English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
gubernatorial مربوط به حکمران وابسته به فرماندار
Other Matches
gubernatorial مربوط به فرماندار یافرمانداری حکومتی
proconsul فرماندار فرماندار مستملکات
phlogistic وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
bathymetric مربوط باندازه گیری عمق وابسته به ژرفاسنجی
anthropological وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
ethnological وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
elocutionary وابسته بشیوه سخنوری مربوط بحسن تقریر
peroneal وابسته به نازک نی مربوط بقسمت خارجی ساق پا
hygeian وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
genetic وابسته به پیدایش یا اصل هر چیز مربوط به تولید و وراثت
macrurous مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
occasional وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
rulers حکمران
governors حکمران
ruler حکمران
governor حکمران
governors حکمران فرمانده
governor حکمران فرمانده
governors والی حکمران استاندار
governor والی حکمران استاندار
legate فرماندار
governor فرماندار
nomarch فرماندار
kami فرماندار
eparch فرماندار
governors فرماندار
legates فرماندار
pugilistic وابسته به مشت بازی مربوط به مشت زنی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
Governors General فرماندار کل فرمانفرما
First Lady زن فرماندار ایالت
Governor General فرماندار کل فرمانفرما
the late governor فرماندار اخیر
lieutenant governor معاون فرماندار
Governor Generals فرماندار کل فرمانفرما
First Ladies زن فرماندار ایالت
government house اقامتگاه رسمی فرماندار
convening authority فرماندار موقت نظامی
marshall جمع شدن فرماندار قلعه بیگی
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
associating وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
proper مربوط
hydraulic مربوط به اب
pertinenet مربوط
condequent مربوط
related مربوط
correspondents مربوط به
correspondent مربوط به
pertinent مربوط به
pertinent مربوط
cretaceous مربوط به گچ
lineal مربوط به خط
coherent مربوط
germane مربوط
eight bit system مربوط به یک
apposite مربوط
relevant مربوط
irrelevant نا مربوط
affined مربوط
coordinate مربوط
vespertinal مربوط به شب
caprine مربوط به بز
curatorial مربوط به
for مربوط به
as for مربوط به
pertaining مربوط به
photo- مربوط به نور
amebic مربوط به امیب
ameban مربوط به امیب
ameba مربوط به امیب
aguish مربوط به تب و لرز
treated مربوط بودن به
aluminous مربوط به الومینیوم
thermal مربوط به گرما
narcotic مربوط به موادمخدره
domiciliary مربوط به خانه
agrologic مربوط بخاکشناسی
treats مربوط بودن به
dictatorial مربوط به دیکتاتور
amazonian مربوط به امازونها
ameboid مربوط به امیب
ammino مربوط به امونیاک
personal مربوط به کسی
ecumenical مربوط به سرتاسرجهان
arteriovenous مربوط به رگها
verbs مربوط به صدا
textuary مربوط به متن
numeric 1-مربوط به اعداد. 2-
verb مربوط به صدا
avuncular مربوط بدایی
testamentary مربوط به وصیتنامه
arithmeticlal مربوط به حساب
occupational مربوط به شغل
coherently بطور مربوط
norse مربوط به اسکاندیناوی
archival مربوط به بایگانی
nutritional مربوط بهتغذیه
arbitrative مربوط بحکمیت
vermian مربوط به کرم
contiguous مربوط بهم
polar مربوط به قط بها
polar مربوط به قطب
Hellenic مربوط به یونان
womanish مربوط به زن یا زنان
pyric مربوط به سوختن
anent در مشارکت با مربوط به
divisional مربوط به تقسیم
quadrantal مربوط به تراز
mammary مربوط به پستان
mammary مربوط به پستانداران
analitical مربوط به تجزیه
atomistic مربوط به اتم
versicular مربوط به ایات
thallous مربوط به تالیوم
anglian مربوط به نژاد
astro مربوط به نجوم
as to عطف به مربوط به
arbitral مربوط به حکمیت
metabolical مربوط به متابولیزم
synergistic مربوط به همکاری
hypophyseal مربوط به هیپوفیز
American مربوط بامریکا
military مربوط به نظام
meteorological مربوط به هواسنجی
astrological مربوط به نجوم
hydrostatic مربوط به فشار اب
hydropic مربوط به استسقاء
textual مربوط به متن یا نص
gallinaceous مربوط بماکیان
garlicky مربوط به سیر
commercial مربوط به تجارت
Americans مربوط بامریکا
sartorial مربوط به خیاطی
nautical مربوط به کشتیرانی
feminine مربوط به جنس زن
ovarian مربوط به تخمدان
my مربوط بمن
nuclear مربوط به اتمی
thematic مربوط بموضوع
baronial مربوط به بارون
immunologic مربوط به مصونیت
circumstantial مربوط به موقعیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com