Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
acrolith
مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
Other Matches
acrolithus
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
an iconic statue
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
terrane
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
stela
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
sculptural
مجسمهای
iconic
مجسمهای
to unveil a statue
مجسمهای رابعمل اوردن
hobbling
دست وپای کسی رابستن
hobbles
دست وپای کسی رابستن
hobbled
دست وپای کسی رابستن
hobble
دست وپای کسی رابستن
jelly fish float
شناور شدن در اب با دست وپای دراز
lithoprint
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
reminder
بقیه
remnant
بقیه
remainder
بقیه
reminders
بقیه
remnants
بقیه
upon bail
بقیه ضمانت
to pass on
[information or news]
به بقیه اطلاع دادن
wise guy
<idiom>
باهوش تراز بقیه جلودادن
What is good enough for others should be good enough for you.
خونت که از بقیه رنگین تر نیست
She is head and shoulders above others .
یک سر وگردن از بقیه بلندتر است
(be) thrown together
<idiom>
شانسی با بقیه هم گروه شدن
two up
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
Keep the change.
بقیه پول مال خودتان.
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
head start
<idiom>
کاری را قبل از بقیه انجام دادن
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
versions
کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
version
کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
You take the lead and others wI'll follow.
تو جلو برو بقیه بدنبالت خواهند آمد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
tuner
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuners
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
subscript
حرف کوچک که زیر خط بقیه حروف چاپ میشود.
polysomic
دارای کروموسومهای بیش از بقیه زیاد کروموسوم پرکروموسوم
have a go at
<idiom>
سعی درانجام کاری که بقیه قبلا انجام دادهاند
stony
سنگی
stoney
سنگی
petrean
سنگی
barrier reef
سد اب سنگی
equiponderance
هم سنگی
lithic
سنگی
lithoid
سنگی
clapper bridge
پل سنگی
petrolsal
سنگی
petrous
سنگی
rock fill dam
سد سنگی
monolithic
تک سنگی
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
lan
بخشی از شبکه که از بقیه بخشها یا bridge جدا شده است
headers
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
header
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
autography
چاپ سنگی
layer of rock
لایه سنگی
lithograph
چاپ سنگی
layer of rock
طبقه سنگی
eolith
اسکله سنگی
concretion
سنگی شدن
rock salt
نمک سنگی
Stone Age
پارینه سنگی
cordons
ازاره سنگی
rock wash
پوشش سنگی
lithographs
چاپ سنگی
stone lining
روکش سنگی
stone lining
پوشش سنگی
stone work
کار سنگی
mesolithic
میانه سنگی
paleolithic
دیرینه سنگی
paleolithic
پارینه سنگی
polyantography
چاپ سنگی
lithographic print
چاپ سنگی
cordon
ازاره سنگی
stonework
ساختمان سنگی
bracket
کژ پشت سنگی
gabion
تور سنگی
lithography
چاپ سنگی
Lantern-cross
صلیب سنگی
master
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
get a word in
<idiom>
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
choire-enclosure
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
unit matrix
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
highlight
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlights
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlighted
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
choir-screen
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
lithography
روش چاپ سنگی
pertrosal bone
استخوان سنگی یاحجری
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
aggregate
کلوخه مصالح سنگی
stone ballast
مصالح شکسته سنگی
hard pan
قشر سنگی شده
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
snowdrifts
تره تیزک سنگی
aggregates
کلوخه مصالح سنگی
snowdrift
تره تیزک سنگی
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
en delit
میل ستون سنگی
checkstone
گیره سنگی کوهنوردی
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
columnar basalt
ستونهای سیاه سنگی
stoning
سنگ میوه سنگی
stones
سنگ میوه سنگی
stone
سنگ میوه سنگی
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
boulder well
چاه قلوه سنگی
breccia
جوش خرده سنگی
calcify
اهکی یا سنگی کردن
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
high cross
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
dry mansory
[دیوار سنگی خشکه چین]
stonewall formation
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
Celtic cross
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
aguilla
[ستون هرمی شکل سنگی]
aggregate cement ratio
نسبت مواد سنگی به سیمان
dripstone
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
stone work
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
obelisks
ستون هرمی شکل سنگی
greybeard
کوزه سنگی برای باده
obelisk
ستون هرمی شکل سنگی
hermes
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
lithoidal
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
herm
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
neolith
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
worded
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
stylolite
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
his leg rested on a stone
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
ballast
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
plant mix
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
dolmen
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
sisyphus
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
chromolithograph
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
bedrock
سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
random access
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
altar-screen
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
chapter
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapters
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
sections
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
headers
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
header
اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
bracket
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
colluvim
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
detailing
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail
شرح مفصل یکان بقیه یکان
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
pillorying
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
parapet
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
parapets
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com