Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
duplicator
ماشین نسخه برداری
duplicators
ماشین نسخه برداری
Other Matches
copies
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
duplication
نسخه برداری
copied
نسخه برداری
duplicates
نسخه برداری
duplicate
نسخه برداری
duplicating
نسخه برداری
duplicated
نسخه برداری
copies
نسخه برداری
copying
نسخه برداری
copy
نسخه برداری
transcriptions
نسخه برداری سواد
disk duplication
نسخه برداری از دیسک
disk copying
نسخه برداری از دیسک
transcription
نسخه برداری سواد
copying test
ازمون نسخه برداری
dump
انباشت نسخه برداری
dynamic dump
نسخه برداری پویا
telecopying
نسخه برداری از راه دور
reprographics
تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
scoops
پنجه ماشین خاک برداری
scoop
پنجه ماشین خاک برداری
scooping
پنجه ماشین خاک برداری
scooped
پنجه ماشین خاک برداری
metal cutting machine tool
ماشین ابزار براده برداری
economic life
مدت بهره برداری از ماشین الات
redundancy
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancies
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
ماشین کردن با ماشین رفتن
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
exemplar
نسخه
copying
نسخه
version
نسخه
versions
نسخه
exemplars
نسخه
copied
نسخه
prescription
نسخه
triplicate
در سه نسخه
perscription
نسخه
induplicate
در دو نسخه
prescriptions
نسخه
copies
نسخه
copy
نسخه
dispensers
نسخه پیچ
dispenser
نسخه پیچ
manuscript
نسخه خطی
manifoldly
درچندین نسخه
manifold copies
چندین نسخه
manifold copies
چند نسخه
hand writing
نسخه خطی
handwriting
نسخه خطی
versions
تفسیر نسخه
chirograph
نسخه خطی
face the music
<idiom>
پذیرش نسخه
transcript
نسخه رونوشت
triplicity
سه نسخه سای
replica
نسخه عین
fair copies
نسخه درست
fair copy
نسخه درست
replicas
نسخه عین
triplicity
تهیه در سه نسخه
backup copy
نسخه پشتیبان
transcripts
نسخه رونوشت
fills
نسخه پیچیدن
triplication
تهیه در سه نسخه
network version
نسخه شبکه
hard copy
نسخه چاپی
presentation copy
نسخه قدیمی
version
تفسیر نسخه
reduplicate
نسخه دوم
release version
نسخه نشر
fill
نسخه پیچیدن
codex
نسخه قدیمی
original
نسخه اصلی
duplicates
دو نسخه کردن
prescriptions
نسخه نویسی
original
نسخه اولیه
prescription
نسخه نویسی
duplicating
دو نسخه کردن
originals
نسخه اولیه
originals
نسخه اصلی
duplicated
دو نسخه کردن
duplicate
دو نسخه کردن
manuscripts
نسخه خطی
manuscript
نسخه خطی
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
multiplicate
چندین نسخه برداشتن از
carbon copies
کپی نسخه غیراصل
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
duplicate
تکثیر کردن نسخه ها
duplicating
تکثیر کردن نسخه ها
run time version
نسخه حین- اجرا
pirate disc
نسخه سرقت شده
triplicate
در سه نسخه تهیه کردن
first of exchange
نسخه اصلی برات
soft copy
نسخه غیر ملموس
duplicated
تکثیر کردن نسخه ها
paleograph
نسخه خطی باستانی
duplicates
تکثیر کردن نسخه ها
prompt book
نسخه سخن رسان
triplication
سه نسخه سای تثلیث
pirate copy
نسخه سرقت شده
positive
نسخه اصلی عکس
soft copy
نسخه غیر چاپی
pirated edition
نسخه سرقت شده
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
examined copy
نسخه بررسی شده
memorial
نسخه استنساخ شده
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
memorials
نسخه استنساخ شده
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
duplicates
نسخه دوم دو برابر المثنی
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
duplicated
نسخه دوم دو برابر المثنی
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
prescribe
نسخه نوشتن تعیین کردن
back issue
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
printouts
نسخه چاپی نتیجه نهایی
printout
نسخه چاپی نتیجه نهایی
minute
نسخه دوم پیش نویس
duplicating
نسخه دوم دو برابر المثنی
handwrite
نسخه خطی تهیه کردن
prescribing
نسخه نوشتن تعیین کردن
prescriptive
وابسته به نسخه نویسی تجویزی
duplicate
نسخه دوم دو برابر المثنی
dialect
نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
dialects
نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
issued in three originals
در سه نسخه اصلی نشر شده
self treatment
معالجه بدون کمک نسخه
prescribed
نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribes
نسخه نوشتن تعیین کردن
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
parchment
نسخه خطی روی پوست اهو
pirate disc
نسخه غیر قانونی چاپ شده
vulgate
نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
pirated edition
نسخه غیر قانونی چاپ شده
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
pirate copy
نسخه غیر قانونی چاپ شده
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
unrevised edition
چاپ تازه
[از نسخه اصلی بدون اصلاح]
promptbook
نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
manifold writer
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
negatives
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
present
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presented
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presenting
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presents
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
negative
گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
Jacquard loom
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
vector
برداری
embodiment
در برداری
vectors
برداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com