Dictiornary-Farsi | مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد


Other Matches

covering letter	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
testacy	تهیه وتدوین وصیت نامه
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libel	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate	رضایت نامه شهادت نامه
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
certificates	رضایت نامه شهادت نامه
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
affidavits	شهادت نامه قسم نامه
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
why i think i can	هنگام کشف مطلبی دلالت برتعجب میکند
accommodation bill	براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
recredential	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
transubstantiation	اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
doa	شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
epistle	نامه
manifest	نامه
manifesting	نامه
manifested	نامه
letters	نامه
letter	نامه
manifests	نامه
breve	نامه
carriers	نامه بر
epistles	نامه
carrier	نامه بر
post boy	نامه بر
correspoundence	نامه ها
mailman	نامه رسان
concordat	موافقت نامه
dictionary	لغت نامه
by low	ایین نامه
billeting	اجازه نامه
stemma	نسب نامه
warranty	ضمانت نامه
billets	اجازه نامه
billet	اجازه نامه
statement of a claim	افهار نامه
billeted	اجازه نامه
mailmen	نامه رسان
swamped with letters	غرق نامه
swearing formula	قسم نامه
swearing formula	سوگند نامه
sylva	درخن نامه
bail bond	ضمانت نامه
tenency agreement	اجاره نامه
bacchanalian song	ساقی نامه
the original letter	عین نامه
agreement	موافقت نامه
threnddy	سوگ نامه
threnod	سوگ نامه
surety bond	تضمین نامه
bill of divorce	طلاق نامه
bill of exception	اعتراض نامه
wordbook	واژه نامه
word book	واژه نامه
lexicon [dictionary]	واژه نامه
glossary	واژه نامه
fauna	جانور نامه
billet doux	نامه عاشقانه
dictionary	واژه نامه
bill of sale	بیع نامه
bill of lading	بار نامه
bill of indicment	ادعا نامه
paean	پیروزی نامه
paeans	پیروزی نامه
mail	نامه رسان
mails	نامه رسان
corrigenda	غلط نامه
by-laws	ایین نامه
epitaph	وفات نامه
epitaphs	وفات نامه
registered letter	نامه سفارشی
carrier pigeon	کبوتر نامه بر
recognizance	التزام نامه
credential	استوار نامه
mandate	وکالت نامه
mandated	وکالت نامه
mandates	وکالت نامه
mandating	وکالت نامه
pursuivant	نامه رسان
questionary	پرسش نامه
recognizance	تعهد نامه
carrier pigeons	کبوتر نامه بر
contents	کلمات یک نامه
genealogical tree	نسب نامه
wordbook	لغت نامه
word book	لغت نامه
epistle	نامه منظوم
decameron	داستان نامه
epistles	نامه منظوم
lexicon [dictionary]	لغت نامه
glossary	لغت نامه
bylaws	ایین نامه
bylaw	ایین نامه
byelaw	ایین نامه
certificate of incorporation	شرکت نامه
circular letter	نامه اداری
summons	ابلاغ نامه
theses	پایان نامه
thesis	پایان نامه
concessionary agreement	امتیاز نامه
concession deed	امتیاز نامه
road book	راه نامه
collins	نامه پر سود
warranties	ضمانت نامه
certificates	تصدیق نامه
affidavit	شهادت نامه
affidavits	سوگند نامه
form letter	فرم نامه
form letters	فرم نامه
code of practice	ایین نامه
codes of practice	ایین نامه
regulation	ایین نامه
by-law	ایین نامه
bye-law	ایین نامه
affidavit	قسم نامه
epics	رزم نامه
epic	رزم نامه
prayer book	نماز نامه
prayer books	نماز نامه
liturgies	مناجات نامه
liturgy	مناجات نامه
lexicon	لغت نامه
lexicons	لغت نامه
certificates	گواهی نامه
agreements	موافقت نامه
certificates	شهادت نامه
bye-laws	ایین نامه
ordinance	ایین نامه
ordinances	ایین نامه
pedigrees	شجره نامه
pedigrees	نسب نامه
genealogical	شجره نامه
family tree	نسب نامه
family tree	شجره نامه
family trees	نسب نامه
family trees	شجره نامه
certificate	گواهی نامه
certificate	شهادت نامه
balance sheet	تراز نامه
pedigree	نسب نامه
pedigree	شجره نامه
insurance policies	بیمه نامه
insurance policy	بیمه نامه
glossaries	واژه نامه
certificate	تصدیق نامه
glossary	واژه نامه
balance sheets	تراز نامه
Did you carry (deliver) the letter ?	نامه را بردی یا نه ؟
threnode	سوگ نامه
herbal	گیاه نامه
credentials	اعتبار نامه
Are there any letters for me?	من نامه ای ندارم؟
waybill	بار نامه
waybill	راه نامه
word hoard	لغت نامه
missives	نامه رسمی
missive	نامه رسمی
wordbook	واژه نامه
written contract	پیمان نامه
hear from <idiom>	دریافت نامه
open letter	نامه سر گشاده
open letters	نامه سر گشاده
protocol	پیوند نامه
acknowledgment	شهادت نامه
rental	اجاره نامه
testimonials	تصدیق نامه
testimonials	گواهی نامه
testimonial	تصدیق نامه
testimonial	گواهی نامه
treaty	موافقت نامه
treaty	عهد نامه
treaties	موافقت نامه
treaties	عهد نامه
protocols	پیوند نامه
letters	معرفی نامه
letter	معرفی نامه
log book	رخداد نامه
prospectus	اینده نامه
summonsing	ابلاغ نامه
summonses	ابلاغ نامه
note	نامه رسمی
notes	نامه رسمی
noting	نامه رسمی
summonsed	ابلاغ نامه
love letters	نامه عاشقانه
love letter	نامه عاشقانه
Letter of recommendation.	توصیه نامه
prospectus	اطلاع نامه