English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
English Persian
sour grapes mechanism مکانیسم ناچیز انگاری
Other Matches
chemical horn مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
imaginary انگاری
minimization کم انگاری
imaginary جزء انگاری
nonchalance سهل انگاری
presuppositions پیش انگاری
presupposition پیش انگاری
anthropomorphism انسان انگاری
insouciance سهل انگاری
laches سهل انگاری
cryptomnesia نو انگاری خاطره
imaginary axis محور انگاری
negligence سهل انگاری
nihilism نیست انگاری
imaginary root ریشه ی انگاری
imaginary part جزء انگاری
mechanism مکانیسم
mechanisms مکانیسم
indifference لاقیدی سهل انگاری
theomania خود خدا انگاری
reification شیئی انگاری مفهومها
contralateral neglect نادیده انگاری دگرسو
necromimesis خود مرده انگاری
enelicomorphism بزرگسال انگاری کودک
zoomorphism حیوان ریخت انگاری
neghgent غفلت کار سها انگاری
dissociative mechanism مکانیسم تفکیکی
print engine مکانیسم چاپ
feedback mechanism مکانیسم بازخوری
firing mechanism مکانیسم اتش
antifriction device مکانیسم ضد اصطکاک
delay arming مکانیسم تاخیری
adjustment mechanism مکانیسم سازگاری
defense mechanism مکانیسم دفاعی
antisubmarine action مکانیسم ضد زیردریایی
market mechanism مکانیسم بازار
breech mechanism مکانیسم کولاس
cintrol mechanism مکانیسم کنترل
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
associative mechanism مکانیسم تجمعی
recoil mechanism مکانیسم عقب نشینی
firing stop mechanism مکانیسم ضامن اتش
releasing mechanism مکانیسم راه اندازی
electron transfer mechanism مکانیسم انتقال الکترون
combination influence مکانیسم عامل مرکب
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
servomechanism مکانیسم فرمان یار
innate releasing mechanism مکانیسم راه اندازی فطری
direct action مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
to greenwash نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
talk someone's ear off <idiom> آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
servomechanism مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
The culpable action may be done wilfully or by negligence. عمل قابل مجازات ممکن است آگاهانه یا با سهل انگاری انجام شود.
His sculptures blend into nature as if they belonged there. مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
genetics واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
insignificant ناچیز
nugatory ناچیز
straw ناچیز
meanest ناچیز
straws ناچیز
poor ناچیز
poorer ناچیز
poorest ناچیز
vain ناچیز
mean ناچیز
meager ناچیز
meaner ناچیز
of no account ناچیز
small time ناچیز
small-time ناچیز
piddling ناچیز
inconsequential ناچیز
trivia ناچیز
inconsiderable ناچیز
fiddling ناچیز
trifling ناچیز
inappreciable ناچیز
peppercorns ناچیز
peppercorn ناچیز
picayubnish ناچیز
trivial ناچیز
small change ناچیز
sparing ناچیز
runty ناچیز
trifle ناچیز
trifles ناچیز
scrimp ناچیز
hairsplitting ناچیز
peddling ناچیز
potty ناچیز
piffle ناچیز
negligible ناچیز
picayune ناچیز
pelting ناچیز
meagre ناچیز
potties ناچیز
think nothing of ناچیز شمردن
pint sized ناچیز کوچک
to think little of ناچیز شمردن
misprize ناچیز شمردن
to snap one;s fingers at ناچیز شمردن
to set at nought ناچیز شمردن
to make a push at ناچیز شمردن
opusculum اثرادبی ناچیز
trivialization ناچیز شماری
stramineous سبک ناچیز
make nothing of ناچیز شمردن
meaner جزیی ناچیز
slight مقدار ناچیز
slighted مقدار ناچیز
slighted ناچیز شماری
slighter مقدار ناچیز
slighter ناچیز شماری
slight ناچیز شماری
slightest مقدار ناچیز
slightest ناچیز شماری
slighting مقدار ناچیز
slighting ناچیز شماری
slights مقدار ناچیز
underestimating ناچیز پنداشتن
underestimates ناچیز پنداشتن
meanest جزیی ناچیز
pin money مبلغ ناچیز
teenier کوچک ناچیز
teeniest کوچک ناچیز
teeny کوچک ناچیز
little ناچیز جزئی
tinier کوچک ناچیز
tiniest کوچک ناچیز
tiny کوچک ناچیز
underestimate ناچیز پنداشتن
underestimated ناچیز پنداشتن
slights ناچیز شماری
cheapen ناچیز شمردن
quiddity جوهر ناچیز
mean جزیی ناچیز
chicken feed مبلغ ناچیز
inappreciable ناچیز بی بها
pint-size خرد ناچیز
invalued بی بها ناچیز
worthless ناچیز و بی قیمت
cheapened ناچیز شمردن
cheapening ناچیز شمردن
pint size خرد ناچیز
cheapens ناچیز شمردن
inconseqential غیر مهم ناچیز
vilipend ناچیز شمردن تحقیرکردن
to thinks scorn of ناچیز یا حقیر شمردن
self effacement ناچیز شماری خود
traces مقدار ناچیز ترسیم
traced مقدار ناچیز ترسیم
trace مقدار ناچیز ترسیم
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
it is immaterial ناچیز است اهمیت ندارد
to make noyhing of ناچیز شمردن اهمیت ندادن
underrate ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrated ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrates ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrating ناچیز شمردن دست کم گرفتن
insignificantly بطور ناچیز بدون داشتن معنی
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
combined influence mine مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
underestimation سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
poorly بطور ناچیز بطور غیر کافی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com