English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 223 (15 milliseconds)
English Persian
serologic مربوط به سرم شناسی
Search result with all words
biotechnology ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
technological فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
technologically فنونی مربوط به فن شناسی تکنولوژیکی
oceanographic مربوط به اقیانوس شناسی
anthropological وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
areodetic مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
botanic مربوط به علم گیاه شناسی
climatological مربوط به اب وهوا شناسی
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
entomological مربوط به حشره شناسی
gemmological مربوط به علم گوهر شناسی
geogonostic مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostical مربوط بعلم زمین شناسی
geoscience علوم مربوط به زمین شناسی
microbiological مربوط به میکروب شناسی
mineralogical مربوط به معدن شناسی
philatelic مربوط به تمبر شناسی
physiognomical مربوط به قیافه شناسی تشخیص دهنده
radiobiology مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
Other Matches
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology گونه شناسی نوع شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology می شناسی شراب شناسی
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet مربوط
correspondents مربوط به
proper مربوط
affined مربوط
for مربوط به
hydraulic مربوط به اب
germane مربوط
pertaining مربوط به
relevant مربوط
correspondent مربوط به
as for مربوط به
curatorial مربوط به
caprine مربوط به بز
pertinent مربوط
cretaceous مربوط به گچ
apposite مربوط
pertinent مربوط به
irrelevant نا مربوط
related مربوط
vespertinal مربوط به شب
coordinate مربوط
coherent مربوط
condequent مربوط
eight bit system مربوط به یک
lineal مربوط به خط
futuristic مربوط به اینده
testamentary مربوط به وصیتنامه
numeric 1-مربوط به اعداد. 2-
textuary مربوط به متن
inspectional مربوط به بازرسی
insurrectional مربوط به شورش
astrological مربوط به نجوم
polar مربوط به قط بها
polar مربوط به قطب
janitorial مربوط به فراشی
irrelative نا مربوط مطلق
thallous مربوط به تالیوم
aesthetically مربوط به علم
matrimonial مربوط به ازدواج
superciliary مربوط به ابرو
ecumenical مربوط به سرتاسرجهان
personal مربوط به کسی
ceremonials مربوط به جشن
contiguous مربوط بهم
ceremonial مربوط به جشن
technological مربوط به فناوری
mammary مربوط به پستانداران
mammary مربوط به پستان
aesthetic مربوط به علم
womanish مربوط به زن یا زنان
immunologic مربوط به مصونیت
Hellenic مربوط به یونان
vehicular مربوط به خودرو
congressional مربوط به کنگره
thematic مربوط بموضوع
affiliated مربوط ساختن
nuclear مربوط به اتمی
affiliates مربوط ساختن
my مربوط بمن
feminine مربوط به جنس زن
centenarians مربوط به قرن
centenarian مربوط به قرن
electrically مربوط به الکتریسیته
geriatric مربوط به پیری
budgetary مربوط به بودجه
technologically مربوط به فناوری
aeronautical مربوط به فضانوردی
anal مربوط به مقعد
acrobatic مربوط به بندبازی
existential مربوط به هستی
sartorial مربوط به خیاطی
What do I care? به من چه مربوط است؟
affiliating مربوط ساختن
climatic مربوط به اب وهوا
larcenous مربوط به دزدی
operatic مربوط به اپرا
communist مربوط به کمونیسم
communists مربوط به کمونیسم
norse مربوط به اسکاندیناوی
parental مربوط به والدین
synergistic مربوط به همکاری
prospective مربوط به اینده
metabolical مربوط به متابولیزم
meteorological مربوط به هواسنجی
substantival مربوط به اسم
speculative مربوط به اندیشه
to have connexion with مربوط بودن با
basal مربوط به ته یابنیان
bear on مربوط بودن
typographic مربوط به چاپ
glossal مربوط به زبان
britannic مربوط به بریتانیا
brumal مربوط به زمستان
c مربوط به کامپیوتر
vermian مربوط به کرم
versicular مربوط به ایات
calligraphic مربوط به خطاطی
caloric مربوط به کالری
bardic مربوط به رامشگری
glyptic مربوط به حکاکی
to the point مربوط بموضوع
arbitral مربوط به حکمیت
arbitrative مربوط بحکمیت
arithmeticlal مربوط به حساب
arteriovenous مربوط به رگها
as to عطف به مربوط به
astro مربوط به نجوم
hawaiian مربوط به هاوایی
atomistic مربوط به اتم
haemic مربوط بخون
goidelic مربوط بسلت
capitular مربوط بفصل
vespertine مربوط به شب شبانه
cerebellar مربوط به مخچه
corresponsive مربوط بیکدیگر
filiate مربوط ساختن
faunae مربوط به جانوران
expiratory مربوط به زفیر
nutritional مربوط بهتغذیه
dictoral مربوط به دکتری
zibelline مربوط به سمور
divisional مربوط به تقسیم
domiciliary مربوط به خانه
yester مربوط به دیروز
woodsy مربوط به جنگل
fistulous مربوط به ناسور
computational مربوط به یک محاسبه
genethliac مربوط به طالع
chromatic مربوط به رنگها
garlicky مربوط به سیر
gallinaceous مربوط بماکیان
chromic مربوط به کرومیوم
churchly مربوط به کلیسا
four dimensional مربوط به بعدچهارم
villatic مربوط به دهکده
collegial مربوط به دانشکده
commisural مربوط به درزوپیوندگاه
vindicative مربوط به توجیه
weaponary مربوط به اسلحه
hominoid مربوط به بشر
marital مربوط به زناشویی
circumstantial مربوط به موقعیت
baronial مربوط به بارون
retired مربوط به بازنشستگی
ovarian مربوط به تخمدان
nautical مربوط به کشتیرانی
nasal مربوط به بینی
fractional مربوط به بخشها
fractional مربوط به بخشهایی
hydrostatic مربوط به فشار اب
hydropic مربوط به استسقاء
What's it to you? <idiom> به تو چه؟ [به تو چه مربوط است؟]
hypophyseal مربوط به هیپوفیز
Americans مربوط بامریکا
surgical مربوط به جراحی
psychiatric مربوط به روانپزشکی
familial مربوط به خانواده
municipal مربوط به شهرداری
attached مربوط متعلق
valedictory مربوط به خداحافظی
military مربوط به نظام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com