English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (4 milliseconds)
English Persian
navigation ناوبری
Other Matches
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
navigating bridge پل ناوبری
universal drafting machine خط کش ناوبری
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
aerial navigation ناوبری هوایی
dead reckonning ناوبری کور
navigation light چراغهای ناوبری
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
aids to navigation کمکهای ناوبری
inertial navigation ناوبری لختی
celestial navigation ناوبری نجومی
coasts ناوبری کرانهای
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
pilot ناوبری کردن
navigate ناوبری کردن
coast ناوبری کرانهای
pilots راهنمای ناوبری
pilots ناوبری کردن
piloted راهنمای ناوبری
piloted ناوبری کردن
pilot راهنمای ناوبری
navigated ناوبری کردن
navigates ناوبری کردن
navigating ناوبری کردن
radio navigation ناوبری رادیویی
dead reckonning tracer میز ناوبری کور
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
omega سیستم ناوبری امگا
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
navigational grid بادزن کمک ناوبری
navigational grid شبکه کمکی ناوبری
navigational aids وسایل کمک ناوبری
tacan سیستم ناوبری تاکان
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
day beacon برج ناوبری روز
aeronautical chart نقشه ناوبری هوایی
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
air plot نقشه ناوبری هوایی
vectors مسیر ناوبری هواپیما
vector مسیر ناوبری هواپیما
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
plotting chart نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
day beacon برج ناوبری مورد استفاده درروز
coasting ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
shoran نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudostereo ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
dead reckonning tracer وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
radar danning ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
plotting رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com