English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
AGMs مجمع عمومی سالانه
Other Matches
general assembly مجمع عمومی
general meeting مجمع عمومی
annual general meeting مجمع عمومی سالیانه
general meeting مجمع عمومی شرکت
statutory meeting مجمع عمومی قانونی
general meeting of share holders مجمع عمومی صاحبان سهام
extraordinary general meeting مجمع عمومی فوق العاده
economic and social council به نیابت از طرف مجمع عمومی است
general assmbly of the united nations مجمع عمومی سازمان ملل متحد
proxy نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
yearly سالانه
annuals سالانه
per annum سالانه
annual سالانه
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
convent مجمع
center مجمع
conventions مجمع
meeting مجمع
meetings مجمع
society مجمع
societies مجمع
assembly مجمع
convention مجمع
convents مجمع
yearbook گزارشات سالانه
annual income درامد سالانه
annuity پرداختهای سالانه
yearbooks گزارشات سالانه
annuities مقرری سالانه
annual earnings عواید سالانه
annual earnings درامد سالانه
annual report گزارش سالانه
annual increase افزایش سالانه
annual patent fee حق الامتیاز سالانه
yearly profit سود سالانه
annual leave مرخصی سالانه
annual wage دستمزد سالانه
tax year مالیات سالانه
annual preciptation ریزش سالانه
annual budget بودجه سالانه
annual accumulation of sediment ته نشست سالانه
annual increase رشد سالانه
anuual discharge بده سالانه
annual storage مخزن سالانه
annual rainfall بارش سالانه
the common wealth of learning مجمع ادبا
club کانون مجمع
archipelagos مجمع الجزایر
archipelago مجمع الجزایر
constellation مجمع الکواکب
assembly مجمع نشست
clubbed کانون مجمع
clubbing کانون مجمع
lague مجمع اتحادیه
national convention مجمع ملی
constellations مجمع الکواکب
clubs کانون مجمع
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
fixture برنامه سنتی سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
annual rate of growth نرخ رشد سالانه
philippine islands مجمع الجزایر فیلیپین
jamboree مجمع پیشاهنگان خوشی
unlawful assembly مجمع غیر قانونی
jamborees مجمع پیشاهنگان خوشی
international meeting مجمع بین المللی
lague of nations مجمع اتقاق ملل
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
leaguer عضو مجمع اتفاق ملل
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
Bang went our annul holidays. تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
league مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
indignation meeting مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
leagues مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
arrendare اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
nordic council شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
steering committee کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
master tournament مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
popular عمومی
oecumenical عمومی
common user عمومی
general porpose عمومی
outline خط عمومی
generic عمومی
wide عمومی
wider عمومی
widest عمومی
rife عمومی
hackneyed عمومی
ecumenic عمومی
commonest :عمومی
universal عمومی
the public voice عمومی
commonest عمومی
common :عمومی
commoners :عمومی
overt عمومی
commoners عمومی
common عمومی
generals عمومی
outlining خط عمومی
outlines خط عمومی
general عمومی
outlined خط عمومی
public عمومی
encyclic عمومی دوری
checkup معاینه عمومی
prosecture وکیل عمومی
general allotment اختصاصات عمومی
general cargo بار عمومی
folkway طرزفکر عمومی
general amnesty عفو عمومی
g/a خسارت عمومی
general act سند عمومی
general ability توانایی عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
general damage خسارت عمومی
general concepts تدبیر عمومی
folkway احساسات عمومی
general depot انبار عمومی
counsel for the crown وکیل عمومی
consolidated annuities دیون عمومی
bath-house حمام عمومی
common items قطعات عمومی
baths استخر عمومی
public baths استخر عمومی
general requirements نیازهای عمومی
GHQ ستاد عمومی
suffrage universal حق رای عمومی
comulative action اثر عمومی
common user items اقلام عمومی
common user خدمات عمومی
common purse وجوه عمومی
common parts قطعات عمومی
common nuisance اضرار عمومی
common language زبان عمومی
common labour کارگر عمومی
common hardware قطعات عمومی
common grid شبکه عمومی
public interest منافع عمومی
collective call sign معرف عمومی
central war جنگ عمومی
social good کالاهای عمومی
cameralistic science مالیه عمومی
state property اموال عمومی
general depot امادگاه عمومی
public decency عفت عمومی
in the sight of the public در انظار عمومی
public law حقوق عمومی
public interest نفع عمومی
public institutions موسسات عمومی
public information اطلاعات عمومی
public image تصور عمومی
public goods کالاهای عمومی
public welfare رفاه عمومی
general welfare رفاه عمومی
general stock سهام عمومی
general supplies تدارکات عمومی
public library کتابخانه عمومی
general supplies اماد عمومی
general support پشتیبانی عمومی
general tariff تعرفه عمومی
general theory نظریه عمومی
mass poverty فقر عمومی
public finance مالیه عمومی
potlatch جشن عمومی
public a وکیل عمومی
public affairs روابط عمومی
public amnsement نمایشگاه عمومی
public benefits منافع عمومی
public borrowing استقراض عمومی
public cost هزینه عمومی
public debt قرضه عمومی
plaza میدان عمومی
public deposits سپردههای عمومی
mintster of public works وزیرکارهای عمومی
public facilities تسهیلات عمومی
public expenditures مخارج عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com