English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
malleable نرم وقابل انعطاف
soft <adj.> نرم وقابل انعطاف
smooth <adj.> نرم وقابل انعطاف
Other Matches
sense datum امر محسوس وقابل تحلیل
star turn موضوع مهم وقابل توجه
losse jointed دارای مفاصل نرم وقابل انحناء
semirigid دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
blank endorsement حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
predigest بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
inflections انعطاف
inflexions انعطاف
plasticity انعطاف
inflection انعطاف
inflexion انعطاف
rigidity انعطاف ناپذیری
pliable قابل انعطاف
flexibtlity انعطاف پذیری
uncompromisingly غیرقابل انعطاف
plasticity انعطاف پذیری
pliability قابلت انعطاف
malleability قابلیت انعطاف
resile انعطاف داشتن
inflexibility انعطاف ناپذیری
flexible قابل انعطاف
flexible انعطاف پذیر
rigid انعطاف ناپذیر
elastic انعطاف پذیر
flexibility قابلیت انعطاف
flexibility انعطاف پذیری
supple انعطاف پذیر
uncompromising غیرقابل انعطاف
lock step غیر قابل انعطاف
intortion پیچش ساقه انعطاف
intorsion پیچش ساقه انعطاف
price responsiveness انعطاف پذیری قیمت
nonflexible price قیمت انعطاف ناپذیر
nonflexible wage مزد انعطاف ناپذیر
wage rigidity انعطاف ناپذیری مزد
price rigidity انعطاف ناپذیری قیمت
rigidity of prices انعطاف ناپذیری قیمت ها
wage flexibility انعطاف پذیری دستمزد
rigidity of wages انعطاف ناپذیری مزدها
flexible tariff تعرفه انعطاف پذیر
flexible shaft محور قابل انعطاف
economic flexibility انعطاف پذیری اقتصادی
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
flexibilitas cerea انعطاف پذیری مومی
waxy flexibility انعطاف پذیری مومی
flexible budget بودجه انعطاف پذیر
flexible cord سیم قابل انعطاف
flexible disk دیسک قابل انعطاف
flexible disk دیسک انعطاف پذیر
flexible footing شالوده انعطاف پذیر
flexible price قیمت انعطاف پذیر
flexible انعطاف پذیر تا شدنی
flexible pavement شوسه انعطاف پذیر
flexible lead اتصال قابل انعطاف
flexible joint اتصال قابل انعطاف
unchangeably <adv.> به طور غیر قابل انعطاف
immutably <adv.> به طور غیر قابل انعطاف
unalterably <adv.> به طور غیر قابل انعطاف
flexible arm lamp چراغ مطالعه قابل انعطاف
software flexibility انعطاف پذیری نرم افزار
flexible brake tubing لوله قابل انعطاف ترمز
flexible metal hose لوله فلزی قابل انعطاف
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
flexible fuel tubing لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
inelastic غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
bine هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
air foil سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
cases جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com