Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
stupefactive
مخدر دارویاعامل مخدرگیج سازی
Other Matches
stuperfacient
مخدر دارویاعامل مخدر
narcitic
مخدر
narcotic
مخدر
stupefacient
مخدر
dope
ماده مخدر
drugs
داروی مخدر
dopes
ماده مخدر
narcotic drugs
مواد مخدر
narcotic
ماده مخدر
neurotoxic
مخدر اعصاب
narcitic
داروی مخدر
narcotics
داروهای مخدر
drug
داروی مخدر
drugged
داروی مخدر
drugging
داروی مخدر
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
narcotin
جوهر مخدر افیون
drug addiction
اعتیاد به مواد مخدر
drug trafficking
قاچاق مواد مخدر
drug trafficker
قاچاقچی مواد مخدر
dope
اگاهی داروی مخدر
dopes
اگاهی داروی مخدر
narcotism
اثر داروی مخدر
opiate
مخدر تکسین دهنده
stupefier
مخدر تخدیر کننده
opiates
مخدر تکسین دهنده
nobbled
نزریق مواد مخدر به اسب
nobbles
نزریق مواد مخدر به اسب
nobbling
نزریق مواد مخدر به اسب
to drug somebody
به کسی داروی مخدر دادن
nobble
نزریق مواد مخدر به اسب
drug pushers
توزیع کنندگان مواد مخدر
mainlining
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlines
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
acid house
نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
to frisk
[a person]
دست روی بدن کسی کشیدن
[در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
truncation
بی سر سازی
individualize
تک سازی
individualized
تک سازی
individualizes
تک سازی
idolization
بت سازی
deflexion
خم سازی
individualizing
تک سازی
individualising
تک سازی
individualises
تک سازی
stylization
مد سازی
padding
له سازی
repk lection
پر سازی
pavements
کف سازی
local anasthesia
سر سازی
retortion
خم سازی
retortion
کج سازی
individuation
تک سازی
flooring
کف سازی
flection
خم سازی
individualised
تک سازی
pavement
کف سازی
compaction
تو پر سازی
individualization
تک سازی
bridge building
پل سازی
bridgework
پل سازی
formularization
فرمول سازی
form work
کاذب سازی
neutralization
بی اثر سازی
divestment
بی بهره سازی
wording
عبارت سازی
industrialization
صنعتی سازی
foliation
برگ سازی
neutralization
خنثی سازی
insulate
عایق سازی
foundation materials
مصالح پی سازی
smoothing
صاف سازی
gemination
جفت سازی
gelatination
دلمه سازی
ceiling construction
سقف سازی
domestication
اهلی سازی
gaingiving
مشتبه سازی
duplexing
مضاعف سازی
fumigation
ضد عفونی سازی
dwelling construction
خانه سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
forging signatures
امضا سازی
elution
پاکیزه سازی
insulating
عایق سازی
emulation
نمونه سازی
enrichment
غنی سازی
emulsification
امولسیون سازی
enthralment
بنده سازی
fading
محو سازی
equality gate
برابر سازی
exclusion
محروم سازی
milling
ارد سازی
assimilation
همگون سازی
feminization
مونث سازی
evisceration
تهی سازی
assimilation
درون سازی
divestiture
بی بهره سازی
humanization
مردمی سازی
packing
فشرده سازی
displacement
جانشین سازی
depletion
تهی سازی
nationalization
ملی سازی
insulates
عایق سازی
divestiture
برهنه سازی
rejuvenation
جوان سازی
flatting
تنکه سازی
discolourment
بدرنگ سازی
pacification
ارام سازی
arching
طاق سازی
eversion
واژگون سازی
forgery
صورت سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
infuriation
خشمگین سازی
inspissation
غلیظ سازی
intensification
پر قوت سازی
curtailment
کوتاه سازی
inurement
معتاد سازی
invalidation
باطل سازی
irksomeness
کسل سازی
wearisomeness
کسل سازی
stripping
برهنه سازی
inebriation
مست سازی
solution
چاره سازی
forgery
سند سازی
individualization
فرد سازی
forgeries
صورت سازی
forgeries
سند سازی
individuation
جدا سازی
solutions
چاره سازی
irreticence
فاش سازی
mutilation
معیوب سازی
latticing
شبکه سازی
levigation
نرم سازی
vaporization
بخار سازی
liquefaction
ابگونه سازی
machicolation
مزغل سازی
machine building
ماشین سازی
magnifcation
بزرگ سازی
malting
مالت سازی
manumission
ازاد سازی
lapidification
سنگ سازی
lapidation
سنگسار سازی
landscape painting
منظره سازی
separating
جدا سازی
abbreviations
کوته سازی
abbreviation
کوته سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
extinction
خاموش سازی
lamponery
هجونامه سازی
lancination
مجروح سازی
lancination
پاره سازی
grillwork
شبکه سازی
oscillations
نوسان سازی
simulations
همانند سازی
simulations
فاهر سازی
simulations
شبیه سازی
heterodyne reception
زنه سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
glasswork
شیشه سازی
oscillation
نوسان سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
resolving
برطرف سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
gold beating
زرورق سازی
grillwork
سبد سازی
gunsmithery
تفنگ سازی
haematogenesis
خون سازی
simulation
همانند سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com