Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
fund
موجودی سرمایه
funded
موجودی سرمایه
capital stock
موجودی سرمایه
Search result with all words
dead stock
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
Other Matches
earmarked stock
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
over capitalised
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
stock
موجودی موجودی کالا
stocked
موجودی موجودی کالا
liquidity trap
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers
سرمایه دار سرمایه گذار
financier
سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
marginal utility of capital
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
collapse capitalism
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
holding
موجودی
minimum stock level
موجودی
repertoire
موجودی
assets
موجودی
supplies
موجودی
stocked
موجودی
balance in hand
موجودی
store
موجودی
stock
موجودی
storing
موجودی
fund
موجودی دارائی
stocked
موجودی انبار
inventory
فهرست موجودی
inventories
موجودی کالا
reserve stock
موجودی ذخیره
inventory
موجودی کالا
inventory
لیست موجودی
stocked
موجودی ذخیره
out of stock;ex stock
از موجودی یاذخیره
funded
موجودی دارائی
danger warning level
حداقل موجودی
cycle stock
موجودی فعال
continuous inventory
موجودی مستمر
consumable stock
موجودی مصرفی
active stock
موجودی فعال
business inventories
موجودی تجاری
buffer stock
موجودی احتیاطی
complete inventory
موجودی کامل
excess stock
موجودی مازاد
exhaust bin level
فاقد موجودی
inventory management
مدیریت موجودی
inventory discrepancy
اختلاف موجودی
inventory control
کنترل موجودی
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
idle stock
موجودی بی مصرف
financial assets
موجودی مالی
exhaust bin level
اتمام موجودی
buffer stock
موجودی ذخیره
stock
به موجودی افزودن
warehouse stock
موجودی انبار
valuation of stock
ارزیابی موجودی
stock record
سابقه موجودی
stock account
حساب موجودی
stock accounting
حسابداری موجودی
stock adjustment
تعدیل موجودی
stock adjustment
تطبیق موجودی
stock audit
حسابرسی موجودی
stock check
کنترل موجودی
surplus stock
موجودی اضافی
stock valuation
ارزیابی موجودی
stock control
کنترل موجودی
surplus stock
موجودی مازاد
stock taking
رسیدگی به موجودی
safety stock
موجودی تضمینی
supplied
موجودی جایگیرموقتی
stock
موجودی انبار
supply
موجودی جایگیرموقتی
stock
موجودی ذخیره
supplying
موجودی لزوم
supplied
موجودی لزوم
stocked
به موجودی افزودن
supplying
موجودی جایگیرموقتی
quick assets
موجودی نقدشو
supply
موجودی لزوم
assets
موجودی شخص ورشکسته
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
cyclical stock check
کنترل موجودی دورهای
stockage
وسایل موجودی در انبار
continuous stock taking
رسیدگی مستمر موجودی
base stock control
کنترل موجودی مبنا
continuous stock control
کنترل مستمر موجودی
wardrobes
اشکاف موجودی لباس
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
stock in trade
موجودی کالای مغازه
portfolio
موجودی اوراق بهادار
inventory reconciliation
تطبیق اسناد موجودی
inventory
ذخیره موجودی اماد
liabilities
تعهد موجودی بانکی
maximum stock
حداکثر موجودی انبار
spares stock
موجودی لوازم یدکی
stocked
موجودی کالا ذخیره
stock
موجودی کالا ذخیره
raw material stock
موجودی مواد اولیه
raw stock
موجودی مواد خام
safety stock
موجودی ذخیره انبار
inventory
صورت دارایی موجودی
stock control
کنترل موجودی انبار
portfolios
موجودی اوراق بهادار
wardrobe
اشکاف موجودی لباس
liability
تعهد موجودی بانکی
stock handling cost
هزینه جابجایی موجودی
supplied
تامین موجودی عرضه نمودن
supplied
تکمیل کردن موجودی ذخیره
perpetual stock record
سابقه دائمی موجودی انبار
appreciation
افزایش ارزش دارایی و موجودی
appreciations
افزایش ارزش دارایی و موجودی
supply
تامین موجودی عرضه نمودن
supplying
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying
تامین موجودی عرضه نمودن
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
finish stock
موجودی کالای ساخته شده
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
fast moving stock
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
dead stock
موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
inventory reconciliation
تطابق موجودی با دارایی یکان
stockholder
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
transfer of portfolio
انتقال موجودی اوراق بهادار
stockholders
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
to take inventory
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
To take an invevtory.
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
amphibious vehicle availability table
جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
yields
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
active stock
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
yielded
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
warehouse refusal
اعلام عدم موجودی کالا درانبار
yield
قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
storewide
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
overstock
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
eurytherm
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
danger warning level
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
turnover
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
we underwrite the company
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
capital intensive
سرمایه بر
turn over
سرمایه
equities
سرمایه
equity
سرمایه
fund
سرمایه
capital
سرمایه
funded
سرمایه
asset
سرمایه
backlog
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
reserve fund
سرمایه احتیاطی
human capital
سرمایه انسانی
floating capital
سرمایه متحرک
fluid capital
سرمایه متحرک
initial capital
سرمایه اولیه
opening capital
سرمایه اولیه
flight of capital
مهاجرت سرمایه
fluid capital
سرمایه سیال
invest
سرمایه گذاشتن
money capital
سرمایه پولی
mobility of capital
تحرک سرمایه
capitalists
سرمایه دار
liquid capital
سرمایه نقدی
joint stock
سرمایه مشترک
invest
سرمایه گذاری
intellectual capital
سرمایه فکری
liquid capital
سرمایه راکد
national capital
سرمایه ملی
flight of capital
فرار سرمایه
financed
سرمایه گذاری
capital value
ارزش سرمایه
constant capital
سرمایه ثابت
consolidated fund
سرمایه ذخیره
finances
سرمایه گذاری
circulation capital
سرمایه در گردش
circulating capital
سرمایه در گردش
circulating capital
سرمایه در جریان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com