Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
developer agent
ماده فهور
Other Matches
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
peeps
فهور
penetrance
فهور
peeping
فهور
peeped
فهور
turn-ups
فهور
peep
فهور
Epiphany
فهور
apparitions
فهور
turn up
فهور
apparition
فهور
development
فهور
manifestation
فهور
appearances
فهور
emersion
فهور
appearance
فهور
outburst
فهور
outbursts
فهور
developments
فهور
emergence
فهور
manifestations
فهور
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
reoccur
فهور مجدد
outbreak
فهور شیوع
income
ریزش فهور
outbreaks
فهور شیوع
developers
دوای فهور
developer agent
عامل فهور
developer liquid
مایع فهور
recrvdescence
فهور مجد د
track production
فهور هدف
disposure
فهور عکس
developer
دوای فهور
reapparition
فهور مجدد
theophany
فهور خدابه انسان
glinting
فهور انی زودگذر
developers
دستگاه فهور عکس
developer
دستگاه فهور عکس
glints
فهور انی زودگذر
glint
فهور انی زودگذر
Epiphany
فهور و تجلی عیسی
metol
دوای فهور فیلم
reapparition
فهور دوم باره
recrudescence
فهور مجدد برگشتگی
glinted
فهور انی زودگذر
outcrop
فهور چینه درسطح زمین
diapositive
فهور عکس روی اسلایدشفاف
high contrast developer
دستگاه فهور با تغایر بالا
outcrops
فهور چینه درسطح زمین
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
incidents
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
incident
ناگهان اتفاق افتادن فهور کردن
chiliasm
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
anachronisms
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronism
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
postmillenarian
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist
معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
exposure
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
imagery exploitation
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
context sensitive help key
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
exposures
در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
chip
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
soft fails
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
chips
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
antialiasing
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
clauses
ماده
mattering
ماده
matters
ماده
matter
ماده
provision
ماده
abscess
ماده
abscesses
ماده
mattered
ماده
bitching
سگ ماده
foamed meterid
ماده کف
stipulation
ماده
clause
ماده
stuffs
ماده
antimatter
ضد ماده
nanny goat
بز ماده
nanny goats
بز ماده
nany
بز ماده
articles
ماده
catch for door bolt
ماده
article
ماده
anti matter
ضد ماده
agent
ماده
substances
ماده
stuffed
ماده
stuff
ماده
substance
ماده
bitch
سگ ماده
bitched
سگ ماده
bitches
سگ ماده
agents
ماده
materials
ماده
material
ماده
items
ماده
stuffless
بی ماده
female
ماده
item
ماده
monoclinous
نر و ماده
metals
ماده
metal
ماده
synthetic material
ماده مصنوعی
symmetry substance
ماده متقارن
synchronous material
ماده مصنوعی
substances
ماده اصلی
antimatter
پاد ماده
tellurian matter
ماده زمینی
toxic agent
ماده سمی
test item
ماده ازمون
tongue and groove joint
اتصال نر و ماده
the female sex
جنس ماده یا زن
thermite
ماده ترمیت
thermate
ماده ترمیت
surplus material
ماده اضافی
doe
گوزن ماده
abiotic substance
ماده بیجان
abhesive
ماده ضد چسبندگی
vixens
روباه ماده
vixen
روباه ماده
stainer
ماده رنگرزی
constituents
ماده متشکله
roe
گوزن ماده
dopes
ماده مخدر
chronogram
ماده تاریخ
dope
ماده مخدر
constituent
ماده متشکله
precursor
پیش ماده
subsistance
ماده اصلی
precursors
پیش ماده
doe
خرگوش ماده
solvate
ماده محلول
filler
ماده پر کننده
vermicide
ماده کرم کش
filler
ماده پرکننده
fillers
ماده پر کننده
fillers
ماده پرکننده
vomitus
ماده مستفرغه
abrasives
ماده سایا
substance
ماده اصلی
white matter
ماده سفید
vomitus
ماده قی شده
urea
ماده پیشاب
trinitrotoluen
ماده منفجره تی ان تی
abrasives
ماده ساینده
abrasive
ماده سایا
stripping agent
ماده رنگ بر
abrasive
ماده ساینده
toxic substance
ماده سمی
exereta substance
ماده پس داده
n type material
ماده نوع "ان "N
mucin
ماده بزاقی
fluxing agent
ماده گدازاور
molded plastics
ماده پرسی
mineral material
ماده معدنی
fly dope
ماده ضد مگس
mineral material
ماده کانی
food dtufe stuff
ماده غذایی
mattery
ماده مانند
grimalkin
گربه ماده
ogress
ماده غول
fluoresent matter
ماده فلوئورسان
explosive d.
ماده منفجره دی
fecula
ماده نشاستهای
female connector
بسط ماده
female connector
اتصال ماده
parasiticide
ماده انگل کش
female f.
قوش ماده
female plug
دو شاخه ماده
ferroelectric material
ماده فروالکتریک
oxime
ماده اوکسیم
guinea hen
بوقلمون ماده
malkin
ماده دیو
gynandrous
نر و ماده دو جنسی
hyades
اشتران ماده
keratine
ماده شاخی
immaterialist
منکر ماده
inoculant
ماده تلقیحی
inspection clause
ماده نظارت
insulant
ماده عایق
insulating material
ماده عایق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com