Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (2 milliseconds)
English
Persian
compound
محوطه
compounded
محوطه
compounds
محوطه
ward
محوطه
wards
محوطه
area
محوطه
areas
محوطه
ground
محوطه
space
محوطه
spaces
محوطه
zone
محوطه
zones
محوطه
precinct
محوطه
precincts
محوطه
haw
محوطه
hawed
محوطه
hawing
محوطه
haws
محوطه
enclosure
محوطه
enclosures
محوطه
garth
محوطه
Other Matches
taxiway
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan
<adj.>
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
machinery space
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
classification yard
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
compounds
: محوطه
compounded
: محوطه
compound
: محوطه
close
چهاردیواری محوطه
lawns
محوطه چمن
run
ترتیب محوطه
lawn
محوطه چمن
runs
ترتیب محوطه
buffer distance
محوطه امنیت
chill space
محوطه سردخانه
embarkation area
محوطه بارگیری
clear way
محوطه صعود
closer
چهاردیواری محوطه
area of probability
محوطه احتمالات
dock yard
محوطه لنگرگاه
penalty area
محوطه پنالتی
area of visibility
محوطه دید
farmyards
محوطه مزرعه
farmyard
محوطه مزرعه
penalty areas
محوطه پنالتی
ambit
وسعت محوطه
cincture
حلقه محوطه
closest
چهاردیواری محوطه
closes
چهاردیواری محوطه
enceinte
محوطه قلعه
environment architecture
معماری محوطه
apron
محوطه بارگیری
out port
بندرخارج از محوطه
trap
محوطه کوچک
run way
محوطه فرود
runout
محوطه دویدن
dock yard
محوطه بارانداز
stockyard
محوطه دامداری
yard man
متصدی محوطه
courtyard
محوطه محصور
lot
قرعه محوطه
aprons
محوطه بارگیری
Inc
مخفف محوطه
freeze space
محوطه سردخانه
goal crease
محوطه دروازه
yards
حیاط محوطه
yards
محوطه یا میدان
yard
حیاط محوطه
yard
محوطه یا میدان
god's acre
محوطه کلیسا
cubby
محوطه مکعب
landscape architecture
معماری محوطه سازی
catcher's box
محوطه مخصوص توپگیر
chill space
محوطه سرد انبار
fabrique
[ساختمانی در محوطه باغ]
outdoor lighting fixtures
چراغهای روشنائی محوطه
impark
در محوطه نگاه داشتن
loculus
محوطه یاحفره کوچک
magazine space
محوطه زاغه مهمات
run way
محوطه دویدن هواپیما
side lines
محوطه بیرون از خط کناری
cubbyhole
محوطه کوچک ومحصور
holding ground
محوطه نگهدارنده لنگر
back judge
داور در محوطه دفاعی
plainer
میدان یا محوطه جنگ
ward
حیاط محوطه زندان
site
محل محوطه کار
sited
محل محوطه کار
wards
حیاط محوطه زندان
sites
محل محوطه کار
quarterdeck
محوطه تشریفات ناو
plain
میدان یا محوطه جنگ
parking
محوطه پارک کردن
quarterdecks
محوطه تشریفات ناو
area of uncertainity
محوطه عدم امنیت
plains
میدان یا محوطه جنگ
plainest
میدان یا محوطه جنگ
backcourt
محوطه پشت یک سوم
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
ping pong court
محوطه بازی پینگ پنگ
gullies
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
net
محوطه تمرین محصوربا تور
gully
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
nets
محوطه تمرین محصوربا تور
gulleys
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
tree farm
محوطه درخت کاری جنگل
pickup field
محوطه سوار شدن درهواپیما
loculus
محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
outland
زمینهای خارج از محوطه ملک
outer fix
محوطه توقف خارجی هواپیما
back room
محوطه بین خط پایانی ودیوار
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
nett
محوطه تمرین محصوربا تور
batter's box
محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
border break
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
broken field
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
arresting system runout
محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
arresting sheave span
محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
base hit
ضربه به داخل محوطه باامتیاز
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
departure end
انتهای محوطه دویدن هواپیما
regions
محوطه بسیار وسیع وبی انتها
embarkation area
محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
Green architecture
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
region
محوطه بسیار وسیع وبی انتها
yardmaster
رئیس محوطه بارانداز راه اهن
open ice
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
marshalling yard
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
land scaping
محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
covered position
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
Genius Loci
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
holding station
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
thresholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
threshholds
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
lumberyard
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyards
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
bloop
ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
tolls
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
City Beautiful
[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
short lot
کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
chute
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
chutes
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
desert
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
noncontiguous facility
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
outfield
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
compounds
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
squash tennis
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
bull pen
محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
boat space
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
shed space
فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com