English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
Other Matches
equivalent circuit مدار معادل
t equivalent circuit مدار معادل " T "
high frequency equivalent circuit مدار معادل فرکانس بالا
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
switching خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
logic یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
printed circuit board ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
powder train مدار خرج مدار باروت
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
ntamount معادل
tantamount معادل
equipollent معادل
equivalents معادل
equivalent معادل
equalising معادل کردن .
memorials معادل memorandum
equivalent area سطح معادل
equivalence gate دریچه معادل
expilation معادل robbery
equalises معادل کردن .
writing obligatory معادل bond
memorial معادل memorandum
equivalent service rounds گلوله معادل
equivalent weight وزن معادل
grade equivalent معادل کلاسی
reformist معادل reformer
reformists معادل reformer
equalizing معادل کردن .
equalizes معادل کردن .
equalized معادل کردن .
equalize معادل کردن .
equivalence معادل بودن
equalised معادل کردن .
redemption معادل ransom
counterclaim معادل set-off
equalling دقیقاگ معادل
equalled دقیقاگ معادل
equaling دقیقاگ معادل
modifying معادل adapt
assessor معادل assesor
menaces معادل blackmail
menaced معادل blackmail
equaled دقیقاگ معادل
menace معادل blackmail
b معادل با بایتها
egalitaire معادل equalitarianism
kilos معادل هزار
equal دقیقاگ معادل
modifies معادل adapt
order of the day معادل agenda
equals دقیقاگ معادل
reinsurance معادل re-assurance
deceptions معادل cheat
deception معادل cheat
parity معادل بودن
date labourer معادل daysman
kilo معادل هزار
modify معادل adapt
ration in kind معادل جیره
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
equivalently بطور هم ارز یا معادل
faculty of law معادل law schoolof
casus belli معادل War Causeof
bi- پیشوند معادل با bio-
disobedience تقریبا" معادل desertion
mile معادل 53/9061 متر
business cycle معادل cycle trade
final instrument معادل act final
miles معادل 53/9061 متر
ration in kind جیره معادل یاجانشین
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
Kbit معادل هزار بایت
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
onus probandi معادل proof of burden
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
acid equivalent معادل شیمیایی اسید
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
age equivalent scale مقیاس معادل سنی
air mile هوانوردی معادل 3301
half یکی از دو بخش معادل
therms معادل هزارکالری بزرگ
therm معادل هزارکالری بزرگ
contango معادل "continuation " & "carringover "
grain معادل 8460/0گرم
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
quamdiu bene se gesserit معادل autculpam vitam ad
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
NOT function معادل تابع NAND
lebensraum معادل living-space
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
equivalent service rounds گلولههای معادل گلوله جنگی
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
matches تنظیم ثبات معادل با دیگری
match تنظیم ثبات معادل با دیگری
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
b ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
computed price قیمت ساختگی معادل administeredprice
highest معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
highs معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
pints واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
quintal واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
fluid ounce واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
pint واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
bushel مقیاس وزنی است معادل 4پک
barye واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار
constant cost هزینه ثابت معادل cost fixed
fluid ounces واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
horsepower واحد نیرو معادل 647 وات
bushels مقیاس وزنی است معادل 4پک
statute mile میل رسمی معادل 0825 فوت
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
equivalence دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
yard واحد طول معادل 4419/0متر
yards واحد طول معادل 4419/0متر
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
pint پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
hypersonic سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت
mas اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
microbar واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع
zeros 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
canonical time unit زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
zeroes 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
capital bonus سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
zero 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
milliampere اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
cent- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
ma اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
centi- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
krona مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
cents سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
pints پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
slugged واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
slug واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugs واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
knots واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
yards واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com