Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
mithridatic
مهردادی وابسته به معجون مهرداد
Other Matches
miyhridate
معجون مهرداد
miyhridate
مهرداد معجون
mithridates
مهرداد
confection
معجون
orvietan
معجون
confections
معجون
concoctions
معجون
concoction
معجون
theriac
معجون
theriaca
معجون پادزهرمعجونی
electuary of myrobalan
معجون هلیله
electuary
معجون خمیردارو دوای قندی
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associating
وابسته وابسته کردن
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingent
وابسته
pertianing
وابسته
pyrexic
وابسته به تب
carpal
وابسته به مچ
syncop
وابسته به غش
subordinate
وابسته
subordinated
وابسته
appurtenant
وابسته
cephalic
وابسته به سر
affiliated
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
riverrine
وابسته به
related
وابسته
affiliate
وابسته
pyretic
وابسته به تب
hanger on
وابسته
contingents
وابسته
cantabrigian
وابسته به
subordinates
وابسته
dependants
وابسته
attendant
وابسته
dependant
وابسته
pertaining
وابسته
comprador
وابسته
commissarial
وابسته به
thereof=of that
وابسته به ان
levitical
وابسته به
aquatic
وابسته به اب
affiliates
وابسته
affiliating
وابسته
israelitish
وابسته به
congenerous
وابسته
attache
وابسته
attendants
وابسته
elfin
وابسته به جن
federates
وابسته
federating
وابسته
interdependent
وابسته
tuitionary
وابسته به
federated
وابسته
sexual organs
وابسته به
belonging
وابسته ها
relative
وابسته
subordinating
وابسته
dependent
وابسته
akin
وابسته
diphtheric
وابسته به
thereof
وابسته به ان
federate
وابسته
of kin
وابسته
attributable
وابسته به
elysian
وابسته به
pertinent
وابسته
attached
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
correspondents
وابسته
correspondent
وابسته
adjective
وابسته
germane
وابسته
wedded
وابسته
febile
وابسته به تب
relevant
وابسته
monitorial
وابسته به
messianic
وابسته به
adjectives
وابسته
sorcerous
وابسته به جادوگری
commercial attache
وابسته بازرگانی
dominical
وابسته بخداوند
commercial attache
وابسته تجارتی
soudanese
وابسته به soudan
swinish
وابسته به خوک
clerkly
وابسته به کشیش
dramaturgic
وابسته به فن نمایش
clitoral
وابسته به چوچوله
cloistral
وابسته به صومعه
supererogatory
وابسته به بس پردازی
clitoric
وابسته به چوچوله
sudanese
وابسته به سودان
subunits
یکانهای وابسته
eleemosinary
وابسته به صدقه
commercial attache
وابسته تجاری
dermatic
وابسته به زیرپوست
dependent variable
متغیر وابسته
dependant variable
متغیر وابسته
deltaic
وابسته به دلتا
deathy
وابسته بمردن
darky
وابسته به نژادسیاه
cuttural attache
وابسته فرهنگی
cuticular
وابسته به پوست
cufic
وابسته به کوفه
stomatal
وابسته به دهان
stomatic
وابسته بدهان
corneal
وابسته به قرنیه
subordinate class
طبقه وابسته
dipteran
وابسته به دوبالان
communistic
وابسته بکمونیسم
diphtheritic
وابسته به خناق
cycloidal
وابسته به دایره
dioecious
وابسته به مگ س گیران
compunctious
وابسته به پشیمانی
specie
وابسته بسکه
diametral
وابسته بقطر
diaconal
وابسته بشماس
device dependent
وابسته به دستگاه
congestive
وابسته به تراکم
stimulus bound
محرک- وابسته
degenerative
وابسته به انحطاط
marines
وابسته به دریانوردی
marine
وابسته به دریانوردی
maritime
وابسته بدریانوردی
naval
وابسته به کشتی
trigonometric
وابسته به مثلثات
missions
وابسته به ماموریت
mission
وابسته به ماموریت
pessimistic
وابسته به بدبینی
nasal
وابسته به منخرین
connubial
وابسته به زناشویی
materialistic
وابسته به مادیات
paralytic
وابسته به فلج
pancreatic
وابسته به لوزالمعده
emotive
وابسته به احساسات
landed
وابسته بزمین
totemic
وابسته به توتم
totemistic
وابسته به توتم
tubuliferous
وابسته به استکانیان
generic
وابسته به تیره
trachean
وابسته به نای
paralytics
وابسته به فلج
nasal
وابسته به بینی
trophic
وابسته بتغذیه
ethnicity
وابسته به نژادشناسی
ethnic
وابسته به نژادشناسی
tussive
وابسته به سرفه
seminal
وابسته به منی
municipal
وابسته بشهرداری
tutelary
وابسته بقیمومت
scientific
وابسته بعلم
investigatory
وابسته به رسیدگی
vital
وابسته به زندگی
human
وابسته بانسان
humans
وابسته بانسان
structural
وابسته به بنا
troy
وابسته به تروا
oratorical
وابسته به سخنرانی
focal
وابسته بکانون
planetary
وابسته به سیاره
tubulifloral
وابسته به استکانیان
social
وابسته بجامعه
subversion
وابسته به خرابکاری
structurally
وابسته به بنا
structurally
وابسته به ساختمان
vital
وابسته بزندگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com