English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (2 milliseconds)
English Persian
semi-final مسابقات نیم پایانی
Other Matches
double elimination tournament مسابقات دو حذفی
referee داور مسابقات
refereeing داور مسابقات
referees داور مسابقات
commissioner مدیر مسابقات
refereed داور مسابقات
tournaments تشکیل مسابقات
arena میدان مسابقات
arenas میدان مسابقات
Track and field events . مسابقات دو میدانی
tournament مسابقات قهرمانی
commissioners مدیر مسابقات
tournament تشکیل مسابقات
tournaments مسابقات قهرمانی
oarsmen پارو زن مسابقات قایقرانی
refereed داور مسابقات شدن
umpiring سرداور داور مسابقات
refereeing داور مسابقات شدن
referees داور مسابقات شدن
Olympic مربوط به مسابقات المپیک
stand سکوب تماشاچیان مسابقات
oarsman پارو زن مسابقات قایقرانی
referee داور مسابقات شدن
cups گلدان جایزه مسابقات
World Series مسابقات نهایی بیسبال
cupped گلدان جایزه مسابقات
umpire سرداور داور مسابقات
umpired سرداور داور مسابقات
umpires سرداور داور مسابقات
cup گلدان جایزه مسابقات
illimitability بی پایانی
illimitableness بی پایانی
termial پایانی
final پایانی
finals پایانی
consummatory پایانی
immeasurability بی پایانی
immeusurableness بی پایانی
termination پایانی
immeasurableness بی پایانی
terminal پایانی
terminals پایانی
To win on points. با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
track and field وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
nordic combined مجموع مسابقات اسکی نوردیک
agonistic وابسته به مسابقات باستانی یونان
end point نقطه پایانی
terminal error خطای پایانی
end pleasure لذت پایانی
termial depression افسردگی پایانی
final cinditions شرایط پایانی
final state حالت پایانی
nonterminal غیر پایانی
game point امتیاز پایانی
semifinal نیم پایانی
reliability index نمایه پایانی
end link حلقه پایانی
end action عمل پایانی
terminal insomnia بیخوابی پایانی
terminal پایانه پایانی
afterword سخن پایانی
a never-ending job کار بی پایانی
terminal organ اندام پایانی
termination stage مرحله پایانی
termination phase مرحله پایانی
terminal unit واحد پایانی
terminal symbol علامت پایانی
terminal symbol نماد پایانی
end spurt جهش پایانی
semi-final نیم پایانی
terminal threshold استانه پایانی
terminal reinforcement تقویت پایانی
consummatory response پاسخ پایانی
consummatory stimulus محرک پایانی
terminal stimulus محرک پایانی
terminals پایانه پایانی
officiated بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiates بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiating بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiate بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
field events ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
field event ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
krause's end bulbs پیازهای پایانی کراوس
final boiling point نقطه جوش پایانی
twentyfive yard line خط 52 یاردی موازی خط پایانی
home stretch گام های پایانی
nonterminal symbol نماد غیر پایانی
hunt meeting برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
swiss system نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
egg position حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
semifinalist کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
back room محوطه بین خط پایانی ودیوار
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
terminal and stay resident program برنامه مقیم پایانی ایستا
tsr برنامه مقیم پایانی ایستا
To bet on something . روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
roadwork تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
playoffs مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoff مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
floated ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
go baseline حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
play off درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
bleacher کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
melodramas نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com