Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
Other Matches
mixer
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixers
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
maples
میلههای بولینگ
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
spiller
انداختن تمام میلههای بولینگ با
pin deck
قسمت زیر میلههای بولینگ
setup
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
big four
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
converts
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
bedpost
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
pocket split
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
double pinochle
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
baby split
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
blow
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pumpkin
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
blows
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinspotter
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
foundation
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pinsetter
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pick a cherry
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
fill
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
worcester
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
wood
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pinfall
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
count
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
spread eagle
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
drop zone
منطقه فرود
pits
منطقه فرود
landing zone
منطقه فرود
pit
منطقه فرود
landing area
منطقه فرود
ditches
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
drop zone
منطقه فرود چترباز
lodgment area
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
spot bowler
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
drop zone control center
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
damage area
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
skid row
<idiom>
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
crossing area
منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
remotest
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
connections
میلههای رابط
net posts
میلههای تور
parallel bars
میلههای پارالل
leave
میلههای جامانده
four horsemen
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
leaving
میلههای جامانده
split
میلههای باقیمانده
grates
میلههای اهنی
rods of corti
میلههای کورتی
seal bars
میلههای اب بندی
grated
میلههای اهنی
grate
میلههای اهنی
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
stanchion
میلههای عمودی ناو
grated
پنجره میلههای اهخنی
driving bit
هویزه میلههای اسب
cross barred
دارای میلههای عرضی
bacillary
بشکل میلههای کوچک
grate
پنجره میلههای اهخنی
seat bars
میلههای تکیه گاه
grates
پنجره میلههای اهخنی
bacillar
بشکل میلههای کوچک
handing
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
ends
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
end
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
hand
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
ended
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
sour apple
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
studs
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
grids
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
cavern
حفره
holed
حفره
dale
حفره
hole
حفره
delves
حفره
dales
حفره
delved
حفره
caverns
حفره
delve
حفره
cells
حفره
craters
حفره
cavity
حفره
chambers
حفره
chamber
حفره
venter
حفره
crater
حفره
ventricle
حفره
loculus
حفره
ventricles
حفره
holes
حفره
delving
حفره
cavities
حفره
holing
حفره
cell
حفره
porous
حفره
socket
حفره
sockets
حفره
thirl
حفره
sucket
حفره
hollows
حفره
hollow
حفره
fovea
حفره
sheugh
حفره
sheuch
حفره
lacuna
حفره
laigh
حفره
ditches
حفره
ditched
حفره
ditch
حفره
sinuses
حفره مغ
cavitation
حفره
pothole
حفره
potholes
حفره
borings
حفره
sinus
حفره مغ
interstice
حفره
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
pit
حفره روباه
pit
گودال حفره
gleonid
حفره دار
weak square
حفره سوراخ
foveiform
حفره مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com