Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
monarchic
مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
Other Matches
monarchism
اصول سلطنت مستقل
viceroyal
مربوط به نیابت سلطنت
viceregal
مربوط به نیابت سلطنت
Victorian
مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
Jacobean
مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
autocrat
سلطان مستبد سلطان مطلق
autocrats
سلطان مستبد سلطان مطلق
subkingdom
سلطنت تابع سلطنت دیگری
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
multi window editor
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
viceroyalty
نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship
نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
sultan
سلطان
authority
سلطان
ruling power
سلطان
monarchs
سلطان
sultans
سلطان
king
سلطان
kings
سلطان
potentates
سلطان
potentate
سلطان
soldan
سلطان
monarch
سلطان
realms
قلمرو سلطان
realm
قلمرو سلطان
prince of historians
سلطان مورخین
prince of historians
سلطان المورخین
sultanates
قلمرو سلطان
sultanate
قلمرو سلطان
kingmaker
سلطان ساز
autocrats
سلطان مستبد
autocrats
سلطان مطلق
autocrat
سلطان مطلق
autocrat
سلطان مستبد
despots
سلطان مستبد ستمگر
irade
فرمان سلطان عثمانی
despot
سلطان مستبد ستمگر
odalisque
در حرم سلطان عثمانی
tyrant
حاکم و سلطان مستبد یاستمگر
regulus
شاه یا سلطان دست نشانده
tyrants
حاکم و سلطان مستبد یاستمگر
tyrants
حاکم ستمگر یا مستبد سلطان فالم
tyrant
حاکم ستمگر یا مستبد سلطان فالم
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
realm
سلطنت
kingdom
سلطنت
sultanates
سلطنت
sultanate
سلطنت
antimonaechical
ضد سلطنت
Majesties
سلطنت
Majesty
سلطنت
dominion
سلطنت
raj
سلطنت
queenhood
سلطنت
realms
سلطنت
reigin
سلطنت
reigns
سلطنت
kinghood
سلطنت
king ship
سلطنت
reigned
سلطنت
king dom
سلطنت
the u kingdom
سلطنت
reign
سلطنت
the u states
سلطنت
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
reigned
سلطنت کردن
regality
سلطنت قلمرو
reigns
سلطنت کردن
reign
سلطنت کردن
regencies
نیابت سلطنت
rights of throne
حقوق سلطنت
regnant
سلطنت کننده
regency
نیابت سلطنت
royalism
سلطنت طلبی
monarchical
سلطنت طلبی
antimonaechical
مخالف سلطنت
absolute monarchy
سلطنت مطلقه
monarchist
سلطنت طلب
decrown
خلع از سلطنت
royalists
سلطنت طلب
royalists
طرفدار سلطنت
royalist
سلطنت طلب
royalist
طرفدار سلطنت
monarchists
سلطنت طلب
monarchize
سلطنت کردن
constitutional monarchy
سلطنت مشروطه
constitutional monarchies
سلطنت مشروطه
kingship
مقام سلطنت
monarchize
تبدیل به سلطنت
monarchic
سلطنت خواه
the united kingdom
سلطنت متحده
Achaemenid
دوره سلطنت هخامنشیان
vice regent
وابسته به نیابت سلطنت
absolutism
سیستم سلطنت استبدادی
reigns
سلطنت یاحکمرانی کردن
reign
سلطنت یاحکمرانی کردن
dethroned
از سلطنت خلع کردن
dethrone
از سلطنت خلع کردن
reigin
جکومت سلطنت کردن
reigned
سلطنت یاحکمرانی کردن
regina
ملکه سلطنت کننده
dethrones
از سلطنت خلع کردن
dethroning
از سلطنت خلع کردن
enthroning
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
monarchies
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
enthrone
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroned
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
legitimism
هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
enthrones
برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
legitimist
هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
sovereignty
پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
princess regent
شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
lese majeste
خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majesty
خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
monarchs
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarch
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
solo
مستقل
separates
مستقل
freed
مستقل
sovereigns
مستقل
sovereign
مستقل
autocratic
مستقل
independent
مستقل
separate
مستقل
exogenous
مستقل
solos
مستقل
separated
مستقل
maverick
مستقل
absolutes
مستقل
realty
مستقل
absolute
مستقل
freelance
مستقل
freeing
مستقل
frees
مستقل
free-standing
مستقل
free
مستقل
autonomic
مستقل
landed a
مستقل
mavericks
مستقل
stand alone
مستقل
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
device independence
مستقل از دستگاه
argument
متغیر مستقل
autocracy
حکومت مستقل
individual units
یکانهای مستقل
independent consultant
مشاور مستقل
independent equations
معادلات مستقل
independent variable
متغیر مستقل
machine independent
مستقل از ماشین
independency
کشور مستقل
single unit
یکان مستقل
separate company
گروهان مستقل
separate brigade
تیپ مستقل
separate
یکان مستقل
separate battery
اتشبار مستقل
stand alone computer
کامپیوتر مستقل
separated
یکان مستقل
absolutes
مستقل استبدادی
separates
یکان مستقل
self goverment
حکومت مستقل
garrison house
ساخلو مستقل
arguments
متغیر مستقل
semi independent
نیمه مستقل
independent state
دولت مستقل
explanatory variable
متغیر مستقل
stand on one's own two feet
<idiom>
مستقل بودن
separate battalion
گردان مستقل
detached
ستون مستقل
autonomous operation
عملیات مستقل
a stand-alone computer
یک رایانه مستقل
to stand by oneself
مستقل بودن
context free
مستقل از متن
a stand-alone company
یک شرکت مستقل
autonomous consumption
مصرف مستقل
entities
موجودیت مستقل
autonomous variable
متغیر مستقل
entities
موسسه مستقل
entity
موجودیت مستقل
entity
موسسه مستقل
autonomous investment
سرمایه گذاری مستقل
separations
مستقل شدن یکانها
computer independent language
زبان مستقل کامپیوتری
monocracy
حکومت مستقل یا انفرادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com