| Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| sequential |
مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| raced |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| races |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| race |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| logic |
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد |
| gates |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
| gate |
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد |
| gate |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
| gates |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
| garbage |
اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد |
| gigo |
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد |
| JK flip flop |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
| queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| deterministic |
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد |
| adder |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| fullest |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| full |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| three state logic |
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد |
| compound |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| compounds |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| compounded |
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد |
| nonlinear |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
| bed factor |
ضریب بستر که بستگی به وضعیت مواد رسوبی متحرک در کف بستر دارد |
| i/o |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است |
| input/output |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
| quiescent |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
conditional |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
| flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
| device |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
| devices |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
| full |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
| fullest |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
| constant displacement pump |
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد |
| gains |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
| gained |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
gain |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
rug condition |
[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.] |
| coincidence circuit |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
| coincidence element |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
| logic |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
| port |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
| either or operation |
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد |
| input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
| transparently |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
| transparent |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
| gates |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| gate |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
| sampled |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| sample |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
| it depends [on] |
بستگی دارد [به] |
figure on <idiom> |
بستگی دارد به |
| hash |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
| list |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
| equivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
| non equivalence function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
| inequivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
| NEQ |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
| mission critical |
که شرکت شما به آن بستگی دارد |
| It all depends on how things develop. |
بستگی دارد چه پیش بیاید |
| random access |
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد |
| labor theory of value |
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد |
conditional |
فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد |
| It depends on its quality. |
بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد |
| analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
| undo |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
| undoes |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
| delayed offside |
تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد |
| debt of honour |
بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد |
| functions |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
| functioned |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
function |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
| chains |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
chain |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
| analogues |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| analogue |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| latches |
تنظیم وضعیت خروجی |
| latch |
تنظیم وضعیت خروجی |
| one hook |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
| undamped |
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد |
| necessaries |
در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد |
| input mode |
وضعیت ورودی |
| idle circuit condition |
وضعیت مدار بی بار |
| i/o |
ورودی-خروجی |
| input output |
ورودی خروجی |
| word perfect |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
| word-perfect |
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد |
| central |
واحد ورودی و خروجی |
| simultaneous input/output |
ورودی و خروجی همزمان |
| parallel input output |
ورودی و خروجی موازی |
| input output order |
ترتیب ورودی- خروجی |
| input output ports |
مدخلهای ورودی- خروجی |
| microcontroller |
پورت ورودی /خروجی |
| cpu |
باس ورودی / خروجی |
| input output instructions |
دستورات ورودی و خروجی |
| input output system |
سیستم ورودی- خروجی |
| input output procedure |
رویه ورودی- خروجی |
| serial input\output |
ورودی و خروجی سری |
| i/o channel |
کانال ورودی و خروجی |
| input output bus |
گذرگاه ورودی- خروجی |
| input output channel |
کانال ورودی- خروجی |
| i/o bound |
محدود به ورودی خروجی |
| input output control |
کنترل ورودی- خروجی |
| i/o port |
مدخل ورودی و خروجی |
| input output relation |
رابطه ورودی- خروجی |
| input output device |
دستگاه ورودی و خروجی |
| i/o processor |
پردازنده ورودی و خروجی |
| input output interface |
میانگیر ورودی- خروجی |
| input output operation |
عملکرد ورودی- خروجی |
| input output unit |
واحد ورودی- خروجی |
| input output symbol |
علامت ورودی- خروجی |
| scrolls |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
| scroll |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
| karnaugh map |
نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی |
| primary circuit |
مدار ورودی |
| input circuit |
مدار ورودی |
| output circuit |
مدار خروجی لامپ الکترونی |
| input output redirection |
تعیین مسیر ورودی- خروجی |
| iocs |
سیستم کنترل ورودی- خروجی |
| interface |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
| architecture |
حافظه و وسایل ورودی / خروجی |
| input output controller |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
| input output bandwidth |
پهنای باند ورودی- خروجی |
| interfaces |
که شامل : کانال ورودی /خروجی |
| basic input output system |
سیستم ورودی و خروجی پایه |
| input output control system |
سیستم کنترل ورودی-خروجی |
| memory mapped i/o |
ورودی- خروجی نگاشت حافظه |
| differences |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
| difference |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند |
| exjunction |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
| EXOR |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند |
| alternative |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
| alternatives |
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد |
| exclusive |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
| series resistor |
مقاومت ورودی مدار |
| grounded primary |
مدار ورودی زمینی |
| I/O file |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| combo box |
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد |
| microsoft |
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد |
| amplification |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
| bios |
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس |
| remoter |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
| remotest |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
| remote |
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر |
| input output programming system |
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی |
| programmed i/o |
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده |
| input/output file |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| reconstituting |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
| reconstitute |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
| reconstituted |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
| reconstitutes |
برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه |
| toggle |
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد |
| toggles |
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد |
| high input impedance circuit |
مدار با امپدانس ورودی زیاد |
| input circuit |
مدار ورودی لامپ الکترونی |
| input/output module |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| I/O device |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| tidal prism |
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی |
| inhibit |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
| I/O module |
واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| input [output] request |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| parallel |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| inhibits |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
| I/O instruction |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| cascade connection |
خروجی یکی ورودی برای دیگری است |
| paralleled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| parallelled |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| registers |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
operation |
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند |
| input/output |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| register |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| input/output device |
دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| paralleling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| registering |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| input/output instruction |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| input/output statement |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| parallelling |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| I/O statement |
دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| parallels |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |
| I [O] request [IORQ] |
درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
| half |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
| analogues |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| input/output |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
| and |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
| interfaces |
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است |
| gigo |
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود |
| analogue |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| i/o |
انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن |
| interface |
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است |
| analog |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
| symbolic i/o assignment |
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی |
| unit |
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود |