English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English Persian
jerky نامنظم رونده
Other Matches
erratic نامنظم
irregular نامنظم
haywire نامنظم
infrequent <adj.> نامنظم
sporadic <adj.> نامنظم
randomly نامنظم
aperiodic نامنظم
random نامنظم
unconventional نامنظم
acrostic نامنظم
out of kelter نامنظم
irregulars ارتش نامنظم
irregular polymer بسپار نامنظم
by fits and starts <idiom> به طور نامنظم
erratic block بلوک نامنظم
random test ازمایش نامنظم
skew polygon کثیرالاضلاع نامنظم
statistic copolymer همبسپار نامنظم
disorderly نامنظم مختل
cross grained دارای رگههای نامنظم
flare باشعله نامنظم سوختن
sporadic group گروه نامنظم [ریاضی]
random wound سیم پیچ نامنظم
poorly graded دانه بندی نامنظم
flares باشعله نامنظم سوختن
jitter حرکت نامنظم اتفاقی
flares روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
buffeted نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffet نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffets نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
out of square خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
flare روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
bias وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
random حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
biases وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
randomly حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
passenger رونده
scrounger کش رونده
passengers رونده
scroungers کش رونده
agoing رونده
abstracter کش رونده
inputted در رونده
input در رونده
goer رونده
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
marcher رژه رونده
mountant بالا رونده
live load بار رونده
moving stairway پله رونده
habitue رونده همیشگی
gressorial راه رونده
go ahead پیش رونده
traveling wave موج رونده
moving staircase پله رونده
scandent بالا رونده
vacationer مرخصی رونده
upriser بالا رونده
running part قسمت رونده
retreating blade تیغه پس رونده
vacationist مرخصی رونده
prevenient پیش رونده
escalator پله رونده
on the down grade پایین رونده
passer رونده شطرنج
ascensive پیش رونده
sleeper خواب رونده
sleepers خواب رونده
escalator پله رونده
escalators پله رونده
wader راه رونده در اب
outgoing بیرون رونده
inward داخل رونده
walking راه رونده
peripatetic راه رونده
ascendent بالا رونده
slides پس وپیش رونده
ascensive بالا رونده
conveyor belt بند رونده
crossing رژه رونده
progressive پیش رونده
oncoming جلو رونده
ascending بالا رونده
slide پس وپیش رونده
conveyor belts بند رونده
galloping چهارنعل رونده
progressive تصاعدی جلو رونده
encyclic بدست چندنفر رونده
yo-yo بالا و پایین رونده
moving stairs {pl} پله های رونده
moving stairways پله های رونده
moving staircases پله های رونده
escalators پله های رونده
grovelling سینه مال رونده
headlong بی پروا شیرجه رونده
yo-yos بالا و پایین رونده
slouchy دولا دولاراه رونده
groveling سینه مال رونده
mortal از بین رونده مردنی
mortals از بین رونده مردنی
belt conveyor نوار یا بند رونده
plantigrade راه رونده روی کف پا
reptiles سینه مال رونده
reptile سینه مال رونده
connected passes pawns پیادههای رونده متصل
excursionist گردش رونده سیاح
gray روبه سفیدی رونده
saltigrade با جست راه رونده
to wobble [rotate unevenly] لنگ بودن [تاب داشتن] [به طور نامنظم چرخیدن] [اصطلاح روزمره]
walk گردش کننده راه رونده
naeryo jireugi ضربه دست پایین رونده
digitigrade باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
walks گردش کننده راه رونده
walked گردش کننده راه رونده
gradual قدم بقدم پیش رونده
somnambulant خوابگرد در خواب راه رونده
somnambular خوابگرد در خواب راه رونده
retreating blade stall واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
travelling crane جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
united pressed pawns پیادههای رونده متصل شطرنج
protected passed pawn پیاده رونده محافظت شده
passed pawn پیاده رونده یا پاسه شطرنج
airbrush یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
land sick کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
orthograde راه رونده با بدنی راست وعمودی
intrusive بزور داخل شونده فرو رونده
anti knock ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
decoys پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoy پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
sarmentose دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
decoyed پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
fracto stratus ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com