Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
joint resistance
مقدار مقاومت مفصل
Other Matches
resistance
مقدار مقاومت
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
dielectric resistance
مقدار مقاومت دی الکتریکی
resistance to alternating current
مقدار مقاومت موثر
leakage resistance
مقدار مقاومت نشت
effective resistance
مقدار مقاومت موثر
alternating current resistance
مقدار مقاومت موثر
air resistance
مقدار مقاومت هوا
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
contact resistance
مقدار مقاومت کنتاکت
spurious resistance
مقدار مقاومت انگلی
earth resistance
مقدار مقاومت زمین
internal resistance
مقدار مقاومت داخلی
insulation resistance
مقدار مقاومت نارسانا
resistance of an earthed conductor
مقدار مقاومت زمین
ohmic valve
مقدار مقاومت اهمی
electrode resistance
مقدار مقاومت الکترد
true resistance
مقدار مقاومت اهمی
armature resistance
مقدار مقاومت ارمیچر
bonding resistance of rail
مقدار مقاومت اتصال به ریل
mechanical percentage
حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
glenoid fossa or cavity
گودی مفصل کاسه مفصل
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
fulsome
مفصل
fine drawn
مفصل
Hinduism
مفصل
baom joomok
یک مفصل
joint
مفصل
sockets
مفصل
commissure
مفصل
voluminous
مفصل
spacious
مفصل
juncture
مفصل
pivoted
مفصل
linkage point
مفصل
pivot
مفصل
coupling
مفصل
copious
مفصل
articulation
مفصل
copulas
مفصل
copula
مفصل
hinge
مفصل
pivots
مفصل
inventorial
مفصل
inarticulate
بی مفصل
socket
مفصل
hinges
مفصل
jointless
بی مفصل
anarthrous
بی مفصل
ginglymus
مفصل لولایی
joint
مفصل پیوندگاه
glene
کاسه مفصل
hinge joint
مفصل لولایی
clippings
مفصل کابل
knee joint
مفصل زانو
splices
مفصل بافته
clips
مفصل کابل
largo
اهسته و مفصل
splicing
مفصل بافته
splice
مفصل بافته
clip
مفصل کابل
high tea
عصرانه مفصل
articulates
مفصل دارکردن
luncheons
غذای مفصل
articulate
مفصل دارکردن
articulating
مفصل دارکردن
luncheon
غذای مفصل
hips
مفصل ران
hip
مفصل ران
juncture
پیوستگی مفصل
hip joint
مفصل ران
sleeves
موف مفصل
articulation
مفصل بندی
spliced
مفصل بافته
articulation
مفصل لولا
arthritis
اماس مفصل
arthritis
التهاب مفصل
clipped
مفصل کابل
multiple cable joint
مفصل انشعاب
gimmal
مفصل لولا
synosteology
مفصل شناسی
steering swivel
مفصل فرمان
swivelled
مفصل گردنده
swivelled
مفصل گردان
swivels
مفصل گردنده
swivel joint
مفصل گردان
in great detail
با جزئیات مفصل
swivels
مفصل گردان
synarthrosis
مفصل بی حرکت
ankylosis
جمود مفصل
universal joint
مفصل چرخنده
trunnion
مفصل افقی
arthrology
مفصل شناسی
sleeve
موف مفصل
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
swivel
مفصل گردان
palaver
گفتگوی مفصل
toggle joint
مفصل زانویی
disjoint
از مفصل دراوردن
pigtail
مفصل دم خوکی
pigtails
مفصل دم خوکی
scape
مفصل اصلی
facet
بند مفصل
facets
بند مفصل
diarthrosis
مفصل متحرک
choke joint
مفصل چوکی
swivel
مفصل گردنده
abarticulation
مفصل متحرک
ample
فراوان مفصل
detail part
قسمت مفصل
arthropathy
ناخوشی بند یا مفصل
arthropod
جانور مفصل دار
arthritic
مبتلا به اماس مفصل
enarthrosis
مفصل کام و زبانهای
arthropoda
جانوران مفصل دار
acondylous
بدون بند یا مفصل
double jointed
دارای مفصل کاذب
double-jointed
دارای مفصل کاذب
acondylose
بدون بند یا مفصل
In ditail . Diffusively .
بطور مفصل ( مفصلا")
luxation
در رفتگی مفصل استخوان
thurl
مفصل خاصره گوسفند
cable joint
مفصل اتصال کابل
cable jointing sleeve
مفصل انشعاب کابل
gabfest
محاوره طولانی و مفصل
joint
مفصل اتصال ضربهای
amplifying
مفصل گفتن یانوشتن
hitsu shiubi
مفصل انگشت وسط
amplifies
مفصل گفتن یانوشتن
amplified
مفصل گفتن یانوشتن
choke flange joint
مفصل چوکی ال شکل
amplify
مفصل گفتن یانوشتن
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
diffusively
بطور منتشر و یا مفصل
dimerous
دارای مفصل دوبخشی
disjoint
در رفتن از مفصل درامدن
kettle drum
دمامه عصرانه مفصل
kettledrum
دمامه عصرانه مفصل
kettledrums
دمامه عصرانه مفصل
naker
دمامه عصرانه مفصل
internode
قسمت میان دو بندیا مفصل
arthritic
مربوط به ورم و اماس مفصل
rabbet joint
بست یا مفصل کنش کاوی
hip joint
مفصل استخوان خاصره وران
garnet
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold
کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
to give a long recital of something
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dactylus
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
monographist
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
garnets
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
to talk something over with somebody
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to detail something
چیزی را مفصل
[با همه جزییات]
شرح دادن
To explain something in detail .
چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
I'll speak at length on this subject.
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
sallenders
جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
gomphosis
اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
resistance
مقاومت
strength
مقاومت
durability
مقاومت
weaknesses
کم مقاومت
strengths
مقاومت
weakest
کم مقاومت
weaker
کم مقاومت
weak
کم مقاومت
high resistance
پر مقاومت
resisted
مقاومت
total resistance
مقاومت کل
resistors
مقاومت
line of resistance
خط مقاومت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com