English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English Persian
stellar inertial navigation ناوبری لختی ستارهای
Other Matches
inertial navigation ناوبری لختی
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
nakedness لختی
inertia لختی
nudeness لختی
tricuspid سه لختی
inertia force مقاومت لختی
inertial force نیروی لختی
dielectric viscosity لختی دی الکتریکی
inertialess فاقد لختی
impluse inertia لختی ضربهای
magnetic creep لختی مغناطیسی
magnetic viscosity لختی مغناطیسی
rotation inertia لختی دورانی
moment of inertia عزم لختی
moment of inertia گشتاور لختی
rotational inertia لختی دورانی
starry ستارهای
pentacular ستارهای
radials ستارهای
siderial ستارهای
radial ستارهای
sidereal ستارهای
asteroidal ستارهای
astral ستارهای
rotational inertia گشتاور لختی [فیزیک]
angular mass گشتاور لختی [فیزیک]
principal moment of inertia لنگر اصلی لختی
invariant mass جرم لختی [فیزیک]
proper mass جرم لختی [فیزیک]
mass جرم لختی [فیزیک]
intrinsic mass جرم لختی [فیزیک]
rest mass جرم لختی [فیزیک]
star nebula ابری ستارهای
star circuit مدار ستارهای
stellar embryos جنینهای ستارهای
star cloud سحابی ستارهای
sphery ستارهای شکل
star nebula سحابی ستارهای
staller cluster خوشه ستارهای
star cloud ابری ستارهای
pulsation ضربان ستارهای
interstellar بین ستارهای
radial motor موتور ستارهای
planetary ستارهای نجومی
star network شبکه ستارهای
aster گل ستارهای مینا
star connection اتصال ستارهای
radial form شکل ستارهای
pulsation تپش ستارهای
multivalve چنذ لختی صدف پیوندی
tricuspid valve دریچه سه لختی سر پوش سه گوش
interstaller hydrogn ئیدروژن بین- ستارهای
multistar network شبکه چند ستارهای
interstellar dust غبار بین- ستارهای
interstellar matter ماده بین- ستارهای
interstellar gas گاز بین- ستارهای
interstellar خلاء بین- ستارهای
star grass هر نوع گیاه گل ستارهای
asteroids ستاره مانند ستارهای
quasistellar objects اجرام شبه ستارهای
star thistle قنطوریون ستارهای گل توری
voltage to neutral ولتاژ اتصال ستارهای
asteroid ستاره مانند ستارهای
interstaller space فضای بین- ستارهای
double bank radial engine موتور ستارهای دوبل
open star cluster خوشه باز ستارهای
five star افسر پنج ستارهای
globular cluster خوشه ستارهای کروی
heliacal ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشیدقابل رویت است
nova ستارهای که نور ان چندروزی زیاد شده و دوباره کم شود
navigation ناوبری
navigating bridge پل ناوبری
universal drafting machine خط کش ناوبری
satellite navigation ناوبری ماهوارهای
navigation light چراغهای ناوبری
radio navigation ناوبری رادیویی
aids to navigation کمکهای ناوبری
dead reckonning ناوبری کور
navigated ناوبری کردن
navigates ناوبری کردن
celestial navigation ناوبری نجومی
bathymetric navigation ناوبری ژرفایافتی
aerial navigation ناوبری هوایی
coast ناوبری کرانهای
navigate ناوبری کردن
pilots راهنمای ناوبری
navigating ناوبری کردن
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
pilot ناوبری کردن
pilot راهنمای ناوبری
piloted ناوبری کردن
piloted راهنمای ناوبری
pilots ناوبری کردن
coasts ناوبری کرانهای
helical ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
vector مسیر ناوبری هواپیما
vectors مسیر ناوبری هواپیما
omega سیستم ناوبری امگا
aeronautical chart نقشه ناوبری هوایی
navigational aids وسایل کمک ناوبری
inertial navigation system سیستم ناوبری ماندی
navigational grid بادزن کمک ناوبری
hyperbolic navigation system روش ناوبری هذلولی
tacan سیستم ناوبری تاکان
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
dead reckonning tracer میز ناوبری کور
day beacon برج ناوبری روز
air plot نقشه ناوبری هوایی
navigational grid شبکه کمکی ناوبری
aids to navigation وسایل کمک ناوبری
visual flight پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
celestial navigation ناوبری بااستفاده از صور فلکی
astro tracker وسیله ناوبری خودکار نجومی
plotting chart نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص ناوبری هوایی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
aeronautical information overprint اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
coasting ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
augmentation support set دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
aeronautical plotting chart نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
day beacon برج ناوبری مورد استفاده درروز
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
shoran نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
pursuit navigation ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
pseudostereo ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
pseudopursuit navigation ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
dead reckonning tracer وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
radar danning ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
plotting رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotter وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com