Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (1 milliseconds)
English
Persian
input
مصرفی
inputted
مصرفی
disposability
مصرفی
Other Matches
sumptuary law
قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
expendable property
کالای مصرفی اماد مصرفی
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
needlessness
بی مصرفی
disutility
بی مصرفی
consumer's goods
کالای مصرفی
consumption goods
کالاهای مصرفی
consumables
کالاهای مصرفی
consumer industries
صنایع مصرفی
consumer capital
سرمایه مصرفی
consumption credit
اعتبار مصرفی
consumption diseconomies
زیانهای مصرفی
consumption expenditures
هزینههای مصرفی
consumption lending
وام مصرفی
expendable items
اقلام مصرفی
expendable supplies
کالاهای مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
nonexpendable
غیر مصرفی
consumable stock
موجودی مصرفی
affluent society
جامعه مصرفی
consumer goods
کالای مصرفی
coloring agent
رنگ مصرفی
consumer goods
کالاهای مصرفی
consumer goods
اشیاء مصرفی
commodity
کالای مصرفی
commodities
کالای مصرفی
autoconsumption
خود مصرفی
consumable
ماده مصرفی
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
expendable items
اقلام مصرفی شدنی
consumer nondurables
کالاهای مصرفی بی دوام
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
nondurable consumer goods
کالاهای مصرفی بی دوام
There is no market for it in Iran .
درایران مصرفی ندارد
consumer durable goods
کالاهای مصرفی بادوام
exposure dose
مقدار دوز مصرفی
consumer durables
کالاهای مصرفی پر دوام
commodity market
بازار کالای مصرفی
commodity command
یکان امادکالاهای مصرفی
bar stock
ماده اولیه مصرفی
consumption economies
صرفه جوئیهای مصرفی
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
consumer credit
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
names
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
index of consumer prices
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
name
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
make up feed
اب مصرفی دیگ بخار ناو
consumer price index
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
conspicuious consumption
مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
real balance effect
اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
algorithm
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithms
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
transubstantiation
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
autos
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
auto
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
unit mill
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com