاری شدن دری وری سخن گفتن
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
close corporation شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock jobber محتکر سهام دلال سهام
share holder دارنده سهام صاحب سهام
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
quoted price مظنه
quotation مظنه
quotations مظنه
quote مظنه دادن
quotes مظنه دادن
quoted مظنه دادن
current cost accounting حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
prices rule high مظنه ها بالا است
underquote کمتر مظنه دادن
quotes ایراد کردن مظنه دادن
quote ایراد کردن مظنه دادن
quoted ایراد کردن مظنه دادن
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
bank rate مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
priced بهادار
valuables چیزهای بهادار
negotiable instrument اسناد بهادار
bourse بازاراوراق بهادار
valuable goods اشیاء بهادار
semi-precious نیمه بهادار
stockbroking دلالی بورس واوراق بهادار
stockbrokerage دلالی بورس واوراق بهادار
sheds خون جاری ساختن جاری ساختن
shedding خون جاری ساختن جاری ساختن
shed خون جاری ساختن جاری ساختن
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
running key [کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
in quires اوراق
papering اوراق
papered اوراق
paper اوراق
papers اوراق
commercial papers اوراق تجارتی
obligation اوراق قرضه
commercial bills اوراق تجارتی
obligations اوراق قرضه
commerical papers اوراق تجارتی
printed matter اوراق چاپی
savings bond اوراق قرضه
overhauling اوراق کردن
secret papers اوراق سری
overhaul اوراق کردن
overhauled اوراق کردن
scrapper اوراق کننده
overhauls اوراق کردن
document bills اوراق تجارتی
disassemble اوراق کردن
scrap اوراق دورانداختن
debenture اوراق قرضه
scrapped اوراق دورانداختن
government stock اوراق بهاداردولتی
treasury bonds اوراق بهادارخزانه
substituted service اوراق دعوی
scrapping اوراق دورانداختن
cannibalization اوراق کردن
bond اوراق قرضه
scraps اوراق دورانداختن
government bonds اوراق قرضه دولتی
junk جنس اوراق وشکسته
registered bond اوراق قرضه با نام
overhauls اوراق کردن کامل
bond issue صدور اوراق قرضه
overhaul اوراق کردن کامل
scraps خرده اوراق کردن
salvage اوراق کردن وسایل
salvaged اوراق کردن وسایل
junk bonds اوراق قرضهی قمارآمیز
scrapping خرده اوراق کردن
salvages اوراق کردن وسایل
overhauling اوراق کردن کامل
salvaging اوراق کردن وسایل
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
overhauled اوراق کردن کامل
scrapbooks دفتر اجناس اوراق
scrap ماشین الات اوراق
negotiable papers اوراق قابل انتقال
documents پرونده ها [اسناد] [اوراق]
scrapping ماشین الات اوراق
scraps ماشین الات اوراق
scrapped خرده اوراق کردن
scrapbook دفتر اجناس اوراق
scrapped نزاع اوراق کردن
junk bond اوراق قرضهی قمارآمیز
scrap نزاع اوراق کردن
scrap خرده اوراق کردن
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
scraps نزاع اوراق کردن
scrapped ماشین الات اوراق
scrapping نزاع اوراق کردن
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
liquidating سهام
liquidates سهام
liquidated سهام
stocked سهام
holding سهام
portfolio سهام
liquidate سهام
secular trend سهام
portfolios سهام
stock سهام
cannibalising محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing محل اوراق کردن وسایل
cannibalizes محل اوراق کردن وسایل
cannibalized محل اوراق کردن وسایل
cannibalize محل اوراق کردن وسایل
cannibalises محل اوراق کردن وسایل
cannibalised محل اوراق کردن وسایل
appraisement bond اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
leaflets اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com