Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
regression sum of squares
مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
Search result with all words
sum of squares of regression
مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
Other Matches
residual sum of squares
مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
sum of squares
مجموع مجذورات
sum of squares
مجموع مربعات
sum of squares of residual
مجموع مربعات باقیمانده
regression line
خط رگرسیون
multiple regression
رگرسیون
line of regression
خط رگرسیون
regression
رگرسیون
regression estimate
تخمین رگرسیون
regression estimate
براورد رگرسیون
regression equation
معادله رگرسیون
regression coefficient
ضریب رگرسیون
regression testing
ازمایش رگرسیون
stepwise regression
رگرسیون مرحلهای
stochastic regression
رگرسیون تصادفی
coefficient of regression
ضریب رگرسیون
regression analysis
تحلیل رگرسیون
multiple regression
رگرسیون چند گانه
multiple regression
رگرسیون چند متغیره
nonlinear regression
رگرسیون غیر خطی
partial regression equation
معادلات رگرسیون سهمی
regression analysis
تجزیه و تحلیل رگرسیون
simple regression
رگرسیون ساده دو متغیره
over all
مجموع
sums
مجموع
sum
مجموع
lump
مجموع
lumped
مجموع
lumps
مجموع
ensemble
مجموع
ensembles
مجموع
summation
مجموع
amount
مجموع
sum total
مجموع
totalled
مجموع
totalling
مجموع
total
مجموع
totaled
مجموع
totaling
مجموع
totals
مجموع
logic sum
مجموع منطقی
checksum
مجموع مقابلهای
iamb
وتد مجموع
iambus
وتد مجموع
totality
تمامیت مجموع
pentachord
مجموع پنج نت
altogether
همگی مجموع
check sum
مجموع مقابلهای
modulo two sum
مجموع به پیمانه دو
summated ratings
مجموع درجه ها
summation
مجموع یابی
triad
مجموع سه چیز
triads
مجموع سه چیز
sideways sum
مجموع جانبی
rootage
مجموع ریشه ها
tercet
مجموع سه چیز
totyality
جمع مجموع
anecdotage
مجموع حکایات
sum of products
مجموع حاصلضرب
aggregate
مجموع جمع کردن
vocabulary
مجموع لغات یک زبان
vocabularies
مجموع لغات یک زبان
sum of the terms of an infinite sequence
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
series
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
tote
جمع کردن مجموع
aggregates
مجموع جمع کردن
total search result
مجموع نتیجه جستجو
baronage
مجموع بارونها و نجبا
fore and aftring
مجموع بادبانهای کشتی
alpine combined
مجموع مسابقههای الپاین
iambic
وابسته به وتد مجموع
bureaucracies
مجموع گماشتگان دولتی
imbic
دارای وتد مجموع
toting
جمع کردن مجموع
bureaucracy
مجموع گماشتگان دولتی
totes
جمع کردن مجموع
toted
جمع کردن مجموع
sewerage
مجموع مجرای فاضلاب
mass diagram
منحنی مجموع بدهها
cordage
مجموع طنابهای کشتی
total deformation
مجموع تمام تغییر شکلها
gears
مجموع چرخهای دنده دار
sewarage
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
gear
مجموع چرخهای دنده دار
two person zero sum game
بازی دو نفره با مجموع صفر
geared
مجموع چرخهای دنده دار
rigging
مجموع طناب و بادبانهای کشتی
nordic combined
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
matmen
مجموع کشتی گیران و داوران
ballot
رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted
رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots
رای مخفی مجموع اراء نوشته
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
addition
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
stroke play
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
additions
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
ice time
مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
assoil
اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
shook
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
hand
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
virtual mass
مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
library
برنامه دان مجموع برنامه ها
batch
دسته کردن مجموع کردن
batches
دسته کردن مجموع کردن
libraries
برنامه دان مجموع برنامه ها
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
mean squares
میانگین مجذورات
method of least squares
روش کمترین مجذورات
least squares method
روش کمترین مجذورات
least squares
کوچکترین مربعات
least squares estimates
براورد حداقل مربعات
ordinary least squares
کمینه مربعات خطی
[ریاضی]
two stage least squares method
روش حداقل مربعات دومرحلهای
ordinary least square method
روش حداقل مربعات معمولی
ordinary least squares
[OLS]
کمینه مربعات خطی
[ریاضی]
weighted least square method
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com