Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
seaworthiness
محکم برای دریا
Other Matches
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
dyke
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dykes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
hydroscope
التی برای دیدن اعماق دریا اب بین
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
jetsam
کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
gimbals
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
staple
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
gimbal ring
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
beach ball
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
peg
میله چوبی با نوک تیز
[برای محکم بستن چیزی به آنها]
sea marker
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
cassettes
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassette
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
cleco fastener
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
braced
بابست محکم کردن محکم بستن
brace
بابست محکم کردن محکم بستن
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
ground
کف دریا
high tides
مد دریا
flood
رو د دریا
holm
دریا
high tide
مد دریا
the wave
دریا
flooded
رو د دریا
high water line
خط مد دریا
floods
رو د دریا
seas
دریا
bree
دریا
ocean foam
کف آب دریا
acajou
دریا
sea foam
کف آب دریا
seabed
کف دریا
beach foam
کف آب دریا
lough
اب دریا
high water
مد دریا
benthos
ته دریا
sea
دریا
waterscape
اب دریا
meerschaum
کف دریا
asea
در دریا
at sea
در دریا
meerscham
کف دریا
asea
به دریا
spume
کف آب دریا
merest
دریا
sea froth
کف دریا
sea foam
کف دریا
cuttlebone
کف دریا
cuttle bone
کف دریا
mere
دریا
sea bed
کف دریا
channel
دریا
the deep
دریا
channeled
دریا
the blue
دریا
channeling
دریا
channelled
دریا
overboard
در دریا
main
دریا
sepiolite
کف دریا
d.j.'s locker
ته دریا
on the sea
دریا
channels
دریا
saltwater
اب دریا
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
tighter
محکم
tightly
محکم
unswerving
<adj.>
محکم
tightly-
محکم
to hold fast
محکم
tight
محکم
tight coupling
محکم
stables
محکم
adamantine
محکم
stable
محکم
kills
محکم
kill
محکم
definite
<adj.>
محکم
buffs
محکم
buff
محکم
chock
محکم
four-square
محکم
pukka
محکم
pucka
محکم
secure
محکم
definite
محکم
solids
محکم
solid
محکم
decisive
محکم
foursquare
محکم
taut
محکم
deep-set
محکم
consolidated
محکم
tightest
محکم
i have a secure grasp of it
محکم
undeviating
<adj.>
محکم
rigid
محکم
tougher
محکم
tenacious
محکم
steadying
محکم
steady
محکم
well set
محکم
secures
محکم
steadiest
محکم
frozen
محکم
toughest
محکم
tough
محکم
sturdier
محکم
sturdiest
محکم
sturdy
محکم
steadied
محکم
steadies
محکم
sea state
وضعیت دریا
sea state
حالت دریا
seastrand
دریا کنار
seaside
دریا کنار
voyages
سفر دریا
bottom bounce
انعکاس از کف دریا
holding ground
گیرایی کف دریا
sailor
دریا نورد
sea water damage
خسارت اب دریا
upcountry
دور از دریا
sailors
دریا نورد
on shore winds
دریا باد
oversea
انطرف دریا
deep-sea
ژرف دریا
sea sickness
دریا گرفتگی
two star
دریا دار
mares
تاریکی دریا
outbound
رهسپار دریا
pelagic
ساکن دریا
sea duty
خدمت دریا
the waves of the sea
خیزابهای دریا
the waves of the sea
امواج دریا
mare
تاریکی دریا
high tide
حداکثر مد دریا
sea girt
دریا بست
high tides
حداکثر مد دریا
seaports
دریا بندر
seaports
بندرساحلی دریا
sea purse
گرداب دریا
seaport
دریا بندر
seaport
بندرساحلی دریا
sea shore
کرانه دریا
sea cock
شیر دریا
seaborne
دریا برد
voyage
سفر دریا
by water
از راه دریا
coast
کنار دریا
shipper
دریا نورد
the lid of a kettle
دریا سر کتلی
seabird
مرغ دریا
seabirds
مرغ دریا
coasts
کنار دریا
seahorse
اسب دریا
seahorses
اسب دریا
foreshore
کنار دریا
chlorinity
غلظت اب دریا
naval aviation
هوا دریا
seaworthy
اماده دریا
strand
کنار دریا
surface-to-air
دریا به هوا
by sea
ازراه دریا
seaway
دریا راه
thalassophobia
دریا هراسی
seacoast
ساحل دریا
seacoast
دریا کنار
seacraft
دریا نوردی
seafolk
دریا نوردان
ocean bound
رهشپار دریا
heave of the sea
زورخیزاب دریا
seagirt
محاط دریا
seagoer
دریا نورد
shipman
دریا نورد
seagoing
دریا پیما
seagoing
دریا نورد
adventure
دل به دریا زدن
the sea was lulled
دریا ساکت شد
risk
دل به دریا زدن
seapuss
گرداب دریا
seaward
بسوی دریا
strands
کنار دریا
sea coast
ساحل دریا
sands
شن کرانه دریا
foreshores
کنار دریا
maldemer
ناخوشی دریا
sea breeze
نسیم دریا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com