English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
English Persian
smart machines ماشینهای هوشمند
Other Matches
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
auxiliary machinery دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
smart هوشمند
smarted هوشمند
smarter هوشمند
smartest هوشمند
smarting هوشمند
smarts هوشمند
sagacious هوشمند
intelligent language زبان هوشمند
smart terminal ترمینال هوشمند
smart card کارت هوشمند
expert system سیستم هوشمند
intelligent terminal ترمینال هوشمند
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
automata ماشینهای خودکار
contractors plant ماشینهای ساختمانی
business mechines ماشینهای تجاری
Turing test بررسی هوشمند بودن کامپیوتر
topology طراحی ماشینهای شبکه
direct connected ماشینهای بهم پیوسته
box section bed جعبه ماشینهای ابزار
downsize که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
scraper یکی از ماشینهای عملیات خاکی
mechanical powers نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
generations زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
generation زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
digital sorting روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
fourth generation computers زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
pedrail اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
milking machine ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
Luddite هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddites هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com