Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (6 milliseconds)
English
Persian
main drag
<idiom>
مهمترین خیابان شهر
Other Matches
bystreet
خیابان کناری خیابان فرعی
prime
مهمترین
primes
مهمترین
primed
مهمترین
featuring
مهمترین خصوصیت
features
مهمترین خصوصیت
be-all and end-all
مهمترین چیز
featured
مهمترین خصوصیت
feature
مهمترین خصوصیت
of f.importance
اهمیت مهمترین
get to the heart of
<idiom>
مهمترین نکته را گرفتن
magnum opus
مهمترین اثر ادبی یا هنری
feature
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featured
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featuring
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
compuserve
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
masters
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
mastered
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
key
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
registers
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
register
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
registering
مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
accumulator
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CPU که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register
مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
avenues
خیابان
avenue
خیابان
road bridge
پل خیابان
streets
خیابان
pavement
کف خیابان
pavements
کف خیابان
street
خیابان
roads
خیابان
St
خیابان
road
خیابان
SS
خیابان
avenuse
خیابان
roadbed
کف خیابان
lane
خیابان
lanes
خیابان
drive way
جاده خیابان
slum
خیابان پرجمعیت
parkway
خیابان درختدار
carriage drive
خیابان پارک
parkway
خیابان مشجر
stop street
خیابان فرعی
street lighting
روشنایی خیابان
the open of a street
دهنه خیابان
up the street
بالای خیابان
Downing Street
خیابان داونینگ
Fleet Street
خیابان فلیت
At the end of the street.
درته خیابان
roadways
وسط خیابان
runways
خیابان پرواز
alley
خیابان کوچک
avenue
خیابان اصلی
avenues
خیابان اصلی
runway
خیابان پرواز
alleys
خیابان کوچک
asphalt
قیر خیابان
alleyways
خیابان کوچک
road
طریق خیابان
roadway
وسط خیابان
asphaltum
قیر خیابان
slums
خیابان پرجمعیت
roads
طریق خیابان
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
road side
کنار جاده یا خیابان
It's one-way street.
آن خیابان یک طرفه است.
crossroads
تقاطعدر جاده یا خیابان
The store across the street.
فروشگاه آنطرف خیابان
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
trolleycar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
streetcar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
tramcar
[British E]
قطار برقی خیابان
tram
[British E]
قطار برقی خیابان
in normal situations on public roads
در ترافیک معمولی خیابان
a low-traffic road
خیابان کم رفت و آمد
cardo
خیابان اصلی
[در رم باستان]
to stroll through the streets
در خیابان ها قدم زدن
trolley
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
street lightning
روشنی راه و خیابان
road traffic
رفت و امد خیابان
kennels
جوی مجرای اب خیابان
road traffic
امد وشد خیابان
lay out
نقشه خیابان بندی
kennel
جوی مجرای اب خیابان
to lay out
خیابان بندی کردن
bituminous road
جاده یا خیابان اسفالت
toby
خیابان جاده اصلی
The cab neared
[approached]
20th Street.
تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
avenuse
خیابان وسیع راهرو باغ
glade
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glades
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
macadam
سنگ فرش کردن خیابان
i walked a cross the street
از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
curbstone
سنگ جدول پیاده رو خیابان
roadways
وسط خیابان زمین جاده
street gutter
نهر کنار خیابان و راه
Where does this street lead on to ?
این خیابان یکجا می خورد ؟
roadway
وسط خیابان زمین جاده
to pave the street with stone
خیابان را سنگ فرش کردن
I was standing at the street corner .
درگوشه خیابان ایستاده بودم
safety zone
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
drinking fountains
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
jaywalk
با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
to walk around the block
دور بلوک خیابان راه رفتن
erfuge
پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
street traffic
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
traffic on public roads
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
drinking fountain
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
double park
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parked
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
sagfety island
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
double-park
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parking
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
boulevards
خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
traffic island
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boulevard
خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
safety island
سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
islands
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
street offences
اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
island
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
jaywalkers
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalker
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
crosswalk
محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
road traffic
ترافیک جاده ترافیک خیابان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com