English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
collegial مربوط به دانشکده
Other Matches
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
schools دانشکده
school دانشکده
polytechnics دانشکده صنعتی
school of law دانشکده حقوق
collegian عضو دانشکده
polytechnical دانشکده صنعتی
faculty of law دانشکده حقوق
medical college دانشکده پزشکی
medical college دانشکده طبی
lawfaculty دانشکده حقوق
law faculty دانشکده حقوق
intercollegiate بین دانشکده ها
polytechnic دانشکده صنعتی
state college دانشکده دولتی
provost نافم دانشکده
bursars گنجور دانشکده
bursar گنجور دانشکده
provosts نافم دانشکده
military college دانشکده افسری
technical college دانشکده فنی
technical colleges دانشکده فنی
gaudyday روزمهمانی دانشکده روزشادی
faculty اولیای مدرسه دانشکده
medical دانشکده پزشکی سرپزشک
faculties اولیای مدرسه دانشکده
faculties نیروی ذهنی دانشکده
student of law شاگرد دانشکده حقوق
principals رئیس دانشکده یا دبیرستان
faculty نیروی ذهنی دانشکده
cadets دانشجوی دانشکده افسری
cadet دانشجوی دانشکده افسری
professors معلم دبیرستان یا دانشکده
professor معلم دبیرستان یا دانشکده
academian عضو دانشکده یادانشگاه
principal رئیس دانشکده یا دبیرستان
mattriculation دخول در دانشکده یادانشگاه
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
faculty استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
junior college دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
faculties استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
mortar board کلاه چتر گوش دانشکده
deanship مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
trencher cap کلاه چهار گوش دانشکده
freshmen دانشجوی سال اول دانشکده
freshman دانشجوی سال اول دانشکده
presentation day روز دادن درجات در دانشکده
matriculating در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
rectorate مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه
matriculates در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculating در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculate در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculated در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculate در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
eton دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
donning رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
dons رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donned رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
campuses زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
gymnasiast دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
campus زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
prom مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
proms مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
juniors دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
junior دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
varsity تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
general staff college دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
non collegiate در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
major seminary دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
don رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
intrant کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
caddies دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
matriculate در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
colleger دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
caddying دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
matriculating در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
fresher نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
dramatics کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
rah rah دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
apposite مربوط
condequent مربوط
pertinent مربوط
germane مربوط
affined مربوط
caprine مربوط به بز
pertinent مربوط به
related مربوط
as for مربوط به
irrelevant نا مربوط
coherent مربوط
for مربوط به
vespertinal مربوط به شب
coordinate مربوط
cretaceous مربوط به گچ
hydraulic مربوط به اب
pertinenet مربوط
proper مربوط
pertaining مربوط به
relevant مربوط
eight bit system مربوط به یک
correspondent مربوط به
lineal مربوط به خط
correspondents مربوط به
curatorial مربوط به
fractional مربوط به بخشهایی
concern مربوط بودن به
concerns مربوط بودن به
dependent مربوط محتاج
outbound مربوط به خارج
affiliate مربوط ساختن
fractional مربوط به بخشها
my مربوط بمن
nuclear مربوط به اتمی
affiliates مربوط ساختن
affiliated مربوط ساختن
thematic مربوط بموضوع
congressional مربوط به کنگره
technological مربوط به فناوری
anal مربوط به مقعد
fossil مربوط بادوارگذشته
racing مربوط بمسابقه
communist مربوط به کمونیسم
technologically مربوط به فناوری
speculative مربوط به اندیشه
geriatric مربوط به پیری
centenarian مربوط به قرن
aeronautical مربوط به فضانوردی
centenarians مربوط به قرن
communists مربوط به کمونیسم
parental مربوط به والدین
prospective مربوط به اینده
feminine مربوط به جنس زن
acrobatic مربوط به بندبازی
nasal مربوط به بینی
textual مربوط به متن یا نص
commercial مربوط به تجارت
surgical مربوط به جراحی
psychiatric مربوط به روانپزشکی
affiliating مربوط ساختن
electrically مربوط به الکتریسیته
military مربوط به نظام
valedictory مربوط به خداحافظی
retired مربوط به بازنشستگی
municipal مربوط به شهرداری
atomistic مربوط به اتم
familial مربوط به خانواده
aesthetic مربوط به علم
budgetary مربوط به بودجه
marital مربوط به زناشویی
sartorial مربوط به خیاطی
nautical مربوط به کشتیرانی
ovarian مربوط به تخمدان
baronial مربوط به بارون
circumstantial مربوط به موقعیت
meteorological مربوط به هواسنجی
astrological مربوط به نجوم
existential مربوط به هستی
Americans مربوط بامریکا
American مربوط بامریکا
aesthetically مربوط به علم
ceremonial مربوط به جشن
ceremonials مربوط به جشن
matrimonial مربوط به ازدواج
attached مربوط متعلق
fossils مربوط بادوارگذشته
horsy مربوط به اسب
osteal مربوط باستخوان
ovarial مربوط به تخمدان
paratroop مربوط به چتربازی
pertain to مربوط بودن به
pertian مربوط بودن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com