English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
high-rise ساختمان چندین اشکوبه
high-rise ساختمان بلند
high-rise وابسته به ساختمان چند اشکوبه
high-rise آسمان خراش
Other Matches
high rise block ساختمان بلند
high-rise block بلوکهواقعدربلندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
rise سربالایی
rise پیشرفت ترقی
rise خیز
rise ترقی کردن
rise ترقی خیز
rise افزایش
rise ترقی
rise برخاستن
rise بلندشدن
rise بالاامدن
rise طلوع کردن
rise سربالا رفتن
rise صعودکردن
rise ناشی شدن از
rise سرزدن
rise برخاست
rise صعود طلوع
rise از خواب برخاستن طغیان کردن
rise طالع شدن
get a rise out of someone <idiom> سخنان نیش دارزدن
rise ارتفاع پله
to rise up against someone [something] به کسی [چیزی] یاغی شدن
to rise up against someone [something] شورش کردن بر خلاف
rise شیب سرچشمه
rise بلند شدن
rise بالارفتن
rise خاتمه یافتن
rise نمودارشدن
rise ترقی کردن سرچشمه گرفتن
rise ناشی شدن
rise قیام
rise خیز صعود
rise بلندی
rise and shine! <idiom> بلند شو از تخت خواب !
give rise to <idiom> باعث کاری شدن
to rise in somebody's esteem افزایش اعتبار در برابر کسی
lamasery-rise [خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
rise of a bridge خیز طاق پل
rise time زمان خیز
dead rise فاصله بین کیل تاانحنای خن ناو
early rise زودخیز
dead rise فاصله مرده
early rise سخرخیز
to give rise to باعث شدن
give rise to باعث شدن
give rise to موجب شدن
to give rise to بوجوداوردن
height of rise ارتفاع ابگیر
height of rise ارتفاع برجستگی
to rise with the lark زودبرخاستن
to rise with the sun زود خیز بودن
to rise with the sun سحر خیزی کردن
voltage rise افزایش ولتاژ
temperature rise افزایش دما
rise in temperature افزایش دما
to rise with the lark سحر خیزی کردن
low-rise کم اشکوب
low-rise کم ارتفاع
continental rise صعوداقلیمی
low-rise کم بلندی
low-rise نه بسیار بلند
prices are on the rise قیمتهارو بافزایش
prices are on the rise است
rise and shine فرمان برپا
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
rise and shine شروع بیداری
internal temperature rise افزایش درجه حرارت داخلی
it will give rise to a quarrel مایه ستیزه خواهد شد
it will give rise to a quarrel نزاعی تولید خواهد کرد
it will give rise to a quarrel باعث دعواخواهد شد
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb> آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
rate of rise of water level روند بالاامدن اب
rate of rise of water level تندی بالا امدن اب
Better to go to bed supperless than to rise in debt. <proverb> گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
maximum permissible temperature rise حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
early to bed early to rise makes a man healthy wealthy and wise <proverb> سحرخیز باش تا کامروا باشی
To play safe . Not to swallow the bait. Not to commit oneself . Not to rise to the bait. دم به تله ندادن
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb> از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
Early to bed and early to rise . <proverb> زود بخواب و زود بر خیز .
high بالا
high برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high ت
high روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high باصدای بلند
high (1 9 to 36) بلند
high رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high اندکی فاسد
high متعال رشید
high بوگرفته
high عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high بزرگ
high سخت گران
high ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high عظیم
high واچرخه
on high به اسمان
on high در بالا
on high در اسمان
about as high تقریبا` همان اندازه بلند
high وسیله گران یا با کارایی بالا
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high value قیمتی
high بلند پایه
high عالی
high مرتفع
high بلند
high دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high فراز
very high ارتفاع خیلی بالا
high جای مرتفع
you were then that high ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
high value گران قیمت
high زیاد
high وافر گران گزاف
high خیلی بزرگ
high تند زیاد باصدای زیر
high-up فردیباقدرتونفوذفراوان
high زبان سطح بالا
high متکبرانه
high وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high خشن متکبر
high خشمگینانه
high اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high test امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
high seas دریاهای ازاد
high seas ابهای بین المللی
high seas دریای ازاد
high seas دریاهای باز
high speed سریع السیر
high spirited جسور
high tender مزایده
high spirited متکبر
high spirited دارای روح خودسری وجسارت
high status بلندپایه
high stick بالا بردن غیرمجاز چوب
high sticking بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high storage انباره بالا
high strung بسیار حساس
high strung عصبانی
high strung کوک
high tender به مزایده گذاشتن
high spin پر اسپین
high tension فشار قوی
high seasoned پرادویه
high seasoned خوش طعم پرچاشنی
high sticking خطا با ضربه چوب لاکراس
high tension فشارقوی
high souled با جرات
high souled با همت
high speed با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed دنده سریع
high spin پرچرخش
high spin چرخش زیاد
high temperature دمای بالا
high horse مغرور
high mind با مناعت دارای احساسات بلند
high minded بامناعت
high minded بزرگ منش
high minded مغرور
high money پول گران
high moral روحیه عالی
high moral روحیه قوی
high oblique عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
high octane دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
high order رتبه بالا
hole high توقف گوی در کنار سوراخ
high pass پاس بلند
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
high line پل طنابی نقل مکان بین ناوها
high line پل رابط اصلی
high limit حد نهایی
high horse پر افاده
high hurdles مسابقه کوتاه دو بامانع
high hurle مانع بلند
high impedance امپدانس بالا
high interest بهره گران
high interest بهره سنگین
high jack دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high jumper پرنده پرش ارتفاع
high land زمین کوهستانی
high light نکات برجسته یا جالب
high light تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
high lights نکات مهم
high lights موضوعات مهم مطالب مهم
high polymer بسپار سنگین
high polymer بسپار بزرگ
high proof برنده
high ranking عالی رتبه
high relief نقوش برجسته
high relief نقش تمام برجسته
high resistance پر مقاومت
high resistance پرمقاومت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com