English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
gaff میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
Other Matches
jam cleat قلاب نگهدارنده طناب قایق
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
gunwale لبه بالایی دیواره قایق
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
heel کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
sparred تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spar تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spars تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
portage حمل قایق سبک روی خشکی
catboat قایق تک بادبان
afterleech بادبان جلوی قایق
gaff headed بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
horse اسب اصیل 5ساله یا بیشتر اوردن ماهی به خشکی بزور
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
head دستشویی قایق بالای بادبان
yard میله وصل به دکل برای بادبان
yards میله وصل به دکل برای بادبان
canoes قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoe قایق باریک وبدون بادبان وسکان
sloop rigged قایق دارای یک دکل و بادبان 3گوشه
plays شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
play شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
played شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
playing شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
leeches لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leech لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leach لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
dog میله قلاب دار گیره
dogging میله قلاب دار گیره
dogs میله قلاب دار گیره
spreader میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
bites قلاب گرفتن ماهی
angles قلاب ماهی گیری
angle قلاب ماهی گیری
bite قلاب گرفتن ماهی
trotline نخ قلاب ماهی گیری
raymond hook قلاب بالا کشنده قایق
tacking تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacks تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacked تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
lugsail بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
tack تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
hooker قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hookers قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
downhaul طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
gaff قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
gang hook دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
bottom bouncing ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
trolls بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
troll بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
foul hooked ماهی گرفته شده با قلاب ازبیرون دهان
disgorger وسیله بیرون اوردن قلاب ازدهان ماهی
tag جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
bitt میله بستن طناب به قایق
cleat بستن طناب به میله قایق
reefknot گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
luff قلاب مخصوص بلندکردن چیزهای سنگین
blank حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
fishingboat قایق ماهی گیری
still fishing ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
boat کشیدن ماهی بداخل قایق
boats کشیدن ماهی بداخل قایق
mooch گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stocked ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
skeeter قایق مخصوص روی یخ
canalboat قایق مخصوص کانال
iceboat قایق مخصوص مسابقه روی یخ
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
gigs نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gig نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
frostbiter قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
sheet bend گره مخصوص وصل دو طناب قایق
surfboat قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
strike فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
divining rod میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
jarred این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
iceboat قایق مخصوص رانندگی روی سطح یخزده
rumrunner ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
pinches محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
smoking room اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
yaght قایق بادبان دار یا موتور دار
shell قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
whaleboat قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
sail کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
scooters روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
pomfret یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
sea horse موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
accolade سر بالایی
uphill سر بالایی
upperlimit حد بالایی
upwards بالایی
accolades سر بالایی
superior بالایی
superiors بالایی
upper limit حد بالایی
upper deck پل بالایی
uppers بالایی
over- بالایی
over بالایی
upward بالایی
upper بالایی
guppy ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fishes ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppies ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
climbing lane خط اضافی در سر بالایی
upper transit تار بالایی
upper floor اشکوب بالایی
surface width عرض بالایی
topping lift مهار بالایی
topsawyer اره کش بالایی
beer moustache رد آبجو روی لب بالایی
upper flammability limit حد بالایی اشتعال پذیری
to toil up hill بسختی از سر بالایی رفتن
juice moustache رد آبمیوه روی لب بالایی
gunnel لبه بالایی دیوارکشتی
upside قسمت بالایی فوقانی
head بخش بالایی وسیله
gunwale لبه بالایی دیوارکشتی
roll in <idiom> باقیمت بالایی رسیدن
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
upper wing بال بالایی در هواپیمای دوباله
head بعد بالایی کتاب یا بدنه
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
grayfish نوعی ماهی روغن سگ ماهی
top of the loom قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
skeg نگهدارنده
retentive نگهدارنده
holders نگهدارنده
preserver نگهدارنده
holder نگهدارنده
lashing نگهدارنده
adherent electrode نگهدارنده
support نگهدارنده
deceleron شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
geison [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
moustache رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
arm rest اهرم نگهدارنده
strut قفل نگهدارنده
magnet holder نگهدارنده اهنربا
retainers گیره نگهدارنده
sustentacular نگهدارنده محافظ
riding anchor لنگر نگهدارنده
cable guard نگهدارنده کابل
arrester gear سیم نگهدارنده
handles گیره نگهدارنده
handle گیره نگهدارنده
pendant طناب نگهدارنده
shaft bracket نگهدارنده محور
fuse holder نگهدارنده فیوز
fuse carrier نگهدارنده فیوز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com