English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
total مجموع
totaled مجموع
totaling مجموع
totalled مجموع
totalling مجموع
totals مجموع
sum total مجموع
sum مجموع
sums مجموع
lump مجموع
lumped مجموع
lumps مجموع
ensemble مجموع
ensembles مجموع
over all مجموع
summation مجموع
amount مجموع
Other Matches
residual sum of squares مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
sum of squares of regression مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
regression sum of squares مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
triad مجموع سه چیز
sideways sum مجموع جانبی
rootage مجموع ریشه ها
triads مجموع سه چیز
pentachord مجموع پنج نت
iamb وتد مجموع
iambus وتد مجموع
checksum مجموع مقابلهای
check sum مجموع مقابلهای
logic sum مجموع منطقی
modulo two sum مجموع به پیمانه دو
anecdotage مجموع حکایات
totality تمامیت مجموع
sum of products مجموع حاصلضرب
altogether همگی مجموع
totyality جمع مجموع
tercet مجموع سه چیز
sum of squares مجموع مربعات
summation مجموع یابی
summated ratings مجموع درجه ها
sum of squares مجموع مجذورات
iambic وابسته به وتد مجموع
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
mass diagram منحنی مجموع بدهها
aggregates مجموع جمع کردن
aggregate مجموع جمع کردن
total search result مجموع نتیجه جستجو
vocabulary مجموع لغات یک زبان
vocabularies مجموع لغات یک زبان
bureaucracies مجموع گماشتگان دولتی
sum of squares of residual مجموع مربعات باقیمانده
sewerage مجموع مجرای فاضلاب
alpine combined مجموع مسابقههای الپاین
toting جمع کردن مجموع
toted جمع کردن مجموع
imbic دارای وتد مجموع
tote جمع کردن مجموع
bureaucracy مجموع گماشتگان دولتی
cordage مجموع طنابهای کشتی
baronage مجموع بارونها و نجبا
fore and aftring مجموع بادبانهای کشتی
totes جمع کردن مجموع
gear مجموع چرخهای دنده دار
sewarage زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
geared مجموع چرخهای دنده دار
gears مجموع چرخهای دنده دار
nordic combined مجموع مسابقات اسکی نوردیک
matmen مجموع کشتی گیران و داوران
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
rigging مجموع طناب و بادبانهای کشتی
total deformation مجموع تمام تغییر شکلها
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
addition عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
additions عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
ice time مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
assoil اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
hand بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
virtual mass مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
batch دسته کردن مجموع کردن
batches دسته کردن مجموع کردن
libraries برنامه دان مجموع برنامه ها
library برنامه دان مجموع برنامه ها
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com