Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
detonating slab
مسیر انفجار
Search result with all words
burning train
مسیر انفجار سیکل انفجار
explosive train
مدار انفجار مسیر انفجار
Other Matches
contact burst preclusion
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
blast line
مسیرموج انفجار خط موج انفجار
chemical horn
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
early time
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
crater analysis
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
explosions
انفجار
blow out
انفجار
explosion
انفجار
pop
انفجار
blow-up
انفجار
blow-ups
انفجار
displosion
انفجار
eruption
انفجار
plosion
انفجار
pops
انفجار
popped
انفجار
blow up
انفجار
brisance
انفجار
bursts
انفجار
burst
انفجار
blasts
انفجار
blasting
انفجار
detonation
انفجار
detonations
انفجار
blast
انفجار
blastment
انفجار
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
blast
صدای انفجار
information explosion
انفجار اطلاعات
detonable
قابل انفجار
destruct system
سیستم انفجار
time of disintegration
زمان انفجار
implosion
انفجار از داخل
inexplosive
غیرقابل انفجار
detonative
اماده انفجار
blasts
ضربه انفجار
blasts
صدای انفجار
high order detonation
انفجار شدید
gust
انفجار فوت
detonatable
قابل انفجار
gusts
انفجار فوت
busts
انفجار ترکیدگی
detonation charge
خرج انفجار
yield
بازده انفجار
yields
بازده انفجار
detonation cord
سیم انفجار
blast
ضربه انفجار
yielded
بازده انفجار
ignitor
وسیله انفجار
crackles
صدای انفجار پی در پی
sympathetic detonation
انفجار القایی
impact action
اثر انفجار
lead in
مداررابط انفجار
craters
قیف انفجار
crater
قیف انفجار
fire time
زمان انفجار
POW
صدای انفجار
POWs
صدای انفجار
detonation
انفجار ناگهانی
busting
انفجار ترکیدگی
detonation
انفجار ضربهای
busted
انفجار ترکیدگی
bust
انفجار ترکیدگی
explosiveness
قابلیت انفجار
detonations
انفجار ضربهای
sonic booms
انفجار صوتی
sonic boom
انفجار صوتی
swooper
انفجار دار
misfire
گیر در انفجار
misfired
گیر در انفجار
misfires
گیر در انفجار
explosimeter
انفجار سنج
crackled
صدای انفجار پی در پی
explosion hazard
خطر انفجار
explosion proof
پوشش ضد انفجار
explosion proof
ازمایش- انفجار
explosive energy
قدرت انفجار
explosive force
نیروی انفجار
explosive force
قدرت انفجار
crackle
صدای انفجار پی در پی
population explosion
انفجار جمعیت
detonations
انفجار ناگهانی
explosive
قابل انفجار
crepitation
انفجار مکرر
the force of the explosion
شدت انفجار
burst wave
موج انفجار
big bang
انفجار بزرگ
blast effect
اثر انفجار
blast wave
موج انفجار
blasting machine
دستگاه انفجار
countermining
انفجار ضد مین
blow out
سوختن انفجار
bursting set
محل انفجار
dead center ignition
نقطه انفجار
outburst
انفجار غضب
atom samshing
انفجار اتمی
combustion chamber
اطاق انفجار
outbursts
انفجار غضب
combustiblity
قابلیت انفجار
aerial burst
انفجار هوایی
burst
منفجر کردن انفجار
armed mine
مین اماده انفجار
bursts
انفجار منفجر شدن
tnt equivalent
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
afterwinds
باد بعد از انفجار
late time
زمان سکته انفجار
low order
انفجار کند یا ناقص
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
bursts
منفجر کردن انفجار
flex x
خرج انفجار ورقهای
burst
انفجار منفجر شدن
flex x
خرج انفجار کتابی
high order detonation
انفجار انی وکامل
explosives
مواد قابل انفجار
poised mine
مین اماده انفجار
explosive range
گستره انفجار پذیری
atom samsher
دستگاه انفجار اتمی
crepitate
انفجار پی درپی کردن
atomic time
زمان انفجار اتمی
detonating
ترکاننده وابسته به انفجار
powder kegs
چیز قابل انفجار
powder keg
چیز قابل انفجار
contact fire
انفجار در اثر تماس
subsidiaries
عمق دهنده به انفجار
service mine
مین قابل انفجار
blast effect
اثر موج انفجار
impact
اثر ترکش انفجار
impacts
اثر ترکش انفجار
blastment
تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
breech chamber
محفظه خرج انفجار
subsidiary
عمق دهنده به انفجار
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
contingent effects
اثرات احتمالی انفجار هستهای
predictor
دستگاه محاسب زمان انفجار
countermining distance
فاصله ضد انفجار زنجیری مین
fire time
زمان اجرای اتش یا انفجار
sofar
دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
exudation
مواد پخش شونده در یک انفجار
impact action
عمل انفجار نیروی ترکش
strip
تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
ice mine
مین مخصوص انفجار زیریخی
proximity fuze
فیوز مخصوص انفجار مرمی
piezometer
دستگاه سنجش شدت انفجار
countermining
زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
fire in the hole
انفجار نزدیک است به جان پناه
drag loading
نتیجه کشش بادیا موج انفجار
ice mining
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
discriminating circuit
مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
acoustic circuit
مدار عکس العمل انفجار صوتی
afterwinds
باد مخالف جهت انفجار اتمی
yield
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
crackled
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
sticky charge
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
yielded
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
crackles
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackle
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
firing area
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
yields
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
shock wave
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
zero point
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
sympathetic detonation
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
late time
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
warned exposed
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
look
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
war head
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
looks
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
anti knock
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com