Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English
Persian
en delit
میل ستون سنگی
Search result with all words
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
obelisk
ستون هرمی شکل سنگی
obelisks
ستون هرمی شکل سنگی
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
stela
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stylolite
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
aguilla
[ستون هرمی شکل سنگی]
Other Matches
lithoprint
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
piled
ستون ستون لنگرگاه
pile
ستون ستون لنگرگاه
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
clapper bridge
پل سنگی
barrier reef
سد اب سنگی
lithoid
سنگی
petrean
سنگی
petrolsal
سنگی
petrous
سنگی
equiponderance
هم سنگی
lithic
سنگی
rock fill dam
سد سنگی
monolithic
تک سنگی
stoney
سنگی
stony
سنگی
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
cordon
ازاره سنگی
Stone Age
پارینه سنگی
autography
چاپ سنگی
gabion
تور سنگی
stonework
ساختمان سنگی
rock salt
نمک سنگی
cordons
ازاره سنگی
lithographs
چاپ سنگی
lithography
چاپ سنگی
lithograph
چاپ سنگی
eolith
اسکله سنگی
bracket
کژ پشت سنگی
paleolithic
پارینه سنگی
paleolithic
دیرینه سنگی
mesolithic
میانه سنگی
rock wash
پوشش سنگی
Lantern-cross
صلیب سنگی
stone lining
روکش سنگی
stone lining
پوشش سنگی
stone work
کار سنگی
polyantography
چاپ سنگی
lithographic print
چاپ سنگی
concretion
سنگی شدن
layer of rock
طبقه سنگی
layer of rock
لایه سنگی
aggregate
کلوخه مصالح سنگی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
lithography
روش چاپ سنگی
stoning
سنگ میوه سنگی
stones
سنگ میوه سنگی
stone
سنگ میوه سنگی
aggregates
کلوخه مصالح سنگی
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
boulder well
چاه قلوه سنگی
calcify
اهکی یا سنگی کردن
breccia
جوش خرده سنگی
stone ballast
مصالح شکسته سنگی
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
columnar basalt
ستونهای سیاه سنگی
pertrosal bone
استخوان سنگی یاحجری
snowdrifts
تره تیزک سنگی
snowdrift
تره تیزک سنگی
hard pan
قشر سنگی شده
checkstone
گیره سنگی کوهنوردی
Celtic cross
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
dripstone
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
stone work
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
greybeard
کوزه سنگی برای باده
high cross
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
aggregate cement ratio
نسبت مواد سنگی به سیمان
stonewall formation
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
dry mansory
[دیوار سنگی خشکه چین]
neolith
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
hermes
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
herm
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
lithoidal
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
ballast
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
dolmen
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
plant mix
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
his leg rested on a stone
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
acrolith
مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
acrolith
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
bedrock
سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
sisyphus
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
acrolithus
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
chromolithograph
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
terrane
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
pilloried
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
parapet
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
strut
ستون
pier
ستون
struts
ستون
pillar
ستون
columnar
در ستون ها
overhead
سر ستون
pillars
ستون
column by column
ستون به ستون
column base
ته ستون
bars
ستون
posted
ستون
piers
ستون
jamb
ستون
post-
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
acantha
ستون
post
ستون
indian or single file
ستون یک
indian file
ستون یک
astylar
بی ستون
posts
ستون
bar
ستون
strutted
ستون
stanchion
ستون
jambs
ستون
single file
به ستون یک
single file
ستون یک
staple
ستون
stapled
ستون
stapling
ستون
cantilever bridge
ستون پل
army corpa
ستون
shafts
ستون
beam
ستون
plinth
ته ستون
plinths
ته ستون
filed
ستون
beams
ستون
escape
ستون
columns
ستون ها
file
ستون
hypophyge
پا ستون
columns
ستون
piled
ستون پل
acroterion
پا ستون
pile
ستون
piled
ستون
stud
ستون
column
ستون
shaft
ستون
acroterium
پا ستون
pile
ستون پل
acroter
پا ستون
column
ستون
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
fractionating column
ستون تجزیه
monoliths
ستون یک پارچه
monolith
ستون یک پارچه
half column
نیم ستون
guide column
ستون راهنما
half column
شبه ستون
column head
بار ستون
debiting
ستون بدهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com