Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
matter of mutual interest
موضوع دارای سود دوجانبه
Other Matches
sonnet sequence
غزلیات دارای موضوع واحد
reciprocal
دوجانبه
bilateral
دوجانبه
mutual
دوجانبه
double faced
دوجانبه
bilateral monopoly
انحصار دوجانبه
bilateral observation
دیدبانی دوجانبه
bilateral trade
تجارت دوجانبه
double action
اقدام دوجانبه
reciprocal
معکوس دوجانبه
queues
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queueing
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
bilateral infrastructure
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
reverse
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
recipocal milling
فرزکاری متقابل فرزکاری دوجانبه فرزکاری معکوس
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
issued
موضوع
issues
موضوع
topics
موضوع
issue
موضوع
questions
موضوع
subject
موضوع
motif
موضوع
questioned
موضوع
matter
موضوع
subjects
موضوع ها
proposition
موضوع
matters
موضوع
subjecting
موضوع
plotless
بی موضوع
mattering
موضوع
afair
موضوع
subjects
موضوع
motifs
موضوع
subjected
موضوع
question
موضوع
object
موضوع
propositions
موضوع
objects
موضوع
direct objects
موضوع
objecting
موضوع
indirect objects
موضوع
head
موضوع
objected
موضوع
criteria
موضوع
themes
موضوع
theme
موضوع
topics
موضوع ها
themes
موضوع ها
propositioned
موضوع
mattered
موضوع
point
موضوع
propositioning
موضوع
texts
موضوع
text
موضوع
topic
موضوع
topic
موضوع
subject
[topic]
موضوع
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
postulating
اصل موضوع
postulated
اصل موضوع
cases
موضوع حالت
neither here nor there
<idiom>
بیربط به موضوع
postulate
اصل موضوع
What's cooking?
موضوع چه است؟
at issue
موضوع بحث
fair game
<idiom>
موضوع تهاجم
problem
معما موضوع
case
موضوع حالت
postulates
اصل موضوع
problems
معما موضوع
What is it all about ?
موضوع چیست ؟
What is happening?
موضوع چه است؟
side issues
موضوع فرعی
decade
ده موضوع یا رویداد
decades
ده موضوع یا رویداد
it is a question of money
موضوع بسته به
lemma
مقدمه موضوع
side issue
موضوع فرعی
a horse of another colour
[different colour]
موضوع علیحده
res ipsa loquitur
موضوع گویاست
What's on?
موضوع چه است؟
What's up?
موضوع چه است؟
What gives?
موضوع چه است؟
What's the matter?
موضوع چیه؟
matter on hand
موضوع بحث
beside the question
خارج از موضوع
businesses
موضوع تجارت
What is the matter?
موضوع چه است؟
What's going on?
موضوع چه است؟
What's wrong?
موضوع چه است؟
business
موضوع تجارت
privity
موضوع محرمانه
not to point
بیرون از موضوع
subjected
رعایا موضوع
subjecting
شیی موضوع
universe of discourse
موضوع بحث
recitations
تعریف موضوع
recitation
تعریف موضوع
off the track
از موضوع پرت
monomaniac
دیوانه یک موضوع
subjecting
رعایا موضوع
subjects
شیی موضوع
objecting
موضوع منظره
objective complement
مکمل موضوع
What's behind all this?
موضوع چه است؟
out of question
خارج از موضوع
direct objects
موضوع منظره
not to the point
خارج از موضوع
objects
موضوع منظره
irrelevant
خارج از موضوع
subject
شیی موضوع
objected
موضوع منظره
subject matter
مطلب موضوع
subject
رعایا موضوع
subjected
شیی موضوع
object
موضوع منظره
indirect objects
موضوع منظره
subject matter
موضوع اصلی
affaire d'honneur
موضوع شرافتی
issued
موضوع شماره
sides of the question
اطراف موضوع
subject and predicate
موضوع و محمول
grievance
موضوع شکایت
side show
موضوع فرعی
sign position
موضوع علامت
subduce
موضوع کردن
issues
موضوع دعوی
subjects
رعایا موضوع
issued
موضوع دعوی
issue
موضوع دعوی
subject of debate
موضوع دعوی
issue
موضوع شماره
in contestation
موضوع بحث
in question
موضوع بحث
issues
موضوع شماره
embroglio
گیر موضوع غامض
The contrary was proved.
عکس موضوع ثابت شد
bets
موضوع شرط بندی
bet
موضوع شرط بندی
name of the game
<idiom>
قسمت اصلی یک موضوع
topicality
موضوع موردبحث روز
question in dispute
موضوع متنازع فیه
donnee
موضوع داستان یا درام
monographs
رساله درباره یک موضوع
thematic apperception test
ازمون اندریافت موضوع
the matter is perplexed
موضوع درهم است
that is a matter of habit
موضوع عادت است
object of worship
موضوع پرستش یاستایش
the matter in hand
موضوع مورد بحث
that is not the question
موضوع این نیست
dawn on
<idiom>
روشن شدن (موضوع)
the tax in question
مالیات موضوع بحث
monograph
رساله درباره یک موضوع
obiter dictum
خارج از موضوع دعوی
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).
موضوع بحث وصحبت ما
red herring
<idiom>
از موضوع اصلی دورکردن
lowdown
<idiom>
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .
ربطی به موضوع ندارد
gambits
بذله موضوع بحث
gambit
بذله موضوع بحث
at stake
نامعلوم موضوع بحث
contested area
منطقه موضوع اختلاف
subjects
مبحث موضوع مطالعه
stick to the point
از موضوع خارج نشوید
i a with you on that matter
من در ان موضوع با شماموافق هستم
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
deviate from the main subject
از موضوع خارج شدن
it is a question of money
موضوع پول است
It deals with ...
موضوع در باره ... است.
vexata questio
موضوع متنازع فیه
matter in hand
موضوع مورد بحث
cause
موضوع منازع فیه
plotted
موضوع اصلی توط ئه
plot
موضوع اصلی توط ئه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com