Total search result: 203 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
inlet duct |
مجرای ورودی |
intake duct |
مجرای ورودی |
|
|
Search result with all words |
|
blow in doors |
دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود |
Other Matches |
|
queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
JK flip flop |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
gates |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
gate |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
hash |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
drop down list box |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
hash |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
list |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
input preamplifier |
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی |
dac |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
d/a converter |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
input |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
inputted |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
approach channel |
کانال ورودی- نهر ورودی |
adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
adders |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
adder |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
chains |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
chain |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
fullest |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
full |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
anti- |
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
analogue |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
analogues |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
dense index |
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده |
inputted |
توان ورودی ورودی |
input |
توان ورودی ورودی |
culvert |
مجرای اب |
apt words |
مجرای اب |
water course |
مجرای اب |
culverts |
مجرای اب |
fullest |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
full |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
marketing channel |
مجرای توزیع |
air channel |
مجرای هوا |
meatus urinarius |
مجرای بول |
air duct |
مجرای هوا |
lactea |
مجرای کلیوس |
sewers |
مجرای فاضلاب |
air relief cock |
مجرای تهویه |
furnace vessel |
مجرای کوره |
thoracic duct |
مجرای صدری |
sewers |
مجرای فاضل اب |
naval pipe |
مجرای زنجیر |
nerviduct |
مجرای عصب |
after bay |
مجرای خروجی |
penstock |
مجرای عبور اب |
oviduct |
مجرای عبورتخم |
overflow duct |
مجرای سرریز |
output channel |
مجرای خروجی |
oil channel |
مجرای روغن |
neural cannal |
مجرای نخاع |
scupper |
مجرای ناودان |
aqueducts |
کانال یا مجرای اب |
aqueduct |
کانال یا مجرای اب |
canal |
مجرای فاضل اب |
canals |
مجرای فاضل اب |
sewer |
مجرای فاضلاب |
analog channel |
مجرای قیاسی |
aqueduct of sylvius |
مجرای سیلویوس |
subway |
مجرای زیرین |
subways |
مجرای زیرین |
escape channel |
مجرای تخلیه اب |
exhaust port |
مجرای خروجی |
outlet |
مجرای خروج |
watertight |
مجرای تنگ |
alimentary canal |
مجرای گوش |
alimentary canals |
مجرای گوش |
inguinal capal |
مجرای مغینی |
vales |
مجرای کوچک |
vale |
مجرای کوچک |
gas pipe |
مجرای گاز |
entering through |
مجرای دخول |
duplex channel |
مجرای دورشتهای |
duplex channel |
مجرای دو رشتهای |
auditormeatus |
مجرای گوش |
sewer |
مجرای فاضل اب |
central canal |
مجرای مرکزی |
cloaca |
مجرای فاضل اب |
cochlear canal |
مجرای حلزونی |
communication channel |
مجرای ارتباطی |
data channel |
مجرای داده ها |
digital channel |
مجرای رقمی |
discharge opening |
مجرای تخلیه |
drainage gallery |
مجرای زهکشی |
ductule |
مجرای کوچک |
gas conduit |
مجرای گاز |
conduit |
مجرای سیم |
conduit |
مجرای اب ابگذر |
conduits |
مجرای سیم |
conduits |
مجرای اب ابگذر |
urinary meatus |
مجرای پیشاب |
urethra |
مجرای پیشاب |
port |
مجرای عبورروغن |
trade channel |
مجرای توزیع |
culvert |
مجرای اب ابگذر |
waste gas fule |
مجرای دود |
scuppers |
مجرای ناودان |
after-bay |
مجرای خروجی |
access duct |
مجرای دسترسی |
outlets |
مجرای خروج |
acoustic meatus |
مجرای شنوایی |
foramen magnum |
مجرای نخاع |
thoracic duct |
مجرای سینه |
culverts |
مجرای اب ابگذر |
scuppering |
مجرای ناودان |
spinal canal |
مجرای نخاعی |
accessible duct |
مجرای دسترس |
spillway |
مجرای هرز اب |
salpinx |
مجرای استاخی |
scuppered |
مجرای ناودان |
syphon aqueduct |
مجرای سیفونی |
selector channel |
مجرای گزیننده |
simplex channel |
مجرای ساده |
simplex channel |
مجرای سادک |
alternative |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
exjunction |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
EXOR |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
alternatives |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
differences |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
exclusive |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
full duplex channel |
مجرای کاملا دو رشتهای |
sowed |
مجرای شمش ریزی |
channeling |
مجرای ابگذری کانال |
adjustable channel |
مجرای قابل تنظیم |
runner |
مجرای اصلی تغار |
runners |
مجرای اصلی تغار |
channels |
مجرای ابگذری کانال |
culverts |
مجرای ابگذر سرپوشیده |
duct |
خط سیر مجرای لنف |
channelled |
مجرای ابگذری کانال |
sow |
مجرای شمش ریزی |
channeled |
مجرای ابگذری کانال |
vas deferens |
مجرای ترشحی بیضه |
gleet |
ورم مجرای بول |
inguinal |
مجرای کشاله ران |
slots |
مجرای عبور روغن |
salamander |
مجرای شمش ریزی |
oil hole |
مجرای سوراخ روغن |
wideband channel |
مجرای پهن باند |
culverts |
مجرای سر پوشیده ابرو |
slot |
مجرای عبور روغن |
inguinal capal |
مجرای کشاله ران |
channel |
مجرای ابگذری کانال |
sows |
مجرای شمش ریزی |
kennels |
کانال مجرای کوچک |
broadband channel |
مجرای پهنای باند |
slotting |
مجرای عبور روغن |
kennel |
کانال مجرای کوچک |
ascension pipe |
مجرای شیب دار |
sewers |
مجرای فاضلاب ساختن |
sewer |
مجرای فاضلاب ساختن |
kennel |
جوی مجرای اب خیابان |
intake |
مجرای مکش یا تنفس |
intakes |
مجرای مکش یا تنفس |
main sewer |
مجرای اصلی فاضلاب |
urethral |
وابسته به مجرای پیشاب |
syphon duct |
مجرای اببر سیفونی |
kennels |
جوی مجرای اب خیابان |
multiplexor channel |
مجرای تسهیم کننده |
sewerage |
مجموع مجرای فاضلاب |
multiplexer channel |
مجرای تسهیم کننده |
culvert |
مجرای ابگذر سرپوشیده |
catch pit |
مجرای روباز زهکش |
voice grade channel |
مجرای از درجه صدایی |
culvert |
مجرای سر پوشیده ابرو |
spinal canal |
مجرای ستون فقرات |
tidal sluice |
مجرای کنترل کننده جزر و مد |
lumen |
حفره یا مجرای عضولولهای شکل |
vasectomies |
قطع مجرای ترشحی بیضه |
midgut |
قسمت میانی مجرای هاضمه |
nasolachrymal |
مربوط به مجرای اشک و بینی |
vasectomy |
قطع مجرای ترشحی بیضه |
half |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
culverts |
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده |
waterway |
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی |
waterways |
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی |
culvert |
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده |
out fall |
محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد |
processes |
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن |
process |
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن |
urethritis |
اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول |
auditory passage |
مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان] |
acoustic meatus [Meatus acusticus] |
مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان] |
auditory canal |
مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان] |
NAND function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
dispersion |
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد |
symmetric difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
denial |
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد |
denials |
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد |
fistula |
زخم عمیقی که غالبابوسیله مجرای پیچاپیچی بداخل مربوط است |
equality |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
except |
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |