English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
abbazzo مدل ساختمان مدل مجسمه
Other Matches
statuesque شبیه مجسمه سبک مجسمه
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
statues مجسمه
sculptor work مجسمه
statue مجسمه
image مجسمه
images مجسمه
image مجسمه
imagery شکل و مجسمه
sculptures مجسمه سازی
statue of liberty مجسمه ازادی
sculpture مجسمه سازی
mannequin مجسمه چوبی
footpath پایه مجسمه
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
footpaths پایه مجسمه
mannequins مجسمه چوبی
image مجسمه شکل
images مجسمه شکل
sculpturesque شبیه مجسمه
statuette مجسمه کوچک
statuettes مجسمه کوچک
statuary مجسمه سای
antique statue مجسمه عتیقه
sphinx مجسمه ابوالهول
entablement سکوی مجسمه
sphinxes مجسمه ابوالهول
acropodium پایهء مجسمه
banderole [نوار تزئینی مجسمه]
foliate mask صورت مجسمه انسان
figurin مجسمه سفالین رنگی
figurines مجسمه سفالین رنگی
idol خدای دروغی مجسمه
plinth ازاره پایه مجسمه
figurine مجسمه سفالین رنگی
plinths ازاره پایه مجسمه
sculptors مجسمه ساز حجار
sculptor مجسمه ساز حجار
busting مجسمه نیم تنه
banderol [نوار تزئینی مجسمه]
waxwork مجسمه سازی ازموم
waxworks مجسمه سازی ازموم
bust مجسمه نیم تنه
pedestals پایه مجسمه شالوده
taille شکل وساخت مجسمه
pedestal پایه مجسمه شالوده
busts مجسمه نیم تنه
muscling در پیکرنگاری و مجسمه سازی
entablement صفحه زیر مجسمه
plastic پلاستیک مجسمه سازی
insculp مجسمه سازی کردن
busted مجسمه نیم تنه
sculptress مجسمه ساز حجار
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
socle پایه ستون یا مجسمه
pedestals پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
statuary مجسمه ساز هیکل تراشی
telamon ستونی که مجسمه مرد باشد
statuesque خوش هیکل مجسمه وار
busted مجسمه نیم تنه بالاتنه
busting مجسمه نیم تنه بالاتنه
sculpturesque ساخته شده بشکل مجسمه
busts مجسمه نیم تنه بالاتنه
pedestal پایه ستون یا مجسمه یا چراغ
bust مجسمه نیم تنه بالاتنه
paris doll مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
caster for pedestal چرخ پایه [میز یا مجسمه یا چراغ]
Make sure the statuette doesnt topple over . هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
the statue was well niched مجسمه خوب در دیوارجا داده شده بود
cynocephalus [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
acroter انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
corpe [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
acrolith [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolithus [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
corp [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
His sculptures blend into nature as if they belonged there. مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
criosphinx ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
substructures پی ساختمان
carbody ساختمان
type ساختمان
stance ساختمان
stances ساختمان
frame ساختمان
making ساختمان
substructure پی ساختمان
structure of an animal ساختمان
building line بر ساختمان
homoplastic هم ساختمان
structureless بی ساختمان
types ساختمان
typed ساختمان
structures ساختمان
mechanism ساختمان
mechanisms ساختمان
structure ساختمان
structuring ساختمان
building ساختمان
construction ساختمان
constructions ساختمان
built up پر از ساختمان
erections ساختمان
erection ساختمان
built-up پر از ساختمان
foundation پی ساختمان
on the stocks در دست ساختمان
office building ساختمان اداری
primary structure ساختمان اصلی
industrial building ساختمان صنعتی
main building ساختمان اصلی
low loss construction ساختمان کم تلفات
cost of construction بهای ساختمان
situation of a building موقعیت ساختمان
overall width عرض ساختمان
propylaeum در بزرگ ساختمان
primary structure ساختمان اولیه
plant construction ساختمان کارخانه
contractors pump پمپ ساختمان
pygidium ساختمان دم و کفل
contracting industry صنعت ساختمان
constructiveness قوه ساختمان
local building inspector پلیس ساختمان
cost of construction هزینه ساختمان
home building ساختمان مسکونی
high rise block ساختمان بلند
height overall ارتفاع ساختمان
height of building بلندی ساختمان
gross area پهنه ساختمان
data structure ساختمان داده ها
entrance در جلویی [ساختمان]
foundation soil پی ریزی ساختمان
dentition ساختمان دندانها
exhibition building ساختمان نمایشگاه
front door [of house] در جلویی [ساختمان]
entry door در جلویی [ساختمان]
house building ساختمان مسکونی
hydraulic construction ساختمان ابی
length overall طول ساختمان
laminated structure ساختمان متورق
crane construction ساختمان جرثقیل
laminated structure ساختمان لایهای
laminated construction ساختمان ورقهای
intermediate structure ساختمان داخلی
integral construction ساختمان یکپارچه
inhouse work توکار ساختمان
imperfect structural ساختمان ناتمام
entrance door در جلویی [ساختمان]
physiques ساختمان بدن
fleuron [آراستن ساختمان با گل]
apartment house ساختمان آپارتمانی
high-rise ساختمان بلند
front نمای ساختمان
cone ساختمان مخروطی
chapter-house ساختمان جلسات
building line خط کناری ساختمان
annexe ساختمان فرعی
fabric ساختار ساختمان
City Hall ساختمان شهرداری
zonation ساختمان غشایی
under construction دردست ساختمان
tectonics ساختمان شناسی
system's design ساختمان سیستم
structuralize ساختمان کردن
structuralization ایجاد ساختمان
steel framed structured ساختمان فولادی
steel construction ساختمان فولادی
soil structure ساختمان خاک
site engineering مدیر ساختمان
tower building ساختمان برجی
turn out ساختمان اب پخش
trisyly ساختمان سه ستونی
sandwitch construction ساختمان لایهای
constructional feature طرح ساختمان
banded structure ساختمان نواری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com