English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
mannite ماده قندی شیر خشت وغیره
mannitol ماده قندی شیر خشت وغیره
Other Matches
glycosuria ماده قندی درادرار
maltose ماده قندی سمنوی جو
fructose ماده قندی میوه ماینه رو
sugars ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugar ماده قندی با شکر مخلوط کردن
malose ماده قندی سمنو 11O22H 21C
lactosuria وجود ماده قندی شیر درپیشاب
mannose ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
candied قندی
sugared قندی
sugary قندی
conical کله قندی
chamfered end کله قندی
sugar loaf کله قندی
conic کله قندی
sugar maple افرای قندی
saccharinity حالت قندی
sugarloaf کله قندی
conical کله قندی مخروطی
levulose قندی بفرمول 6O 21H6C
door stop دکمه کله قندی
saccharine قندی محتوی قند
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
hard maple افرای قندی قند افرا
sucker خروس قندی اب نبات مکیدنی
sirup محلول غلیظ قندی دارویی
electuary معجون خمیردارو دوای قندی
suckers خروس قندی اب نبات مکیدنی
omphalos سنگ کله قندی ناف
syrups محلول غلیظ قندی دارویی
syrup محلول غلیظ قندی دارویی
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
amylose مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
cone هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cones هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
glycogenesis تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
et cetera وغیره
etcaetera وغیره
snapped قفلکیف وغیره
snapping قفلکیف وغیره
snaps قفلکیف وغیره
snap قفلکیف وغیره
piled پرزقالی وغیره
pile پرزقالی وغیره
dales خلیج وغیره
sheeting ملافه وغیره
dale خلیج وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
coronal هاله خورشید وغیره
dower لانه خرگوش وغیره
dossel پشتی صندلی وغیره
coronel هاله خورشید وغیره
dossal پشتی صندلی وغیره
pillbox قوطی حب دارو وغیره
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
subsidence تخفیف درد وغیره
trap زانویی مستراح وغیره
propellor پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tamp سوراخی را با شن وغیره پرکردن
ratoon نهال موز وغیره
frontlet پیشانی اسب وغیره
sash حمایل نظامی وغیره
tubes لوله خمیرریش وغیره
tube لوله خمیرریش وغیره
sashes حمایل نظامی وغیره
seance جلسه احضارارواح وغیره
coequal درشان ومقام وغیره
shells پوست فندق وغیره
furnace تون حمام وغیره
dollops دسته علف وغیره
vase گلدان نقره وغیره
vases گلدان نقره وغیره
snouts لوله کتری وغیره
shell پوست فندق وغیره
curlicue تزئینات خطاطی وغیره
To score a goal . گل زدن ( درفوتبال وغیره )
shelling پوست فندق وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
clop لنگی اسب وغیره
dollop دسته علف وغیره
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
propeller پروانه هواپیماوکشتی وغیره
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
snout لوله کتری وغیره
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
furnaces تون حمام وغیره
skyrocketed ازدیاد سریع قیمت وغیره
sick berth بهداری کشتی ودانشکده وغیره
barn انبار کاه و جو وکنف وغیره
downswing تنزل کارهای تجارتی وغیره
barns انبار کاه و جو وکنف وغیره
skyrocketing ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrockets ازدیاد سریع قیمت وغیره
hobs با دندانه ماشین وغیره بریدن
nephew پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephews پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
horologe ساعت مچی ودیواری وغیره
choreography رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
stancher بند اور خون وغیره
To be decorated . نشان گرفتن ( مدال وغیره )
spinule خارهای ریز چرخ وغیره
closures دریچه درب بطری وغیره
closure دریچه درب بطری وغیره
speedup ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
tailpiece ارایش ته فصل کتاب وغیره
skyrocket ازدیاد سریع قیمت وغیره
bisk ماهی وغیره درست میکنند
Known and unknown . معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
sick bay بهداری کشتی ودانشکده وغیره
To turn over the pages . ورق زدن ( کتاب وغیره )
Please pay the bearer . دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
hob با دندانه ماشین وغیره بریدن
wreckage لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
copartner سهیم وشریک در تجارت وغیره
The kI'lled and the wounded. کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
hide پوست خام گاووگوسفند وغیره
hides پوست خام گاووگوسفند وغیره
sick bays بهداری کشتی ودانشکده وغیره
My hair stood on end . مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
loge جای ویژه در تاتر وغیره
eversion برگرداندن پلک چشم وغیره
float بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated بستنی مخلوط با شربت وغیره
To hit a wining streak. شانس آوردن ( درقمار وغیره )
floats بستنی مخلوط با شربت وغیره
blear تاری حاصل از اشک وغیره
lysis زوال وفساد سلول وغیره
cess سرازیری کنار رودخانه وغیره
fuller's earth خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
workbench میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
workbenches میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
To air the clothes (bed-sheets etc). آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
shortening روغن ترد کننده شیرینی وغیره
giblet احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
tick انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticked انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticks انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
lictor پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
stow away مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
taxidermy پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
pailette زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
stenotype دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
To knock someone down. کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
To behead ( decapitate ) someone . کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
speed limits حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limit حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
In a state of despair(anxiety,etc). درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
brakeman متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
wreckage piece تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
citriculture کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
backboard تختهء پشت قاب عکس وغیره
To decay . To go bad . فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
To climb down. پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
To dismount from a horse(bicycle). از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
Black and white. سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
I have a toothache (headache). دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
tele communication مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
A concession امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
suspended animation وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
No vacancies. جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
pits سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
twiddled باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddle باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddles باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
sgraffito تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
gauger کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
twiddling باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
pailett زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
sea fire شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
posts تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
To turn off the lights. (T. V. ,radio). چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
pyrene تخم سیب وگلابی وغیره هسته میوه
craters دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
It is a perfect fit. کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
tubes لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
To turn on the light(radio, T. V). چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com