English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
therm معادل هزارکالری بزرگ
therms معادل هزارکالری بزرگ
Other Matches
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
ratio print عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
tantamount معادل
ntamount معادل
equivalents معادل
equivalent معادل
equipollent معادل
counterclaim معادل set-off
equalizing معادل کردن .
order of the day معادل agenda
date labourer معادل daysman
equalizes معادل کردن .
writing obligatory معادل bond
assessor معادل assesor
equalises معادل کردن .
equals دقیقاگ معادل
menace معادل blackmail
redemption معادل ransom
equalising معادل کردن .
equalised معادل کردن .
equaled دقیقاگ معادل
equalize معادل کردن .
equaling دقیقاگ معادل
equalled دقیقاگ معادل
menaces معادل blackmail
equalized معادل کردن .
equalling دقیقاگ معادل
menaced معادل blackmail
equal دقیقاگ معادل
egalitaire معادل equalitarianism
deception معادل cheat
parity معادل بودن
expilation معادل robbery
memorials معادل memorandum
memorial معادل memorandum
kilos معادل هزار
grade equivalent معادل کلاسی
kilo معادل هزار
reformist معادل reformer
t equivalent circuit مدار معادل " T "
ration in kind معادل جیره
reinsurance معادل re-assurance
reformists معادل reformer
deceptions معادل cheat
b معادل با بایتها
modifying معادل adapt
equivalence gate دریچه معادل
equivalent area سطح معادل
modify معادل adapt
equivalent circuit مدار معادل
modifies معادل adapt
equivalence معادل بودن
equivalent service rounds گلوله معادل
equivalent weight وزن معادل
age equivalent scale مقیاس معادل سنی
air mile هوانوردی معادل 3301
disobedience تقریبا" معادل desertion
ration in kind جیره معادل یاجانشین
bi- پیشوند معادل با bio-
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
miles معادل 53/9061 متر
business cycle معادل cycle trade
quamdiu bene se gesserit معادل autculpam vitam ad
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
acid equivalent معادل شیمیایی اسید
mile معادل 53/9061 متر
casus belli معادل War Causeof
contango معادل "continuation " & "carringover "
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
grain معادل 8460/0گرم
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
half یکی از دو بخش معادل
lebensraum معادل living-space
final instrument معادل act final
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
equivalently بطور هم ارز یا معادل
faculty of law معادل law schoolof
NOT function معادل تابع NAND
onus probandi معادل proof of burden
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
Kbit معادل هزار بایت
highest معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
highs معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
equivalent service rounds گلولههای معادل گلوله جنگی
matches تنظیم ثبات معادل با دیگری
match تنظیم ثبات معادل با دیگری
b ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
computed price قیمت ساختگی معادل administeredprice
high frequency equivalent circuit مدار معادل فرکانس بالا
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
quintal واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
yards واحد طول معادل 4419/0متر
statute mile میل رسمی معادل 0825 فوت
barye واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار
horsepower واحد نیرو معادل 647 وات
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
yard واحد طول معادل 4419/0متر
fluid ounces واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
constant cost هزینه ثابت معادل cost fixed
equivalence دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
bushels مقیاس وزنی است معادل 4پک
pint واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
pints واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
bushel مقیاس وزنی است معادل 4پک
fluid ounce واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
zeros 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
krona مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
zero 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
hypersonic سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت
milliampere اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
mas اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
zeroes 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
capital bonus سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
canonical time unit زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
pints پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
microbar واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع
pint پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
ma اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
cents سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
centi- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
cent- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
yards واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
metric ton مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
even time دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
yard واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
en واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
knots واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
slug واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
assignments معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
angstrom واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
slugged واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugs واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
menu ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
balun مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
assignment معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
grain واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
menus ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
persec واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
h.e.t.p plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
balance برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
balances برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
k به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
Kbyte واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
hard spun [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
remainder عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
sthene واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
nihilism شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
assign 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
assigning 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
denier دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
assigns 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
assigned 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
dominion ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
dower درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com